دویچه وله - به گزارش سایتهای خبری مأموران امنیتی در مقابل منزل محمد خاتمی، رئیس جمهوری اسبق ایران حاضر و مانع خروج او از منزل شدند. "رئیس دولت اصلاحات" قرار بود با وزرای سابق خود در بنیاد باران دیدار کند.
سایت سحام نیوز که به مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی نزدیک است، شامگاه چهارشنبه (۱۸ اکتبر / ۲۶ مهر) از ممانعت نیروهای امنیتی از خروج محمد خاتمی از منزل خبر داد.
به گزارش این سایت از سوی نهادی امنیتی به "رئیس دولت اصلاحات" اطلاع داده شده که حق خروج از منزل را ندارد و به محافظان او نیز دستور مشابهی در مورد ممنوعیت خروج خاتمی از منزل داده شده است.
به نوشته سحام نیوز "این حصر خانگی موقتی با هدف منع اجباری وی از حضور در برنامه از قبل تعیینشده" انجام گرفته است. در خبر سحام نیوز آمده، محمد خاتمی قرار بود با وزرای سابق خود در بنیاد باران دیدار کند و هدف از ممانعت مأموران امنیتی برهم زدن این دیدار بوده است.
سایت کلمه (سایت نزدیک به حامیان میرحسین موسوی) نیز این خبر را منتشر کرده و نوشته است که ماموران امنیتی طی ماههای اخیر برای چندمین بار مانع از خروج محمد خاتمی از منزل مسکونی خود شدهاند. هر دو سایت خبری در گزارشهای خود به حضور فیزیکی مأموران در مقابل منزل "رئیس دولت اصلاحات" اشاره کردهاند.
سایت سحام نیوز در خبر تکمیلی خود در این ارتباط گزارش داده، سه خودروی مأموران امنیتی که در مقابل منزل محمد خاتمی مستقر شده بودند، در این میان محل را ترک کردهاند.
در این میان سوالی که شاید در ذهن بسیاری پیش بیاید سکوت معنا دار حسن روحانی در قبال این جریانات است . او در دوران انتخابات مشخصا از محصورین و شخص سید محمد خاتمی بسیار به نفع خود و جریان همراه خود استفاده نمود و به جرات میتوان گفت که بخش غالب آرایی که به نفع روحانی به صندوقها ریخته شد به اعتبار این اشخاص بوده است . شاید بتوان تا حدودی و در یک نگاه بلند مدت تر تغییر مواضع روحانی و فاصله گرفتن از برخی جریانات , مانند اصلاح طلبان , و نزدیکی به جریانات دیگر , اصولگرایان سنتی , را توجیه نمود اما انکار هر گونه بازی در زمین این گروهها نمیتواند عواقب خوشایندی را در پیش داشته باشد . روحانی چه به دید اخلاقی و چه از دید محاسبه ی سود و زیان هنوز هم همراهی گروههایی که او را در پیروزی در انتخابات 1396 یاری رسانده اند لازم دارد و این مهم محقق نخواهد شد مگر آنکه او حداقل در بیان مواضع و نظرات خود , خصوصا در مسائلی مانند حصر و محدودیتهای ایجاد شده برای خاتمی , کمی صراحت بیشتری داشته باشد .
اما از سویی نباید از عامل اصلی و بازیگردان اصلی این جریانات غافل ماند . همانطور که پیش از این گفته شد بسیاری معتقد هستند که شخص رهبر نظام با توجه به خصوصیات شخصیتی و مناسباتی که با افراد مختلف در طول دوران مسئولیت در این نظام داشته است , هر از گاهی دست به تصفیه حسابهای شخصی با افراد میزند . گروهی او را فردی خودخواه و کینه توز میدانند که نمیتواند محبوبیت هیچ شخص دیگری در جامعه ایران را برتابد و هر شخص و گروهی که پتانسیل برخورداری از اقبال عمومی را داشته باشند را به اشکال مختلف منزوی و محدود مینماید . گروهی دیگر اما او را فردی میدانند که همواره در توهم توطئه به سر برده و هر گونه حرکت و اعلام نظری از جانب دیگران را نوعی توطئه بر علیه خود و نظام تلقی نموده و فی الفور در جهت سرکوب آن با تمامی اهرمهای موجود اقدام مینماید . به هر عنوان این مساله واضح و مشخص به نظر میرسد که اتخاذ و اجرای تصمیماتی در حد حصر نخست وزیر , رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور سابق کشور نمیتواند از کانالی به جز نظر و دستور مستقیم رهبر نظام انجام شده باشد . اما مهم این است که چه نهاد و مسئولی ننگ واسطه گری برای اجرای این تصفیه حسابهای شخصی رهبر را عهده دار میشود ... .