حمیدرضا جلاییپور از چهره های اصلاح طلب در گفتوگو با روزنامه «شرق» در پاسخ به این سؤال که درحالحاضر وضعیت دلبستگی مردم به نهادهایی مانند هلالاحمر چیست، میگوید: «اینکه نهادی مثل سازمان هلالاحمر چه پایگاهی در بین مردم دارد و یا اینکه نهادهای مدنی و شخصیتها چه جایگاهی بین مردم دارند، جوابش دقیق نیست و درباره آن بررسی و سنجش انجام نشده است. بعضیها میگویند پایگاه فلان نهاد دولتی ضعیف شده است یا پایگاه فلان نهاد مدنی خوب است. اینها همه باید بررسی و نظرسنجی شود تا بتوان درست جواب داد. ما اصلا نمیدانیم و اصلا بستگی دارد که چه کسی اینها را میگوید. اگر کسی مخالف دولت باشد؛ طوری بحث میکند که گویی تنها نهادهای مدنی پایگاه مردمی دارند. وقتی شخصیتها مبلغی را جمعآوری میکنند، اینطور به نظر میرسد که پایگاه اجتماعی قوی دارند. اگر طرف بهاصطلاح طرفدار دولت باشد، به کمکهایی که مردم به دولت میکنند، اشاره میکند و مثال میزنند مردم چقدر پول برای ساخت مدرسه و بیمارستان پرداخت میکنند. هر کسی و گروهی از نگاه خودش مثالهایی را که دوست دارد، ارائه میدهد. اینها دقیق نیست و پایگاه کسی را مشخص نمیکند».
این استاد دانشگاه در ادامه تأکید میکند: «نکته دوم اینکه من مخالف هستم که در مواجهه با اتفاقاتی نظیر زلزله افراد فقط دولتمحور یا فقط جامعهمدنیمحور عمل کنند؛ یعنی عدهای میآیند کار نهادهای مدنی را بر سر دولت میزنند و یا یک عده کارهای جامعه مدنی را بر سر دولت میکوبند. ما برای مواجهه با معضلات جامعه نیازمند هر دو نهاد هستیم؛ یعنی هم به نهادهای دولتی و هم به نهادهای مدنی و هم به حمایت شخصیتها نیازمندیم و البته در تمام اینها محتاج نقد همدلانه نیز هستیم. اینطور نیست که نهادهای مدنی فقط خوب کار میکنند و کار نهادهای دولتی بد باشد یا برعکس. ما در هنگام وقوع بلایا به یک همدلی و همکاری متقابل نیازمندیم؛ اما این همدلی باید «توأمان» باشد؛ یعنی نیازمند حمایت از دو نیروی دولتی و مدنی هستیم».
او در پاسخ به این سؤال که انتشار حسابهای شخصی از سوی چهرههای مشهور در چنین مواقعی را چگونه تحلیل میکنید، میافزاید: «تازه فرض کنید که پایگاه نهادهای دولتی ضعیف است. اتفاقا شخصیتها و سلبریتیها باید بیایند روی نهادهای جامعه مدنی تأکید کنند و مردم را به سوی آنها تشویق کنند. توجه داشته باشید بالاخره هلالاحمر یک نهاد تخصصی برای کمکرسانی است. یک شخصیت که نهاد کمکرسانی تخصصی ندارد. مثلا یک شخص که پول مردم را جمع کرده و با خودش میبرد چه کاری بهتنهایی از دستش برمیآید؟ آنها ممکن است که تخصص و شایستگی این کار را نداشته باشند. ممکن است این پولها در این روند حیفومیل شود؛ بنابراین خود من بشخصه اگر بخواهم کمکی کنم، به هلالاحمر کمک میکنم؛ چون این کمکها به وسیله این نهاد بستهبندی و مرتب و مدیریت میشود و تجربه و تخصص این کار را دارند. مثلا آنها این همه مواد غذایی و پوشاک را میدانند چگونه پخش کنند. نمیشود که همه اینها را به مراکز نیازمند برد، پخش این اقلام نیازمند تمرکز و نظارت است و بدون برنامهریزی پخشکردن آنها ممکن است باعث شیوع بیماریهای مختلف شود. این پولی که مردم به کسی میدهند را من باید چه کار کنم؟ به چه مدرسه و چه خانهای کمک کنیم؟ اینها تخصص و واردبودن میخواهد، بنابراین عقلایی است که نهادهای مدنی و حکومتی را تقویت کنیم نه اینکه از احساسات مخالف حکومت مردم استفاده کرده، تکنوازی کنیم و عکس سلفی بگیریم».
مصطفی اقلیما، جامعهشناس نیز درباره عدم اعتماد مردم به نیروهای سازمانی میگوید: «وقتی وزارت بهداشت و آموزشوپرورش و وزارت علوم هم خودشان به وسیله نماینده خودشان اقلام تهیهشدهشان را با وانت به کرمانشاه میفرستند، از مردم چه انتظاری دارید؟ وقتی زمان زلزله ورزقان تمام انبارهای سازمان هلالاحمر پر از چادر میشود، بدون اینکه زلزله دیگری به وقع پیوسته باشد، حالا هیچ چادری نیست، چگونه میخواهند جلب اعتماد کنند؟».
وی در ادامه افزود: «این شیوه پول جمعکردن و بردن به کرمانشاه و وانت وانت اسباب فرستادن چیزی جز خودنمایی نیست. مردم کرمانشاه را باید دو هفته دیگر دریابید. دو هفته دیگر که سرشان خلوت میشود، به قبرهای ردیف شهرشان نگاه میکنند. حالا وقت خودنمایی نیست. به مردم فکر کنید».