Friday, Oct 20, 2017

صفحه نخست » اتحاد فلسطینی‌ها و تاثیر آن بر روابط با ایران

- بی بی سی

در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۷، گروه‌های فلسطینی فتح به رهبری محمود عباس و حماس به رهبری اسماعیل هنیه پس از یک دهه درگیری و اختلاف بالاخره توافق‌نامه‌ای را در راستای ایجاد یک رهبری واحد برای فلسطینی‌های ساکن کرانه باختری رود اردن و باریکه غزه امضا کردند.

طی این توافق آشتی، که با میانجی‌گری مصر محقق گردید، حماس قرار است کنترل اداری غزه از جمله گذرگاه رفح با مصر و دیگر گذرگاه‌های مرزی با اسرائیل را به تشکیلات خودگردان به رهبری عباس بسپارد. طبق توافق، همچنین ۳ هزار نیروی امنیتی تشکیلات خودگردان به پلیس غزه ملحق خواهند شد در حالی‌که حماس با حدود ۲۵ هزار شبه‌نظامی مسلح همچنان کنترل نظامی-امنیتی خود بر باریکه غزه را حفظ خواهد کرد.

بی‌شک یکی از عوامل مهم در نرمش حماس و به تبع آن حصول توافق، تحریم قطر به عنوان حامی مالی اصلی حماس از سوی عربستان، مصر و امارات و تاثیر آن بر ادامه حمایت‌های مالی و دیپلماتیک دوحه از این گروه فلسطینی بوده است. در عین حال، باید افزود که انگیزه و هدف نهایی دو طرف از آشتی و تلاش برای اتحاد پیشبرد پروژه تشکیل کشور مستقل فلسطینی‌ست.

در همین راستا، اسرائیل ازسرگیری مذاکرات صلح با چنین دولتی - که یک طرف آن را حماس تشکیل می‌دهد - را رد کرده و شروطی هفتگانه را برای حضور بر سر میز مذاکره پیش نهاده است. یکی از این شروط، قطع روابط با ایران است که همچون حماس اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و به کرات خواستار نابودی آن شده است.

اما اتحاد گروه‌های فلسطینی رقیب و تلاش برای تشکیل کشور مستقل چه تاثیری می‌تواند بر روابط جمهوری اسلامی با فلسطینی‌ها به ویژه گروه حماس داشته باشد؟ در ادامه نوشته حاضر می‌کوشیم بدین پرسش پاسخ دهیم.

فراز و نشیب روابط ایران و حماس

ایران از سال ۲۰۰۷ که حماس پس از درگیری نظامی با فتح کنترل باریکه غزه را به دست گرفت یکی از حامیان اصلی مالی و دیپلماتیک آن در عرصه بین الملل بوده است. حماس طی یک دهه گذشته سه درگیری نظامی ویرانگر با اسرائیل را (در سال‌های ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴) تجربه کرده، و از آنجا که باریکه غزه سال‌هاست تحت محاصره اقتصادی اسرائیل قرار دارد کوشیده است تا حد امکان رضایت حامیان معدود بین‌المللی‌اش از جمله جمهوری اسلامی را حفظ کند.

رابطه تهران با حماس اما با وقوع جنگ داخلی در سوریه و طرفداری این گروه سنی فلسطینی از مخالفان رژیم بشار اسد به سردی گرایید و به تبع آن حمایت‌های مالی و نظامی ایران از حماس به طرز قابل توجهی کاهش یافت و عمدتا به سمت دیگر گروه ضداسرائیلی مستقر در باریکه غزه یعنی جهاد اسلامی روانه شد.

اکنون با برگشتن ورق جنگ در سوریه به نفع بشار اسد از یک سو و به قدرت رسیدن یحیی سینوار به عنوان نخست وزیر جدید حماس در باریکه غزه از سوی دیگر کمک های مالی-نظامی تهران از سرگرفته شده است. سینوار - که از فرماندهان ارشد گردان‌های عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، بوده و بیش از بیست سال از زندگی‌اش را در زندان‌های اسرائیل به سر برده است - در نخستین کنفرانس خبری‌اش در مقام نخست‌وزیری (در اواخر آگوست ۲۰۱۷) تاکید کرد که "روابط ما با ایران در سطح بسیار خوبی قرار دارد، و ایران [در حال حاضر] بزرگترین حامی مالی و نظامی گردان‌های عزالدین قسام است". او در ادامه افزود که "این [حمایت] در مقاومت [علیه اسرائیل] و در تلاش حماس برای آزادسازی [فلسطین] بروز خواهد یافت".

با این حال، توافق حماس و فتح - که روابط نزدیکی با عربستان سعودی، رقیب منطقه‌ای ایران، دارد - ممکن است تاثیری منفی بر روابط آن با تهران بگذارد، به ویژه اگر رهبران حماس تحت فشار قاهره و ریاض و به خاطر پیش بردن پروژه تشکیل کشور مستقل فلسطینی تز مقاومت مسلحانه علیه اسرائیل دست برداشته و شروط نتانیاهو برای آغاز مذاکرات صلح از جمله به رسمیت شناختن اسرائیل را بپذیرند. تحول دیگری که می‌تواند تبعات ناخوشایندی برای حمایت جمهوری اسلامی از حماس داشته باشد انتقال کنترل امنیتی باریکه غزه و فرماندهی گردان‌های نظامی عزالدین قسام به یک دولت واحد فلسطینی تحت رهبری گروه فتح است.

چنانکه از توافق حماس و فتح برمی‌آید، رهبری واحد فلسطینی به واسطه برتری گروه فتح در تشکیلات اداری و سیاسی آن بیشتر متمایل به بلوک سنی مخالف ایران در جهان عرب خواهد بود. فتح علاوه بر به رسمیت شناختن اسرائیل و تلاش برای تحقق راه‌حل‌ دوکشوری به مناقشه اسرائیل-فلسطین، روابط نزدیکی با برخی از گروه‌های اپوزیسیون ایرانی از جمله مجاهدین خلق دارد. برای نمونه، در کنفرانس سالانه مجاهدین در جولای ۲۰۱۷ که در پاریس برگزار شد، هیئتی پارلمانی از تشکیلات خودگردان فلسطین نیز شرکت داشت. در این نشست، نجات الاسطل، نماینده پارلمان، طی سخنانی بر "حمایت از مبارزه اپوزیسیون ایران برای دستیابی به آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، و سرنگونی رژیم ملاها در ایران و جایگزینی‌اش با یک حکومت آزاد دموکراتیک که عدالت را برای ایرانیان به ارمغان بیاورد" تاکید ورزید. البته به راحتی می‌توان حدس زد که همکاری سیاسی میان این دو گروه ایرانی و فلسطینی مخالف جمهوری اسلامی به واسطه حمایت‌های اسرائیل و عربستان و با هدف کاستن از نفوذ ایران در میان فلسطینی‌ها صورت می‌گیرد.

با توجه به بهره‌برداری جمهوری اسلامی از حماس برای مهار اسرائیل و افزایش عمق استراتژیک خود در منطقه، این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که تشکیل کشور مستقل فلسطینی که روابط صلح‌آمیزی با اسرائیل داشته باشد منافع تهران را در غرب خاورمیانه تضعیف خواهد کرد. در چنین شرایطی، ایران یک اهرم تاثیرگذار برای فشار سیاسی و میدانی به اسرائیل - در جبهه جنوبی - را از دست داده و بیش از پیش به حضور حزب‌الله در جنوب لبنان - و شمال اسرائیل - متکی خواهد بود.

شاید حتی یکی از انگیزه‌های تهران برای تثبیت حضور نظامی‌اش در جنوب غربی سوریه و بدین‌ترتیب گشودن جبهه‌ای در نزدیکی بلندی‌های جولان مشرف به شمال شرقی اسرائیل، عدم اطمینان به فعالیت بلندمدت گروه‌های مسلح ضداسرائیلی در اراضی فلسطینی‌ست.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy