ساتين - خبر ديگر تازگي ندارد؛ اينکه چهرههاي مشهور هنري، ورزشي يا فرزندان دولتمردان و چهرههاي سياسي براي به دنيا آوردن فرزند يا نوه خود به امريکا يا يکي از کشورهايي که قانون ارائه تابعيتشان براساس خاک و تولد در سرزمينشان اعطا ميشود، سفر کرده است. هر از چندگاهي اخباري از اين دست را ميشنويم و تصاوير به اشتراک گذاشته شده از اين دوتابعيتيهاي کوچک که مزايايي را براي تابعيت پدر و مادرانشان هم فراهم ميکنند، در شبکههاي اجتماعي ميبينيم؛ تلاش سلبريتيها وثروتمندان براي گرفتن تابعيت دوم از طريق تولد فرزند، اگرچه قابلتأمل، اما با معيارهاي خود آنان قابل توجيه است.
تلاش دولتمردان براي دريافت تابعيت دوم فرزندانشان با تولد در خاک کشورهايي که براساس اصل خاک تابعيت ميدهند، حکايت از آن دارد که بهرغم تمام مزاياي ژن خوب و آقازادگي براي فرزندان مسئولان، برخي از آنها آنچنان به عملکرد خود اطمينان دارند که ميکوشند با گرفتن تابعيت کشورهايي همچون کانادا و امريکا، درصورت نياز از آيندهاي که براي ايران ساختهاند فرار کنند!
ضربه مسئولان دوتابعيتي به کشور و ماجراي اختلاسها و فرارها منجر به تلاشهايي براي شناسايي و حساسيت بيشتر درباره سپردن مسئوليت به اين افراد شد. يکي، دو ماه پيش بود که جواد کريمي قدوسي، رئيس هيئت تحقيق و تفحص افراد دوتابعيتي مجلس با اشاره به حضور برخي افراد دو تابعيتي و داراي گرينکارت در ادارات دولتي و در سطح معاونان رئيسجمهور، وزرا و ردههاي مهم دولت و رياستجمهوري گفت: براساس تحقيق و تفحصي که انجام شده تاکنون 80 مقام مسئول دولتي داراي دوتابعيتي، گرينکارت يا اقامت در کشورهاي بيگانه از جمله امريکا محرز شده است.
برخي از اين مسئولان علاوه بر آنکه خود داراي گرينکارت هستند، همسر يا فرزندان آنها هم داراي گرينکارت امريکا هستند و حتي در اين کشور اقامت دارند. به گفته وي، معصومه ابتکار، مسعود سلطانيفر و جمشيد انصاري از جمله چهرههاي دولتي داراي گرينکارت امريکا هستند. حکايت دوتابعيتيها قرار نيست با شناسايي، معرفي و احتمالاً برکناري آنها خاتمه يابد. اين ماجرا انگار از آنچه فکر ميکنيم دنبالهدارتر است و حکايت دريافت تابعيت با تولد در کشورهاي داراي تابعيت با اصل خاک، پرونده فرار جنينها براي دريافت تابعيت اين کشورها را باز کرده است؛ پروندهاي که بخش مهمي از آن به فرزندان و نوه نتيجههاي مسئولان وقت اختصاص مييابد.
تلاش براي تابعيت از طريق تولد
تلاش براي دريافت تابعيت کشورهاي پيشرفتهتر موضوعي است که در اغلب کشورهاي دنيا وجود دارد و مختص ايرانيها نيست به طور نمونه چينيها هم تلاش ميکنند تا بتوانند با تولد فرزندشان در کشورهايي مانند امريکا يا کانادا که از اصل خاک براي ارائه تابعيت پيروي ميکنند، تابعيت اين کشورها را به دست آورند. اين مسئله به خصوص در سالهاي اخير در کشور ما هم به يکي از موضوعات لوکس خانوادههاي ثروتمند تبديل شده است؛ خانوادههايي که به کمک شرکتهاي مهاجرتي براي تولد فرزندشان به کشورهاي داراي چنين امکاني ميروند تا ضمن دوتابعيتي شدن فرزندشان خودشان هم از مزاياي اين مسئله استفاده کنند.
در کشورهايي که تابعيت را براساس اصل خاک ارائه ميکنند، فرد در قلمرو و خاک هر کشوري که متولد شود، تابعيت يا شهروندي آن کشور را اخذ ميکند. اصل خاک به افرادي که در کشتي، هواپيما يا محدوده هوايي آن کشور متولد شده باشند، حق تابعيت را اعطا ميکند و حقوقي که فرد به واسطه اين تابعيت دريافت ميکند ربطي به نوع اقامت والدين وي ندارد.
