Thursday, Oct 5, 2017

صفحه نخست » ترامپ و برجام و طرح جامع، هوشنگ امیراحمدی

Hooshang_Amirahmadi_NEW.jpgترامپ ۱۵ اکتبر گواهی نخواهد کرد که ایران دارد برجام را بطور کامل اجرا میکند، ولی از برجام هم خارج نمیشود. این سیاست، آینده برجام و احتمال برگشتن تحریم ها را به کنگره ضد ایرانی آمریکا محول میکند. داستان برجام از اینجا سر درازی خواهد داشت اما نتیجه اصلی اش برای ایران ترسیدن شرکای تجاری و فرار تدریجی آنها خواهد بود. امیدی هم به ان کشورهای دیگر عضو ۵+۱ نیست. آنها خواهند ایستاد، غرخواهند زد و بعد هیچ.

یک مشکل عمده ترامپ با برجام که در باره اش کسی حرف نمیزند، نه در ایران و نه در امریکا، جامع نبودن آن است. ترامپ از اینکه برجام مسائل دیگر نظیر مسئله موشکها، حمایت ایران از نیروهای مخالف اسرائیل در منطقه، حمایت از اسد و حقوق بشر و غیره را دربر نمیگیرد دلخور است (البته حقوق بشر برایش فقط یک بهانه است). درواقع ترامپ جویای یک معامله جامع با ایران است که طی آن همه مسائل امریکا با ایران حل بشود. چیزی که ترامپ به ان اعتراف نمیکند این است که ایران هم با امریکا مسایل عدیده دارد و باید حل شوند. سوای یکجانبه بودن خواست جامعیت ترامپ، ایشان را باید برای مطرح کردن این راه حل جامع تشویق کرد نه سرزنش. در همین حال هم باید ترامپ را متقاعد کرد که این جامعیت شامل مسایل هر دو طرف باشد وگرنه راه حل مورد نظر غیر ممکن میشود.

فکر "معامله بزرگ" البته فکر جدیدی نیست و بارها در گذشته مطرح شده است. در واقع مبتکر اصلی ان هم شورای امریکاییان و ایرانیان بود. شورا طرح راه حل جامع را برای اولین بار در سال ۲۰۰۴ با دکتر کمال خرازی که ان موقع وزیر امور خارجه بود و دکتر جواد ظریف که سفیر ایران در سازمان‌ملل بود مطرح کرد و آنها هم ضمنی و مشروط پذیرفتند و بمن حتی اجازه دادند که از طرف ایران خصوصی به آمریکاییان برسانم که جمهوری اسلامی اماده "عادی سازی" رابطه است که من هم این کار را کردم.

انروزها امریکا عراق را گرفته بود و اقای جورج بوش و معاونش دیک چینی خیلی بدشان نمی امد که به ایران‌ هم سری بزنند و تهران شدیدا نگران بود. در همین حال هم توافق دولت آقای خاتمی با اروپاییان در ۲۰۰۳ که بر اساس آن فعالیت های هسته ایران برای حدود یک سال نیم تعطیل شد بی نتیجه مانده بود (آن روزها آقای روحانی رئیس شورای امنیت ملی و رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بود. آقای ظریف هم در تیم بودند). در توجیح شکست آن طرح آقای خاتمی بسته تشویقی پیشنهادی اروپا به ایران را "توهین امیز" خواند. در همین حال و روز بود که مجاهدین خلق وجود تاسیسات زیر زمینی فردو را لو دادند و مشکل هسته ای جدا بالا گرفت و متعاقبا به شورای امنیت سازمان ملل رفت.

