علی، خلبانی که بدنش با فرمان صدام نصف شد، حالا احتمالاً از «درز شکاف آسمان» میتواند ببیند مردم فلسطین، با پول ایرانیان یک میدان و یک «تندیس» از صدام حسین ساختهاند و روی آن نوشتهاند: «سرور شهیدان زمان»!
این تندیس که دهنکجی به شهدای مظلوم جنگ است، تا ابد باعث خجالت حکومتی است که ثروت ملتش را خرج فلسطینی کرد که از قاتل هزاران ایرانی، تندیس یادبود میسازد!
🔹 در قطعهی ۵۰ بهشتزهرا، آرامگاه سادهی «خلبان علی اقبالی دوگاهه» را میتوانید پیدا کنید.
او که در دوران پهلوی و در ۲۳ سالگی «استاد خلبان» شد، با آغاز جنگ تحمیلی، «داوطلبانه» به میدان دفاع از ایران رفت.
🔹 سال ۱۳۵۹ بعد از اینکه این خلبان ۳۱ ساله و شجاع، نقاط مهمی از پادگانهای نظامی عراق را منهدم کرد، جنگندهاش هدف ضدهوایی دشمن قرار گرفت و سرنگون شد. علی هم به ناچار، دکمهی «اجکت» را فشرد و به اسارت دشمن در آمد.
عراق آن روزها به «کنوانسیون بینالمللی اسیران جنگی» پایبند نبود و صدام خیال خامی داشت که تهران را در سه روز فتح میکند. ولی هزاران داوطلب مانند علی نگذاشتند خواب شوم صدام تعبیر شود.
🔹 "علی اقبالیدوگاهه" (متولد مهر ۱۳۲۸) مسیر کودکی تا جوانی را از «رودبار» تا استاد خلبانی و سرلشگری نیروی هوایی بسیار سریع طی کرد.
وقتی جنگ در ۳۱ شهریور ۵۹ آغاز شد، "علی اقبالیدوگاهه" داوطلبانه لباس رزم پوشید و تا روز اسارت و شهادتش در اول آبان همان سال، قهرمانانه جنگید.
🔹 در همان روزهای اول جنگ، به خاطر حملات پیدرپی و جسورانهای که علی در عمق خاک عراق انجام داد، نامش در «فهرست سیاه» استخبارات ارتش عراق ثبت شده بود تا در صورت اسارت، با شکنجههای هولناک از او انتقام بگیرند.
🔹 عراقیها با دستور صدام حسین دربارهی برخورد سخت با «لیست سیاه»، بعد از شکنجههای فراوان، بدن علی را از پا و سر، به دو خودروی جنگی بستند و او را از دو سو آنقدر کشیدند تا پیکرش را نصف کردند. اینگونه کشتنی، انتقام دهها سورتی پرواز موفق او بود. در آن روز آبان ۵۹، سرلشکر خلبان «علی اقبالی دوگاهه» فقط ۳۱ سال داشت. پنج سال از ازدواجش میگذشت و یک پسر کوچک داشت که «چشم به راه» پدر ماند که ماند...
🔹 قبل از انقلاب ۵۷، علی را در نیروی هوایی به درستی یک نابغه میدانستند.
او در سال ۴۷ وقتی ۱۹ ساله بود از سوی فرماندهان نیروی هوایی به آمریکا اعزام شد و آموزشهای تکمیلی دید.
در ۲۳ سالگی به رتبهی «استاد خلبانی» رسید و بعدتر باز هم ترقی کرد.
🔹 بعد از کشتن وحشیانهی علی اقبالی دوگاهه، مقامات ارتش صدام دو قطعهی پیکر او را در گورستان دو استان «نینوا» و «موصل» عراق، دفن کردند و سالها دربارهی سرنوشت پیکر او مخفیکاری کردند.
۲۲ سال بعد و با کمک صلیب سرخ، دو قطعهی پیکر علی در گورستان محافظیه نینوا و گورستان زبیر موصل کشف شد و پیکرش در سال ۱۳۸۱ به ایران بازگردانده شد.
🔹 حالا هزاران رزمنده همچون علی در خاک خفتهاند، و به تلخی به سمت فلسطین مینگرند؛ به «تندیس صدام حسین، سرور شهیدان!» که در کرانهی باختری به وسیلهی فلسطینیهایی که تحت حمایت مالی جمهوریاسلامی ایران هستند، ساخته و نصب شده است!
🔹 شهیدان وطن با تلخکامی مینگرند. آنها از دیدن چپاول ثروت مردم مظلوم ایران که توسط دینفروشان غارت میشود، رنج میبرند. آنها درد میکشند وقتی از «تنفروشی زنان ایرانی» برای تأمین مخارج زندگی خبردار میشوند. وقتی میبینند با پول این مردم، حکومت ایران دارد سرزمینهای عراق و سوریه و لبنان و... را «آباد» میکند، قطعاً زجر میکشند!
در قطعهی شهدا که قدم میزنید، گاهی تلخکامی شهیدان، گویی از شیارهای کنار مزار پاکشان بیرون میزند و غمزدهمان میکند.
🔹 علی اقبالیدوگاهه، خدمتگزار شریف ایران بود و در راه مردمش جان داد.
اگر میتوانست سخنی با جوانان بگوید، شاید میگفت: تا زمانی که بتوانید کاری در خور ایران کنید، حداقل نگذارید شعور و ذهنتان را هم مثل «ثروت ملیتان» به تاراج ببرند!
🔹 از قبر سادهی سرلشکر علی اقبالی و شهیدان مدافع میهنمان گفتم؛ این را هم بگویم!
🔺 برای «جوان محجوب نجفآبادی» که طفلک نماد «مدافعان بشار اسد!» شده، یک مقبره ساختهاند شبیه به یک «امامزاده»!
قول میدهم که مقبره حججی «تنها یادآور تلفات حمایت ایران از بشاراسد» و باعث شرمساری حکومت ایران خواهد شد! آنچنانی که این روزها، «تندیس صدام در فلسطین» موجب سرافکندگی رهبر شده است.
حال هرچه ابعاد این مقبره بزرگتر شود، فرداها که حتماً «تق» بشاراسد در میآید، این مقبره هم «خار بزرگتری در چشم خود حاکمان» خواهد بود!
🔹 با ساختن مقبره حججی، گویی نظام با دست خودش، پیشاپیش «بنای یادبود اشتباهات امروز ایران در سوریه» را هم ساخته است!
بابکداد
۶ مهر ۹۶
🔹 تلگرام:
🔹 تماس:
مطلب قبلی...
مطلب بعدی...