کانادا، ايالاتمتحده امريکا، آرژانتين، برزيل، شيلي، کلمبيا، کاستاريکا، دومينيکا، اکوادور، هندوراس، جامائيکا، مکزيک، پاناما، پاکستان، پاراگوئه، پرو، اروگوئه، ونزوئلا، سنت لوسيا، کامبوج، بوليوي و گواتمالا از جمله کشورهايي هستند که از اصل خاک تبعيت ميکنند. در سيستم تولد فرزند در امريکا، کودک به دنيا آمده در ايالات متحده امريکا يک شهروند امريکايي (citizen) محسوب ميشود، حتي اگر از پدر و مادري غيرامريکايي متولد شود. نکته حائز اهميت در اين ميان آن است که وقتي فردي به عنوان شهروند ايالاتمتحده امريکا محسوب شد، راحتتر و سريعتر ميتواند جهت مهاجرت اعضاي خانواده خود، براي ورود به خاک اين کشور اقدام کند.
دور زدن ترامپ
اين مزايا شامل کشورهاي ديگر داراي سيستم تابعيت خاک هم ميشود، به خصوص اينکه با قوانين مهاجرتي تازهاي که ترامپ وضع کرده ديگر ورود به امريکا و برخورداري از اين مزايا به اين سادگيها امکانپذير نيست، اما چهرهها و فرزندان مسئولاني که به دنبال بهرهگيري از مزاياي دوتابعيتي هستند هم ميدانند چگونه ميتوان قانون ترامپ را دور زد.
داشتن پاسپورت برخي کشورهاي ديگري داراي قانون تابعيت از طريق خاک همچون کانادا اين امکان را به فرد ميدهد که به راحتي و بدون نياز به ويزا به کشورهاي ديگري همچون امريکا و انگليس سفر کند و در اين کشورها به کار و تحصيل بپردازد. همين مسئله هم موجب شده تا اگرچه ورود به امريکا و تولد فرزند در اين کشور با قوانين جديد ترامپ سخت شود، اما با دريافت تابعيت کانادا و چند کشور مشابه ديگر اين قوانين دور زده شود.
حالا برويم سر ماجراي برنامهريزي سلبريتيها و فرزندان برخي مسئولان براي دريافت تابعيت ديگر کشورها از طريق تولد.
دلشان با مردم و نظام نيست
هراز چندگاهي اخبار تولد فرزند دختر فلان مسئول و عروس آن يکي مسئول در يکي از بيمارستانهاي کشورهايي همچون انگليس، کانادا، استراليا و امريکا به گوش ميرسد.
تلاش اين افراد و چهرهها براي دريافت تابعيت ديگر کشورها در حالي است که هيچ کدام از چالشهايي که در حوزه تحصيل، اشتغال و ازدواج براي افراد عادي جامعه، طبقات و اقشار متوسط و پايين جامعه وجود دارد شامل آنها نميشود و داشتن ژن خوب و بهرهمندي از مزاياي آقازادگي موجب ميشود تا فرزندان مسئولان حتي در صورت نداشتن شايستگيهاي لازم بر صندليهاي مديريتي تکيه بزنند و بدون طي کردن مراحل معمول مسئول بودن را تجربه کنند.
هر چند در اين ميان هستند آقازادههايي که شايستگي نشستن بر کرسيهاي مديريتي را هم دارند، اما نميتوان از پشتوانه ژن خوبشان براي رسيدن به اين جايگاه شايسته چشمپوشي کرد. با تمام اينها انگار برخي مسئولان به اين مسئله باور دارند که نبايد همه تخممرغها را در يک سبد گذاشت. شاهد اين ادعا هم تلاش برنامهريزي شده برخي چهرهها براي اخذ تابعيت کشورهايي همچون امريکا، کانادا يا استراليا با بهرهگيري از قانون تابعيت از طريق تولد است؛ موضوعي که نشان ميدهد انگار اين افراد چندان تعلق خاطري به کشور ندارند آن هم در شرايطي که نخستين شرط براي نقشآفريني مناسب يک مسئول دلبستگي تامهاش به ميهن و تلاش براي ساخت آيندهاي بهتر براي همه هموطنان است.
تدبير برخي مسئولان و چهرههاي شناخته شده براي دريافت تابعيت کشورهاي اروپايي و امريکا و تلاش براي دوتابعيتي شدن و برنامهريزي براي ترک ايران در آينده در حالي رخ ميدهد که وضعيت حال و آينده کشور درست در دست همين مسئولاني است که انگار خودشان هم آنچنان از عملکرد خودشان نامطمئن هستند که به جاي برنامهريزي براي ساختن ايراني بهتر براي همه در تلاشند تا آينده خود را به واسطه ارتباط خوني و گرفتن تابعيت کشورهاي اروپايي يا امريکايي براساس تابعيت خاک در آن سوي آبها ترسيم کنند و ماحصل عملکرد خود را براي مردمي که پاي اين خاک ايستادهاند، بگذارند و بروند.منبع خبر: