دویچه وله - شش ماه بیشتر از برجام نگذشته بود که پای شماری از شرکتهای خارجی با هدف گسترش مناسبات اقتصادی و بازرگانی به ایران باز شد و در راس آنها شرکت نفتی توتال. نگاهی به عواقب احتمالی اقتصادی ناشی از سیاست آمریکا در قبال برجام.
توافق هستهای را "معامله برد-برد" نامیدهاند؛ رفع تحریمها در ازای محدود کردن فعالیتهای هستهای. به سخن دیگر، هزینه توافق هستهای برای کشورهای پنج به اضافه یک، لغو گام به گام تحریمهای مالی و اقتصادی ایران بود. هزینهای که عملا میتوانست راه را برای سرمایهگذاری مستقیم در اقتصاد ایران و بهویژه در صنایع نفت و گاز این کشور هموار کند.
جمهوری اسلامی ایران نیز پذیرفته بود فعالیتهای هستهای خود را برای یک بازه زمانی ده ساله محدود کند. بدیهی است که سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران چه به شکل سرمایهگذاری مستقیم یا به شکل مشارکت انتفاعی ((Joint Venture میتوانست از مشکلات و نارساییهای اقتصادی ایران نیز بکاهد.
پیروزی ترامپ در انتخابات و رویکرد منفی او نسبت به توافق هستهای، معادلات ناظر بر کسب توافق هستهای را برهم زد.
قرارداد توتال
صنایع نفت و گاز ایران در اثر تحریمها آسیب جدی دیده است. بهرهبرداری از حوزههای نفت و گاز سه پیششرط مهم دارد:
۱. سرمایهگذاری کلان
۲. دانش فنی
۳. تکنولوژی کارآمد و بهروز
جمهوری اسلامی در هر سه عرصه یادشده به همکاری شرکتهای خارجی نیاز دارد. نیازی که پای شرکتهایی چون گازپروم، شل و بهویژه توتال را به بازار ایران باز کرده است.
شرکت فرانسوی توتال، به رغم تهدیدها، در ماه ژوییه به همراه شرکت CNPC (شرکت ملی نفت چین) بزرگترین قرارداد نفت و گاز پس از برجام را با شرکت پترو پارس ایران امضا کرد. قراردادی به ارزش ۵ میلیارد دلار.
بدیهی است که پس از اعلام سیاست راهبردی جدید آمریکا در قبال ایران و توافق هستهای، نگاهها متوجه این شرکت شده باشد و این پرسش مطرح گردد که تا چه حد توتال به قرارداد یادشده پایبند میماند.
عقبنشینی و سیاست صبر و انتظار
شرکت خودروسازی اسپانیایی سیات که شعبهای از شرکت فولکسواگن آلمان است، روز چهارشنبه ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) از انصراف خود از سرمایهگذاری در ایران خبر داد. گرچه سخنگوی شرکت سیات مدعی شد که تصمیم این شرکت مبنی بر خروج از پروژه سرمایهگذاری در ایران ربطی به سخنان ترامپ ندارد، اما تحلیلگران احتمال میدهند که سخنان ترامپ بر عملکرد شرکتهای اروپایی در ایران تاثیرات مشابهی بگذارد.
فرستنده خبری CNBC در گزارشی که در همین رابطه منتشر کرده نوشته است که کمپانیهای بزرگ نفتی جهان در سایه ناروشنیهای برخاسته از فرجامِ برجام، سیاست صبر و انتظار در پیش گرفتهاند.
برخلاف بازتاب ناصحیح سخنان پاتریک پویانه، مدیرعامل کمپانی توتال در رسانههای داخل ایران، به نظر میرسد که شرکت توتال نیز از همین سیاست "صبر و انتظار" در قبال همکاریهای پیش بینی شده در قرارداد بهرهبرداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی پیروی میکند.
در رسانههای ایران از پایبندی توتال به قرارداد یادشده سخن رفته است. حال آنکه مدیر عامل این کمپانی صرفا ابراز امیدواری کرده که قرارداد بهرهبرداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی اجرا شود.
پاتریک پویانه در مصاحبه خود گفته است: «توتال گام به گام در ایران پیش میرود و با دقت تمام اوضاع را دنبال میکند.»
مدیرعامل توتال در حاشیه کنفرانس "پول و نفت" که در لندن برگزار شده بود به خبرنگاران گفت که این کمپانی پیامدهای احتمالی تصمیم ترامپ را بررسی خواهد کرد و اگر قانونی موجود باشد که الزام خروج از توافق هستهای را ایجاب کند، توتال نیز از آن قانون پیروی خواهد کرد.
تلاش برای گسترش همکاریها
امیرحسین زمانینیا، مسئول امور بینالملل وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران در مصاحبهای که در حاشیه کنفرانس "پول و نفت" انجام شده، از تماسهای ایران با شرکتهای نفتی بینالمللی سخن گفته است. باید یادآور شد که کنفرانس "پول و نفت" روز ۱۷ اکتبر (۲۵ مهر)، یعنی ۴ روز پس از سخنان ترامپ درباره ایران، در لندن شروع به کار کرد و تا روز ۱۹ اکتبر ادامه دارد.
زمانینیا اعلام کرد که بهرغم این باور که گویا انزوای ایران رو به افزایش است، جمهوری اسلامی در حال حاضر سرگرم مذاکره با ۱۵ کمپانی نفت و گاز جهانی است. او هدف از این مذاکرات را امضای حداقل۱۰ قرارداد مربوط به نفت و گاز تا پایان سال جاری (۱۳۹۶) اعلام کرد.
مسئول روابط بینالملل وزارت نفت جمهوری اسلامی از ۲۸ پروژهای یاد کرد که مذاکرات اولیه آنها با کمپانیهای بینالمللی و از جمله با توتال، انی و شل، روسنفت، لوکاویل، سیانپیسی (شرکت ملی نفت چین) صورت گرفته است.
کنگره آمریکا و برجام
ارجاع تصمیمگیری پیرامون تمدید تعلیق تحریمها به کنگره آمریکا از سوی دونالد ترامپ موضوع را از چند منظر پیچیدهتر کرده است.
نخست اینکه ظرف ۶۰ روزی که کنگره برای بررسی این موضوع زمان در اختیار دارد، همکاریهای اقتصادی با ایران دچار مشکل خواهد شد. مشکلاتی ناشی از بلاتکلیفی شرکتهای خارجی و ادامه سیاست "صبر و انتظار".
دوم اینکه، موضع نمایندگان کنگره و بهویژه نمایندگان و سناتورهای حزب دموکرات آمریکا نیز درباره همراهی یا مخالفت با سیاست دولت ترامپ ناروشن است.
سوم اینکه اختلافات تنها به اختلافات بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات محدود نمیشود. در بین سناتورها و نمایندگان حزب جمهوریخواه نیز بر سر این موضوع اتفاق نظر وجود ندارد.
و سرانجام اینکه، بسیاری از ناظران از هم اکنون پیشبینی میکنند، تصمیم احتمالی کنگره آمریکا نیز در خصوص برجام به معنی پایان ناروشنی و بلاتکلیفی نیست و هر لحظه امکان تکرار این تردیدها وجود دارد.