Monday, Oct 2, 2017

صفحه نخست » از عاشورای ۵۷ تا عاشورای ۸۸، حامد آئینه وند

Hamed_Ayinehvand_2.jpgمی‌شود با قطعیت گفت که بزرگداشت قیام عاشورا از زمان تشکیل صفویه در ایران که مذهب شیعی رامذهب رسمی کشور اعلام کردند با قوت و حمایت تمامی دولتهای پس از آن بر گزار شده است. چرا که جنبه هویت بخشی و مناسکی آن ضمن تمایز گذاری ایرانیان با امپراطوری عثمانی و هم چنین اعراب همبستگی اجتماعی بی نظیری را در برابر آنها ساماندهی می‌کرده است. بنابر این شاهان شیعه با توجه به این جنبه از قیام عاشورا صرف نظر از میزان اعتقاد یا عدم اعتقاد به شعائر مذهبی اهمیت بخشی به حیات اجتماعی و فرهنگی قیام حسینی را به عنوان ضرورتی فرهنگی و اجتماعی می‌دانستند و لذا در این مسیر با روحانیت و حوز ه‌ها هم گام بودند. مادامی که امپراطوری عثمانی سر پا بود علاوه بر اهمیت فرهنگی و اجتماعی تمایز هویت شیعی با قیام عاشورا اهمیتی سیاسی نیز داشت. چرا که حکومت می‌توانست از مسیر آموزه‌های مکتب عاشورا برای صف آرایی احتمالی در برابر امپراطوری عثمانی به نوعی نماد سازی سازنده برای حفظ تمامیت ارضی کشور دست بزند.



پس از فرو پاشی امپراطوری عثمانی این جنبه سیاسی از دستور کار حکومت در ایران خارج شد و به مساله عاشورا صرفا در همان چهار چوب فرهنگی و اجتماعی و تمایز گذاری با اعراب و همبستگی شیعی نگاه می‌شد. اما در عصر پهلوی دوم است که علی شریعتی با تکیه بر هویت شیعی و بر جسته کردن قیام حسینی، و پر رنگ کردن جنبه‌های خون و مبارزه و شعار شیعه یک حزب تمام است، رهبری این حزب را بر عهده امام سوم شیعیان گذاشت و با معرفی غیر مستقیم حکومت شاه به مثابه حکومتی یزیدی، تلاش کرد جنبشی توده‌ای علیه حاکمیت را سازماندهی کند.


روحانیت بی آنکه خود اعتقادی به یزدی بودن شاه و نظام آن داشته باشد از این تحلیل شریعتی کمال استفاده را انجام داد و به ویژه آیت ا.. خمینی از این دو گانه سازی شریعتی در مسیر مبارزه و تهیج توده‌های مردمی به خوبی استفاده کرد. اما واقعیت آن است که محمدر ضا پهلوی در دوران ۳۷ ساله سلطنت خود درایران همواره مراسم عاشورا را گرامی داشت و در مجالس عزاداری شرکت می‌کرد. دستورات حکومتی هم دایر بر تعطیلی کاباره‌ها و رعایت شئونات مذهبی در ایام محرم در رادیو و تلویزیون ملی ایران وجود داشت و تخطی از آن موجبات بر خورد با خاطیان را فراهم می‌کرد.


پیش از راه پیمایی تا سوعا و عاشورای ۵۷، فرماندهان نظامی وقت با توجه به پیش بینی تظاهراتی گسترده از سوی مخالفان در خواست مجوز برخورد با حضور خیابانی و جلوگیری از شکل گیری اجتماعات را دارند که با مخالفت شدید شاه به دلیل رعایت حرمت عاشورای حسینی مواجه می‌شوند. در نتیجه این مخالفت است که تظاهرات و حضور خیابانی گسترده‌ای شکل می‌گیرد و امید واری به ماندگاری رژیم رنگ می‌بازد و انقلاب در مسیر پیروزی قرار می‌گیرد.


نشان دادن مشت آهنین در عاشورای ۵۷ به احتمال زیاد می‌توانست، مسیر پیروزی انقلاب را به شدت ناهموار کند اما شاه شیعه دیگر نمی‌توانست ننگ خونریزی در عاشورا را از دامن خود پاک کند. بنابر این او ننگی چنین را به جان نخرید و در سمت درست تاریخ ایستاد. در جریانی مشابه در سی و یک سال بعد، عده‌ای از مخالفان جمهوری اسلامی در عاشورای ۸۸ برای بیان اعتراض خود به عملکرد حکومت در جریان انتخابات ۸۸ با این خیال خام که در روز عاشورا و درحریم امن حسینی هستند و چون سال ۵۷ می‌توانند اعتراض خود را بیان کنند پای به خیابان گذاشتند، اما در عمل با برخورد شدید و بی سابقه نظامیان وشبه نظامیان رو به رو شدند.


کسانی که در عاشورای ۸۸ بی سلاح پای به خیابان گذاشتند و مراتب اعتراض خود را حسین حسین گویان بیان کردند مستحق چنین برخوردی از جانب حکومتی که توامان مدعای پروای خدا و خلق را دارد نبودند. هردو عاشورای ۵۷ و ۸۸ در حافظه تاریخی مردم ماندگار شده‌اند. اولی به پهلوی گره خورده است و دومی به جمهوری اسلامی.


نحوه مواجهه رژیم پهلوی با مخالفان خود در عاشورای ۵۷ حیثیت سیاسی آن را در میان ایرانیان احیا کرد و نحوه مواجهه جمهوری اسلامی با مخالفان خود در عاشورای ۸۸، حیثیت سیاسی آن را از میان برد. چون ماهیت نگاه پهلوی به عاشورا اعتقادی بود و ماهیت نگاه جمهوری اسلامی به عاشورا ابزاری است.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy