مقدمه
از زمان آغاز کارزار انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری در اواخر سال ۲۰۱۵، آقای دانالد ترامپ دائماً به برجام، توافق بین ایران و پنج عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان درباره برنامه هستهای کشور، حمله کرده است. ایشان این توافق را "احمقانهترین معامله تاریخ" و "یک توافق زننده" نامیده است و در سخنرانی اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل، پس از تهدید کره شمالی به "نابودی کامل" اعلام کرد که برجام "مایه خجالت آمریکا" میباشد. چرا آقای ترامپ این چنین به برجام میتازد؟
مهمترین دلیل آن، علاوه بر اینکه آقای ترامپ یک شخصیت از لحاظ سیاسی ماورای راست است، عقده حقارت ایشان نسبت به آقای اوباما، و عزم ایشان برای نابودی تمامی دستاوردهای ایشان است. در زمینه داخلی، مهمترین دستاورد پرزیدنت اوباما قانون بیمه سلامتی بود که آقای ترامپ و جمهوریخواهان افراطی چندین بار سعی در لغو آن داشتند، ولی موفق نشدند. در زمینه سیاست خارجی مهمترین دستاورد پرزیدنت اوباما برجام بود که براستی یک توافق تاریخی است، و به همین دلیل آقای ترامپ مصمم است که به آن صدمه بزند. این موضوع که تلاش آقای ترامپ برضد برجام به دلیل احساس حقارت ایشان نسبت به آقای اوباما میباشد آنقدر واضح است که حتی رهبران جهان نیز از آن آگاه هستند. در ملاقات خود با آقای ترامپ در نیویورک در ماه گذشته، آقای امانوئل مکران رئیسی جمهوری فرانسه صریحاً به آقای ترامپ گفت که ایشان میخواهد آمریکا را از برجام خارج کند، چون این توافق دستاورد آقای اوباما میباشد.
برای مدتی دولت آقای ترامپ تلاش نمود که بهانهای یابد که اعلام کند ایران برجام را نقض کرده است. خانم نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل به وین، مقر آژانس بینالمللی انرژی هستهای، رفت و به آقای یوکیا امانو مدیر آژانس فشار آورد که از پایگاههای نظامی ایران دیدن کند. آقای امانو از بازرسی آژانس از برنامه هستهای ایران بطور خیلی قوی دفاع کرد، و اعلام کرد که در حال حاضر بازرسی از برنامه و تاسیسات هستهای ایران شدیدترین و قویترین برنامه بازرسی در جهان است. حقیقت آن است که از جولای ۲۰۱۵ که توافق هستهای امضا شد، آژانس ۴۰۰ بار از تاسیسات هستهای ایران بازرسی کرده است، که ۲۵ بار آن سرزده و ناگهانی بوده است که به دلیل امضای پروتکل الحاقی قرارداد منع گسترش سلاحهای هسته ای، NPTتوسط ایران آژانس دارای اختیار قانونی در این زمینه است. خود آژانس نیز در ۲۷ ماه گذشته ۹ بار اعلام کرده است که ایران به همه تعهدات خود عمل کرده است.
چون دولت ترامپ از بهانه بازدید از تاسیسات هستهای ایران ناامید شد، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه آقای ترامپ به سازمان سیا فشار آورده است که بهانهای برای اعلام نقض برجام توسط ایران بیابد. ولی سازمان سیا، علیرغم اینکه رئیس کنونی آن آقای مایک پومپئو به شدت ضدّ ایران و برجام و نزدیک به آقای ترامپ است، به دلیل تجربه خود درباره عراق، دیگر حاضر نیست که تسلیم فشارهای سیاسی شود. در نتیجه این راه نیز بسته ماند.
حال، روزنامههای واشنگتن پست و نیویورک تایمز هردو گزارش داده اند که تا ۱۵ اکتبر آقای ترامپ به کنگره آمریکا اعلام خواهد نمود که ایران به تعهدات خود در قبال "روح توافق" وفادار نمانده است. نئوکان ها، راست افراطی، و لابی اسرائیل سه "دلیل" برای این ادعا دارند:
اول، ایران آزمایشهای موشکی خودرا ادامه است. ولی متن ۱۵۹ صفحهای خود برجام حاوی حتی یک کلمه درباره برنامه موشکی کشور نیست. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل نیز به ایران دستور نمیدهد که این آزمایش هارا متوقف کند، بلکه از ایران میخواهد که [بطور داوطلبی] اینکار را انجام ندهد. قطعنامههای قبلی شورای امنیت درباره برنامه هستهای به ایران دستور داده بود که آزمایشهای موشکی خودرا متوقف کند، ولی آن قطعنامه هارا قطعنامه ۲۲۳۱ لغو نمود.
دوم، حال که جنگ در سوریه به پایان خود نزدیک میشود، و ابقای آقای بشار اسد در ریاست جمهوری سوریه و پیروزی متحدان او، یعنی جمهوری اسلامی، روسیه و حزب الله لبنان قطعی به نظر میرسد، غرب، اسرائیل، و عربستان نگران باقی ماندن سپاه در سوریه و برقراری راه زمینی از ایران به لبنان از طریق عراق و سوریه، و حضور نیروهای مسلّح ایران در نزدیکی مرزهای سوریه با اسرائیل هستند، و تلاش دارند که مانع از ایجاد این راه زمینی شوند. کمکهای چند صد میلیون دلاری تسلیحاتی آمریکا به نیروهای کرد سوریه برای تسلط بر شرق سوریه، و همچنین بمباران مواضع حزب الله و میلیشیاهای شیعه در سوریه توسط اسرائیل دقیقا در همین راستا است. حمایت اسرائیل از استقلال کردستان عراق نیز بخشی از همین استراتژی میباشد، و اسرائیل کشوری است که از زمان تأسیس خود با ایجاد کشور مستقل فلسطین مخالفت کرده است.
سوم، در یکی از متون الحاقی برجام، نه متن اصلی آن، ابراز امیدواری شده است که این توافق راه صلح و ثبات خاورمیانه را هموار تر کند. مخالفان برجام ادعا میکنند که ایران با آزمایشهای موشکی خود، و همچنین مداخله در عراق و سوریه، به این امید جامه عمل نپوشانده است، و در نتیجه "روح" توافق را نقض نموده است.
اگر آقای ترامپ به تهدید خود عمل کند، و به کنگره اعلام کند که ایران "روح" توافق را نقض کرده است، نتایج عملی آن چه خواهند بود؟ موضوع این مقالهٔ بحث درباره این موضوع میباشد.
چند نکته مهم درباره برجام و تصمیم احتمالی آقای ترامپ
در آغاز چند نکته مهم درباره برجام و مکانیسمهای عملکرد آنرا باید متذکر شد:
اول، اعلام آقای ترامپ به کنگره آمریکا هیچ ربطی به خود برجام ندارد، و یک امر داخلی آمریکا است.
دوم، بعد از اعلام آقای ترامپ درباره نقض "روح توافق" توسط ایران، کنگره ۶۰ روز مهلت دارد که تحریمهای سابق آمریکا بر ضدّ ایران را دوباره برقرار کند.
سوم، اگر تا پایان ۶۰ روز کنگره اقدامی انجام نداد، برجام مهلتی ۳۰ روزه برای امضا کنندگان در نظر گرفته است که یا به کمیسیون شکایات بروند، یا تصمیم خودرا تغییر دهند، و یا در همان موضع بمانند.
چهارم، اگر در پایان ۳۰ روز آمریکا هنوز اقدام دیگری انجام ندهد، این به معنی آن خواهد بود که این کشور بطور رسمی از برجام خارج شده است.
پنجم، اگر آمریکا به کمیسیون اختلافات برجام شکایت کند، شکایت آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ولی هر تصمیمی بر ضدّ ایران توسط کمیسیون مستلزم رأی اکثریت کمیسیون است. اعضای کمیسیون امضا کنندگان برجام هستند، و آمریکا در آن منزوی است.
ششم، خروج آمریکا از برجام به معنی پایان آن نخواهد بود. این توافقی دوجانبه بین ایران و آمریکا نیست، بلکه توافقی است بینالمللی که توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل در چهارچوب فصل هفت منشور سازمان که درباره صلح و امنیت بینالمللی است پشتیبانی میشود.