در چنین وضعیتی هم بود که راه حل جامع تری برای حل مشکلات ایران و امریکا مطرح میشد (ایران حالا دریافته بود که آمریکا عامل اصلی شکست توافق خاتمی با اروپاییان بود). برای پیش بردن طرح جامع قرار شد درباره ان و برای یک شروع خوب چند مصاحبه با طرفهای ایرانی و آمریکایی انجام شود. من این مصاحبه ها را با آقای ظریف شروع کردم و مصاحبه مفصل ایشان با من در ۲۰۰۴ توسط شورا چاپ وسیعا توزیع شد. اما قبل از اینکه پیشرفت قابل ملاحظه ای بکنیم، آقای محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵ رئیس جمهور ایران شدند و ازهمان شروع کار برنامه هسته ای تعطیل شده را دوباره راه انداختند و سیاست رادیکال هسته ای خود را شروع و با قدرت و سرعت جلو برد. حالا آمریکائیها بیش از پیش نگران شده بودند و بفکر راه حل فوری و موثر میگشتند.

من از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ به ایران بر نگشته بودم و اقای احمدی نژاد وسیله ایمنی برگشتنم را فراهم کرد و من شروع به رفت و امد به ایران کردم و سعی نمودم فکر راه حل جامع را دوباره ترویج دهم. دولت آقای احمدی نژاد هم از ایده بدش نمی آمد. حتی دولت بوش به شورا اجازه باز کردن یک دفتر در ایران را داد و هم خودش و هم‌ اقای احمدی نژاد از ایجاد دفتر حمایت کردند‌. در ایران مخالفین منجمله اقای علاالدین بروجردی، ریس کمیته امنیت ملی مجلس، طرح دفتر را یک‌ توطیه و برای ایران "کوچک" خوانند و اصلاح طلبان و معتدلین که حالا در قدرت نبودند هم شروع به مخالفت کردند.‌ بهر طریقی که بود طرح دفتر شورا، که میتوانست شروع مهمی باشد، "شهید" جناح بازی شد.

از سال ۲۰۰۷ که در دانشگاه اکسفورد انگلستان استاد مدعو بودم "دیپلماسی رفت و برگشتی" و نوشتن طرح جامع را شروع کرده بودم و انرا در تهران و واشنگتن با مقاماتی هم هماهنگ میکردم. طرح در اخر سال ۲۰۰۸ اماده شد. در سال ۲۰۰۹ آقای باراک اوباما رئیس جمهورآمریکا شد. در اوایل سال ۲۰۰۹ طرح به اقای اوباما داد شد و ایشان هم انرا بطور ضمنی پذیرفت (با نامه نگاری با آقای خامنه ای و آن تبریک نوروزی تاریخی ۲۰۰۹ اجرای طرح را عملا شروع کرد). باید توجه داشت که آن طرح با همکاری آمریکا و بخشی از حاکمیت درایران تهیه شده بود (این طرح با عنوان "مقاله سفید" شورا روی سایت آن موجود است).

در حالیکه اوباما جدا بدنبال آن راه حل جامع بود، متاسفانه به دلیل بی اعتمادی به امریکا، رهبری در ایران با طرح جامع مخالفت کرد. اوباما هم تدریجا تغییر روش داد و با عمده کردن مشکل هسته ای شروع کرد به افزایش تحریم های کشنده علیه ایران. اینجا بود که تهران تصمیم گرفت بجای یک راه حل جامع به یک راه حل محدود با تمرکز روی مشکل هسته ای تن بدهد. نتیجه اش هم برجام بی سرانجام شد.

حالا دوباره اقای ترامپ نادانسته و ناخواسته دارد ان طرح را زنده میکند. چرا که نه. تاریخ رابطه ایران و امریکا نشان میدهد که راه حل وصله پینه ای کار نمیکند.‌ ایران باید بجای مخالفت با این خواست جامعیت ترامپ و تکیه یک سویه روی برجام که بهرحال سرانجامی نخواهد داشت پیشنهاد حتی جامع تری به ترامپ بدهد و توپ را در زمین ایشان بیاندازد.

همانطور که بارها گفته ام، ترامپ هم یک تهدید است و هم یک فرصت. با قبول مذاکره جامع، ایران میتواند از ترامپ حتما یک فرصت بسازد بشرط اینکه بداند باید با ایشان چگونه مذاکره کند. اینطوری بهترمیشود برجام را هم بعنوان جزئی از آن جامعیت حفظ کرد. مشکل ایران و آمریکا راهی جزعادی کردن این رابطه ندارد و تنها مسیر هم مذاکره جامع است.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy