مرضیه رائفی - شبکه بیان
زلزله کرمانشاه باعث شد تا بار دیگر مردم نشان دهند که به حکومت و دولت جمهوری اسلامی بیاعتماد هستند. آنهایی که در چند روز گذشته به کمک اهالی سرپل ذهاب، قصر شیرین و دیگر مناطق زلزلهزده شتافتند و مستقیماً وارد عمل شدند، دستگاه بوروکراسی حکومت را زیر سؤال بردند. زلزلههای بم و ورزقان که دو حادثه غمبار و تراژیک در تاریخ ایران هستند و همچنین رفتار چهار دهه گذشته سیاستمداران جمهوری اسلامی پشتوانه و معیار این بیاعتمادی است. پس از زمینلرزههای بم و ورزقان که اولی در سال 1382 و دومی 1391 رخ داد، بسیاری از کمکهای نقدی و غیر نقدی مردم به این دو شهر به سرقت رفت و هیچگاه به دست مردم حادثهدیده نرسید. اما در چند روز گذشته مردم سراسر ایران با تشکیل کمپینهای مختلف در شبکههای اجتماعی برای حمایت از مردم مصیبتدیده، تلاش کردند ناکارآمدی دستگاههای دولتی را جبران کنند. فیلمهایی که از ارسال و دریافت کمکها منتشر شده است نشان میدهد کمکهای مستقیم مردم و بدون دخالت دولت بسیار زودتر ارسال شده و به دست حادثه دیدگان رسیده است.
زمینلرزه کرمانشاه را میتوان آزمونی برای جامعه ایران دانست که طی چهار دهه اخیر شکافهای مختلفی بین طبقات آن اتفاق افتاده است. این شکافها که در اثر الگوهای اقتصادی و سیاسی حکومت شکل گرفته هرچند عمیق است، ولی سبب نشد مردم ایران از هم دور بیفتند؛ بنابراین آزمون حادثه کرمانشاه یک موفقیت بزرگ برای مردمی بود که همواره گمان میکردند متحد و همدل شدن امری غیرممکن است.
شبکههای اجتماعی نقش بسیار اثرگذاری در رویدادهای مختلف دارند. در حادثه زمینلرزه کرمانشاه نیز جامعهای یکدست در شبکههای اجتماعی بهویژه تلگرام و اینستاگرام شکل گرفت. حاضران در این شبکهها با انتشار پیامهای تسلیت، سعی کردند همدلی خود را که به گفته جامعه شناسان نوعی سرمایه اجتماعی است، نشان دهند. همچنین اغلب هماهنگیها برای جمعآوری و ارسال اقلام موردنیاز حادثه دیدگان در همین شبکههای انجام شد. بازیگران، ورزشکاران و روشنفکران سیاسی و اجتماعی نیز در فضای مجازی به سهم خود چه لفظی و چه بهصورت عملی زمینه مشارکت و اتحاد بیشتر مردم را فراهم آوردند. اینکه علی دایی، فوتبالیست معروف با انتشار پیام ویدیویی خبر از اقدام مستقیم خود میدهد و از جامعه میخواهد دستبهکار شوند، نشان از تقویت بنیانهای معنوی جامعهای دارد که از رفتار حکومتگران خود ناامید شده است.
در شرایط کنونی که سیاست باعث گسستگی در جامعه ایران شده است، احیای سرمایههای اجتماعی امری ضروری به نظر میرسد. احیا و تقویت عناصر اعتماد، عواطف انسانی، همدلی، مشارکت و ارتباطات بر پایه هم دردی و حس مشترک نهتنها در حوادثی مانند زمینلرزه کرمانشاه حلال بسیاری از مشکلات است، بلکه تکتک این عناصر برای تشکیل جامعه مدنی و رساندن آن به اهداف موردنظر، کاملاً ضروری است.
دراینبین عنصر همدلی بیش از هر چیزی در حادثه کرمانشاه به چشم میآید. مردم از دورافتادهترین نقاط ایران برای رساندن کمک به این استان حادثهدیده رفتند. برخی هم بهروشهای منحصربهفرد خود یاری گر حادثه دیدگان شدند؛ یکی با ساز زدن در کنار خیابان برای جمعآوری کمک نقدی، دیگری با پختن نان، ساندویچفروشان با تهیه ساندویچ، رستورانها با ارسال غذاهای بستهبندیشده، هنرمندان با تشویق طرفدارانشان به یاریرسانی و... اینها گوشههایی از همدلی مردمی بود که حداقل در پانزده سال گذشته یعنی پس از زلزله بم از هم دورافتاده بودند. همدلی مردم و همزمان بیاعتمادی آنها به حکومت نوید روزهای خوب را به جامعه ایران میدهد.