موضع تیم امنیت ملی آقای ترامپ و متحدان آمریکا
آقای جیمز متیس، ژنرال چهار ستاره و وزیر دفاع آمریکا که شدیدا ضدّ ایران است، به سنای آمریکا گفت که آمریکا باید در برجام بماند. آقای رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا نیز همین نظر را دارد. در پشت پرده ایشان با آقای ترامپ دارای اختلافات شدید است، بطوریکه چند روز پیش ایشان کنترل خودرا از دست داد و بطور غیر مستقیم آقای ترامپ را "احمق سبک مغز" نامید. ژنرال ژوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلّح آمریکا نیز معتقد است که برجام به سود امنیت ملی آمریکا است. ژنرال جان هایتن فرمانده نیروهای استراتژیک آمریکا، یعنی نیروی هستهای، نیز گفت که ایران به برجام وفادار مانده است و آمریکا باید در توافق بماند.
به جز اسرائیل، عربستان، و برخی از کشورهای عرب خلیج فارس، تمامی متحدان آمریکا در سراسر جهان از برجام حمایت میکنند. خانم فدریکا موگرینی، رئیس روابط خارجی اتحادیه اروپا، آقای مکران رئیس جمهوری فرانسه، خانم تریسا می نخست وزیر بریتانیا، خانم آنگلا مرکل نخست وزیر آلمان، با گفتن اینکه مذاکراتی نظیر آنچه که برای برجام انجام شد باید با کره شمالی نیز صورت گیرد، و آقای شینزو آبه نخست وزیر ژاپن از برجام باردیگر دفاع نموده اند. آقای مکران اعلام کرد که برای برجام "هیچ جایگزینی وجود ندارد." دیپلماتهای اروپایی در واشنگتن با سناتورها و نمایندگان کنگره ملاقات کردند و از برجام حمایت نمودند.
نتایج احتمالی اقدام آقای ترامپ
اگر چه به نظر میرسد آقای ترامپ در تصمیم خود مصمم است، ولی در عین حال به نظر نمیرسد که کنگره و سنای آمریکا در حال حاضر مایل باشند که تحریمهای قدیمی بر ضدّ ایران را دوباره برقرار کنند. نیویورک تایمز گزارش میدهد که آقای ترامپ از کنگره بی سر و صدا خواهد خواست که دستکم در ماههای آینده اقدامی در این زمینه انجام ندهد. در عین حال، به نظر میرسد که حتی بسیاری از جمهوریخواهان که قبل از امضای برجام با آن مخالف بودند، با توجه به نتایج مثبت آن معتقدند که برجام را باید حفظ نمود. علاوه بر آن، نمایندگان و سناتورهای دور اندیش دلائل دیگری برای حفظ ساختار برجام دارند:
اول، در شرایطی که کره شمالی دارای تا حدود ۶۰ کلاهک هستهای و موشکهای لازم برای فرستان آنها به مناطق وسیعی در اقیانوس آرام میباشد، و آمریکا چین را تحت فشار بزرگی قرار داده است تا راهی دیپلماتیک برای حل بحران بیابد، اگر آمریکا به کلی از برجام خارج شود، و کنگره و سنای آمریکا تحریمهای قدیمی را بر ضدّ ایران دوباره برقرار کنند، به چه دلیل کره شمالی باید به آمریکا اعتماد کند؟ این خود بر پیچیدگی مساله خواهد افزود، و آمریکا و کره شمالی را بیشتر به طرف جنگ خواهد برد.
دوم، اگر آقای ترامپ تصمیم خودرا به اجرا درآورد، با توجه به اینکه برجام نتیجه مذاکرات فشرده دو ساله بود که در آن آمریکا و ایران نقش اول را بازی میکردند، اعتماد جهانی از آمریکا سلب خواهد شد. چه چیزی تضمین میکند که اگر کشوری با آمریکا توافقی را امضا کند، رئیس جمهور بعدی آمریکا آنرا لغو نخواهد کرد؟
سوم، شرایط کنونی مانند سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۰ نیست. در آن زمان رادیکالی نظیر محمود احمدینژاد در ریاست جمهوری ایران بود، و آقای اوباما با محبوبیت عظیم جهانی خود رئیس جمهور آمریکا. درست یا نادرست، متحدان آمریکا در آن زمان با آمریکا همعقیده بودند که برنامه هستهای ایران باید محدود شده و تحت نظارت بیشتر بینالمللی درآید. به همین دلیل، با اعمال تحریمها بر ضدّ ایران موافقت نمودند. در حال حاضر رئیس جمهور ایران کسی است که اکثریت بزرگ کشورهای جهان، از جمله اروپا ایشان را بعنوان سیاستمداری معتدل و واقع بین، دستکم در عرصه بینالمللی، قبول دارند، و رهبر تیم دیپلماسی کشور نیز دکتر محمد جواد ظریف است که در سطح بینالمللی از احترام بسیار بالائی برخوردار است. ایران نیز به تمامی تعهدات خود در قبال برجام عمل نموده است. بنا بر این احتمال اینکه اتحادیه اروپا باردیگر قبول کند که در تحریم اقتصادی دوباره ایران، آنهم به دلایل واهی، شرکت کند بسیار ضعیف، اگر نه صفر است. این خود انزوای آمریکا را بیشتر خواهد نمود.
چهارم، همانطور که گفته شد، پنتاگون و سازمانهای جاسوسی آمریکا مخالف خروج آمریکا از برجام میباشند. اگرچه رهبری سیاسی اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو و احزاب سیاسی راست و راست افراطی آن کشور نیز خواهان خروج آمریکا از برجام است، نظامیان و موساد اسرائیل از برجام حمایت میکنند. این دو گروه دارای وزن بسیار بالائی در شکل دادن به تصمیمهای کنگره آمریکا دارند. البته توان لابی اسرائیل، که در حقیقت لابی افراطیترین جناحهای سیاسی اسرائیل است، را نباید دستکم گرفت.
با این وجود، بحران در روابط آمریکا با ایران ادامه خواهد یافت. اهداف استراتژیک پنتاگون بیرون راندن ایران از سوریه و عراق، تضعیف حزب الله لبنان، و کاهش شدید نفوذ ایران در منطقه میباشند. برای رسیدن به این اهداف تندروهای پنتاگون به رهبری آقای متیس برنامههای وسیعی دارند. آقای متیس، که روابط گرمی با رهبران عربستان دارد، شرکت آمریکا در جنگ یمن و کودک کشی عربستان در آن کشور فقیر را با این بهانه که میخواهد مانع از نفوذ ایران در آنجا شود "توجیه" میکند. هدف ایجاد شرایط لازم در افکار عمومی برای "توجیه" اقدامات بعدی آمریکا در منطقه میباشد. استراتژی آمریکا برای سوریه تقویت کردهای سوریه در آنجا، علیرغم مخالفت ترکیه میباشد. کردهای سوریه که تحت عنوان "نیروهای دمکراتیک سوریه" میجنگند، مناطق تحت کنترل خود در سوریه را افزایش داده اند، و به پاکسازی قومی نیز پرداخته اند. هدف کنترل قسمت شرقی سوریه و کنترل مرزهای آن با عراق است تا راه ارتباط زمینی بین تهران، دمشق، و بیروت بسته شود.
در مورد عراق، آمریکا امیدوار است که با شکست کامل داعش دولت عراق را راضی کند تا اجازه دهد که دستکم بخشی از نیروهای خود در عراق را حفظ کند. در عین حال، جبهه ضدّ جمهوری اسلامی وسیعی در عراق ظاهراً در حال شکل گرفتن است. مقتدی الصدر به عربستان سعودی و امارات متحده رفت و مورد استقبال گرم مقامات رژیمهای آن دو کشور قرار گرفت. عمار الحکیم، رهبر شورای عالی اسلامی عراق، از "اتحاد ملی عراق" که کنترل دولت و پارلمان را در دست دارد خارج شد، و حزب سیاسی جدیدی به نام "جنبش ملی عقلانیت" تشکیل داد. در ماه اوت آقای حکیم با آقای برت مکگارک، نماینده ویژه آمریکا برای ائتلاف ضدّ داعش دیدار کرد. این تحولات، که در تدارک انتخابات پارلمانی عراق در نوامبر ۲۰۱۸ میباشد، در حقیقت تلاشی برای تشکیل یک اتحاد شیعه مستقل از جمهوری اسلامی است. اگر ائتلافی بین حزب آقای حکیم، گروه مقتدی الصدر، و احتمالا حزب "وفاق ملی عراق" که به رهبری ایاد علاوی، سیاستمدار شیعه ضدّ ایران و مامور سابق سازمان سیا، بوجود آید، احتمال شکست شیعههای طرفدار جمهوری اسلامی، بخصوص نوری المالکی و طرفداران او، کم نخواهد بود. در آنصورت نفوذ جمهوری اسلامی در عراق بسیار کاهش خواهد یافت، بخصوص که آیتالله علی سیستانی نیز با نفوذ وسیع جمهوری اسلامی در عراق مخالف است،چرا که نمیخواهد نظامی شبیه به نظام ولایت فقیه در عراق نیز ظهور کند.
برای رسیدن به اهداف خود در خاورمیانه، علاوه بر فشار نظامی در سوریه، دولت آقای ترامپ مشغول بررسی راههای دیگر نیز میباشد. مدت هاست که گفته میشود آمریکا قصد دارد سپاه پاسداران را یک سازمان تروریستی اعلام کند. اگرچه گفته میشود که پنتاگون با چنین تصمیمی مخالف است، چون در آنصورت تمامی نیروهای آمریکا در خاورمیانه و افغانستان میتوانند مورد حمله سپاه قرار گیرند، و اگر چه نیروهای مسلّح رسمی یک کشور را نمیتوان بعنوان سازمان تروریستی معرفی نمود، ولی شرایط سیاسی در آمریکا آنقدر بغرنج و بی ثبات شده است که بعید نیست اگر آقای ترامپ تصمیم خودرا اجرا کند، تندروهای کنگره تلاش کنند قانونی درباره تروریست بودن سپاه تصویب کنند. در آنصورت، احتمال برخورد نظامی مستقیم بین ایران و آمریکا به شدت بالا خواهد رفت.
پیشنهادات سناتور تام کاتن
برخی از سناتورهای تندرو آمریکا طرفدار تصمیم آقای ترامپ، و فشار اقتصادی و نظامی بر ایران برای برنامه موشکی خود، و حضور در مناطق مختلف خاورمیانه هستند. یکی از آنها سناتور تام کاتن، سناتور جمهوریخواه از ایالت ارکانزاس، میباشد که بر طبق گزارشهای معتبر با کاخ سفید درباره برجام همکاری نزدیکی دارد. آقای کاتن که هم در افغانستان و هم در عراق خدمت نظامی داشته است، در یک سخنرانی در شورای روابط خارجی در سوم اکتبر خواهان اعلام نقض برجام توسط ایران توسط آقای ترامپ، و فشار برای مذاکره در سه مورد است: پایان یافتن دائمی برنامه غنی سازی اورانیوم ایران؛ پایان یافتن برنامه موشکهای بالیستیک ایران، و تحکیم برنامه بازرسی از تاسیسات هستهای و نظامی ایران توسط آژانس. کاتن پیشنهاد میکند که اول باید به متحدان اروپایی آمریکا فشار آورد و قبولاند که برجام توافق خوبی نیست. بعد با موافقت آنها تحریمهای اقتصادی شدیدی را بر ضدّ ایران را اعمال نمود. اگر ایران بعد از برقرار شدن دوباره تحریمها هنوز حاضر به مذاکره درباره آنچه که کاتن یک "توافق بهتر" مینامد نشد، کاتن پیشنهاد میکند که به تاسیسات هستهای ایران حمله نظامی شود، و حملات تا زمانی که ایران تسلیم نشده است ادامه یابند.
پیشنهادات آقای کاتن براستی خطرناک هستند. هنوز روشن نیست که این پیشنهادات به چه میزانی مورد حمایت سنا و کنگره آمریکا میباشد، ولی حتی صرف مطرح نمودن آنها نیز در شرایط بحرانی خاورمیانه بسیار خطرناک میباشد.
کلام پایانی
در مقالهٔ ایکه در تابستان ۲۰۱۵ بعد از امضای برجام منتشر شد، نگارنده چنین نوشت:
به عقیده نگارنده، از هر زاویه ئیکه به توافق و یا تفاهم لوزان]برجام[بنگریم، میبایست آنرا به سود مردم ایران و کشور بیابیم. اگر اعتقاد داریم که برنامه هستهای تلف کردن منابع کشور است، پس محدود کردن آن و پایان یافتن تحریمها به سود کشور است. اگر مخالف تهدیدها و تحریمهای امپریالیستی هستیم، باز هم تفاهم لوزان به سود کشور است چراکه سایه جنگ را از کشور دور میکند، و اگر طرفدار برنامه هستهای هستیم و آنرا به سود کشور ارزیابی میکنیم، پس حفظ آن از گزند حملات نظامی نیز به سود کشور است.
به گمان نگارنده سخن بالا هنوز کاملا درست است. باید از برجام، که سایه جنگ از کشور را دور نمود، دفاع نمود. در غیر اینصورت احتمال برخورد نظامی بین ایران از یکطرف، و آمریکا و اسرائیل از طرف دیگر را نمیتوان مردود دانست.
صفحه فیسبوک نگارنده