Monday, Nov 20, 2017

صفحه نخست » دمکراسی یعنی آزادی دسترسی به همه چیز؛ دسترسی اما چگونه؟

Libraryف. م. سخن: این مطلب تقدیم می شود به امیر عزتی که بزرگترین و ارزشمندترین کتابخانه فارسی را در اینترنت به راه انداخته و آن را به طور رایگان در اختیار کتابخوانان قرار داده است... ـ


در مقالات پیشین نوشتیم که اساس دمکراسی، بر دسترسی یافتن آزادانه به همه چیز است، و اشاره کردیم که حکومت های استبدادی و از جمله حکومت مذهبی حاکم بر کشور ما، به طور طبیعی مانع از این امر می شود. حکومت های استبدادی و مذهبی، همواره خواهان جلوگیری از دریافت برخی چیزها و دریافت اجباری برخی چیزهای دیگر بوده اند و هستند و در این موضوع استثنایی نیست.

ما در نوشته های پیشین مان به موضوع دسترسی به افکار و اندیشه ها از طریق نوشته و سایر وسایل انتقال فرآورده های ذهن اشاره کردیم و گفتیم که با امکانات امروز، این امر در ایران کاملا شدنی و ممکن است و فقط می ماند همت صاحبان اندیشه، که به نظر ما هم کم کار ند و هم اصولا حرف جدید و به درد بخوری برای گفتن ندارند.

اولین نکته ای که بعد از طرح موضوع «دسترسی آزاد به همه چیز» پیش می آید این است که این دسترسی چگونه باید باشد. در این مطلب، به طرح این موضوع می پردازیم.

زنده یاد استاد امیرحسین آریان پور، سال ها پیش در کتاب کوچک و کم صفحه ای به نام «پژوهش»، کلیاتی از امر پژوهش را بیان کرده بود که در اصل راهنمایی بود برای دانشجویان و پژوهشگران جوان.

ایشان در این جزوه به موضوع «انتخاب» در امر پژوهش و مطالعه، با ارائه ی آمار و ارقامی پرداخته بود و پژوهشگر را بر اساس این ارقام «ناگزیر» از انتخاب دانسته بود:
«...نگاهی به کتاب خانه های بزرگ، پهناوری افق کتاب و کتاب خوانی را معلوم می دارد. کتاب خانه ی ملی مرکزی در شهر فلورانس دارای ۴ میلیون کتاب است، کتاب خانه ی ملی پاریس همانند کتاب خانه ی موزه ی بریتانیا دارای ۶ میلیون کتاب است. اندوخته ی کتاب خانه ی دانشگاه هاروارد در بوستون به ۷ میلیون و پانصد هزار و اندوخته ی کتاب خانه ی عمومی نیویورک به ۸ میلیون و اندوخته ی کتاب خانه کنگره در واشینگتن به ۱۳ میلیون کتاب می رسد. اندوخته ی کتاب خانه ی عمومی لنین گراد از ۱۰ میلیون و اندوخته ی کتاب خانه ی آکادمی علوم شوروی در مسکو از ۲۲ میلیون و اندوخته ی کتاب خانه ی دولتی لنین در مسکو از ۲۷ میلیون جلد (به ۸۹ زبان شوروی و ۱۰۹ زبان بیگانه) در می گذرد... با این همه، پژوهنده به ندرت می تواند همه ی خواندنی های مربوط به یک موضوع را بخواند... اگر مدت ۵۰ سال روزانه ۱۲ ساعت با سرعت ۲۰ حرف در ثانیه کتاب بخوانیم و کتاب ها به طور متوسط دارای ۲۰۰ صفحه باشند و شماره ی حرف های هر صفحه از ۲۰۰۰ نگذرد، فقط موفق به خواندن ۳۴۴۲۰ کتاب خواهیم شد...» (صفحات ۱۳ و ۱۴ از نسخه جدید تایپ شده و منتشر شده در اینترنت. آمار ارائه شده، متعلق به چند دهه پیش است).

سوال هایی که در اینجا پیش می آید این است که:
اولا چگونه باید به این همه مرجع دسترسی داشت و بر فرضی که دکتر بنا نهاده بود، سی و خرده ای هزار جلد کتاب مورد نیاز برای مطالعه را انتخاب کرد،
و ثانیا، پژوهشگر چون نیاز به مراجعه مدام به کتاب هایش دارد، این کتاب ها را در یک جا، مثلا خانه شخصی گردآوری کرد.

دوران امیر حسین آریان پور، دوران آنالوگ بود. دوران مطالعه ی خطی. دوران شروع خواندن از یک صفحه ی کتاب و صفحات را پشت سر هم ورق زدن و نهایتا از یک کتاب به کتاب دیگر مراجعه کردن و ادامه ی مطالعه، به صورت خطی و پشت سر هم.

دوران ما دوران دیجیتال است و دیجیتالیزه کردن «همه چیز» از جمله نوشته و کتاب. دوران مطالعه ی موازی و نه تنها موازی بلکه در هم تنیده، و از یک صفحه و خط و کلمه به صفحه و خط کلمه ی دیگر مراجعه کردن به وسیله ی لینک و به کمک «تگ».

در دوران ما اتفاقات عجیبی در حال وقوع است که کیفیت مطالعه و خواندن و شیوه ی دسترسی ما به خواندنی ها و دانستنی ها را کلا تغییر داده است و بعد از این هم تغییر می دهد.

اجازه بدهید به یک مورد که گزارشگر سایت TechCrunch -که سایتی ست ناشر اخبار فناوری و صنایع تکنولوژی- نوشته اشاره کنیم:
««اوبر» بزرگ ترین شرکت تاکسیرانی جهان است ولی صاحب هیچ خودرویی نیست. فیسبوک بزرگ ترین رسانه ی جهان است ولی هیچ محتوایی تولید نمی کند. «علی بابا» بالاترین ارزش مالی را در میان خرده فروشان جهان دارد ولی هیچ فهرست کالایی ندارد. و «Airbnb» بزرگ ترین ارائه کننده ی خدمات ملکی ست و هیچ بنگاهی در اختیار ندارد. اتفاق جالبی در شرف وقوع است...».

بله. اتفاق جالبی در شرف وقوع است. آن قدر جالب که اگر کسی اهل تفکر و اهل ارائه ی فکرهای جدید و روش های جدید زندگی برای ساکنان کره ی زمین باشد، از شدت شوق برای مشاهده ی نتایج این اتفاق، از خواب و خوراک خواهد افتاد!

ما، در موضوع کتاب و نوشته، از فعلی به نام «خواندن» استفاده می کنیم. در عصر دیجیتال، این فعل جای خود را به فعل «اسکرین کردن» می دهد و بعد از این، این فعل هر روز بیشتر جای فعل «خواندن» را خواهد گرفت.

من معادلی برای اسکرین کردن نمی شناسم و اهمیتی هم ندارد که فعلا برایش معادل داشته باشیم یا نداشته باشیم. قطعا اهل لغت، دیر یا زود برای آن معادلی خواهند ساخت. برای ما مهم دانستن این است که اسکرین کردن، هر روز بیشتر جای خواندن را می گیرد. اسکرین کردن طبق نوشته ی «کوین کِلی» -نویسنده ی کتاب «غیرقابل اجتناب»- نه تنها «شامل خواندن کلمات، بلکه شامل «دیدن» کلمات و «خواندن» تصاویر می شود. این فعل، مشخصه های جدید با خود به همراه می آوَرَد. اسکرین ها، همواره «روشن» هستند. بر خلاف کتاب، ما همواره به اسکرین ها نگاه می کنیم. این کارپایه و پلتفرم، بسیار «بصری» ست و به تدریج کلمات را به تصاویر در حال حرکت متصل می کند... باید این طور تصور کرد که ما به کتاب «نگاه می کنیم» و تلویزیون را «می خوانیم» و مطالعه می کنیم.»

شاید درک این جملات برای ذهن های ناآماده دشوار باشد و امری غریب بنماید. آری. موضوع موضوعِ غریبی ست، و کلمات موجود قادر به توصیف کیفیت آن نیست. همین بس که بدانیم مطالعه ی نوشته ها، کیفیت مطلقا جدیدی پیدا خواهد کرد که باعث می شود بتوانیم در صورت خواستن، «به تهِ هر موضوعی» دست پیدا کنیم.

دو موضوع، انقلابی در درک ما از جهان موجود به وجود آورده:
یکی لینک دادن
و دیگری «تگ» کردن.

این هر دو، موضوعاتی ست که ما امروز آن ها را می شناسیم و با آن ها سر و کار داریم. ولی این شناخت، ما را به عمق اهمیت آن نمی رساند. این دو کار، ارتباط ما به دانش جهانی را تغییر خواهد داد. ما، حتی با اندک کاری که در جهان دانستنی ها می کنیم و با اندک توانایی هایی که در به روز کردن خود داریم، هر لینکی که به موضوعی می دهیم و هر چیزی را که تگ می کنیم، دانسته یا ندانسته قدمی در جهت ارتباط دادن دانش بشری به هم بر می داریم.

اتفاق شگفت انگیز دیگری که در حال وقوع است، دیجیتالیزه کردن همه چیز در حیطه ی دانش بشری است. از کتاب افلاطون گرفته تا همین نوشته ای که اکنون مشغول مطالعه ی آن هستید، در حال دیجیتالیزه شدن و تبدیل شدن به کلمات و جملاتی ست که در آینده ای نزدیک، بزرگترین کتاب خانه ی بشری را درست خواهد کرد.

این کتاب خانه، مثل کتاب خانه ی کنگره ی امریکا که امیرحسین آریان پور به آن اشاره کرد نیست. این کتاب خانه موجودی بسیار عظیم و زنده است، که تمام مواد آن، از نوشتنی و دیدنی و شنیدنی، به هم پیوسته است. هر جمله، هر کلمه، مثل یک موجود زنده و ارگانیک، به جملات و کلمات دیگر وابسته و متصل است و همواره در حال تغییر و تبدیل است و در همین حال در اختیار من و شما قرار دارد.

امروز، کتاب های چاپی و خطی و هر ورق پاره ای که در کتابخانه ای هست، به هر زبانی، از هر نویسنده و آفریننده ی کلماتی، در هر جای دنیا، در حال دیجیتالیزه شدن و پیوستن به کتابخانه عظیم بشری ست. کتاب های جدید که اصولا به صورت دیجیتال شکل می گیرند و منتشر می شوند، و کتاب های قدیمی هم به کمک فناوری های تصویر برداری و تبدیل تصویر کلمات به کلمات دیجیتالی وارد این کتاب خانه ی عظیم و شگفت انگیز می شوند.

اتفاقی که خواهد افتاد این است:
خواندن، امری اجتماعی خواهد شد.

حتی حاشیه نویسی های ما و دیگر انسان ها بر کتاب ها، در دسترس همگان قرار خواهد گرفت. کتاب ها و نوشته های مهم و غیر مهم، شناخته شده و ناشناخته، دیگر در گوشه ی قفسه ها خاک نخواهد خورد و از طریق لینک و تگ و به هم پیوستگی درونی، برای به «ته مطلب رسیدن» و «ته مطلب را در آوردن» ورق خواهد خورد؛ ورق خواهد خورد و خوانده خواهد شد. ورق خواهد خورد و «اسکرین» خواهد شد. به قول کوین کلی، در کتابخانه ی جهانی، هیچ کتابی دیگر جزیره ی مجزا نخواهد بود بلکه همه ی کتاب ها به هم متصل خواهند بود. ویکی پدیا، نمونه ی اولیه ی این کتاب شبکه ای ست. سعی می شود همه ی دانش ها به همه ی زبان ها با هر مقدار اهمیت و کیفیت در این کتابخانه ی شبکه ای جمع آوری شود.

ما، با یک دستگاه کوچک، به تمام دانش بشری وصل خواهیم شد! آری به تمام دانش بشری! از قطورترین کتاب ها گرفته تا مطلبی در یک وب سایت یا وب لاگ همه و همه در اختیار ما خواهد بود. کیفیتی در کسب دانش بشری به وجود خواهد آمد که امروز تصور آن ممکن نیست. ولی قطعا و بدون تردید این کیفیت جدید «به وجود خواهد آمد».

این کتاب خانه ی عظیم و باورنکردنی، واقعا و کاملا دمکراتیک خواهد بود. دانش اش از همگان و در اختیار همگان خواهد بود. از گِل نوشته های سومریان تا همین نوشته ای که اکنون می خوانید، در این کتاب خانه عظیم در دسترس خواهد بود. از دوران سومریان تا این لحظه، نوع بشر حدود ۳۱۰ میلیون کتاب، یک میلیارد و چهارصد میلیون مطلب و مقاله، ۱۸۰ میلیون ترانه، سه و نیم تریلیون تصویر، ۳۳۰ هزار فیلم، یک میلیارد ساعت ویدئو و سریال و فیلم کوتاه، و شصت تریلیون صفحه ی وب تولید کرده است.

اگر این مجموعه ی عظیم را دیجیتالیزه کنیم و با دستگاه های امروزی بر روی هارددیسک ذخیره کنیم، نیاز به ۵۰ پتا بایت فضا خواهیم داشت. ده سال پیش برای ذخیره ی ۵۰ پتا بایت، نیاز به ساختمانی اندازه ی کتابخانه ی شهری کوچک داشتیم. امروز کل این کتابخانه ی جهانی را می توانیم در اتاق خواب منزل مان جا دهیم. با تکنولوژی فردا، کل این مجموعه در اسمارت فون مان جای خواهد گرفت.

و البته نیازی به صبر کردن تا آن موقع نداریم. امروز از طریق وب و «ابر» می توانیم به خیلی بیشتر از این دسترسی داشته باشیم.

اما...

اما در حال حاضر، حکومتی بر سرزمین ما حاکم است، که کل این تصویر زیبا و شگفت انگیز را در هم می ریزد. حکومتی بر سرزمین ما حاکم است که می خواهد ما را به عصر شترسواران عرب و دوران ۱۴۰۰ سال پیش بازگرداند. حکومتی بر سرزمین ما حاکم است که مانند یک ترمز دستی کشیده شده، حرکت ماشین جامعه ی ما را برای مشارکت در ساختن این جهان شگفتی آفرین کُند می کند. حکومتی بر سرزمین ما حاکم است که به اسم جلوگیری از فساد و دیدن «عکس لختی» و «فیلم سوپر» فقط ایجاد مانع می کند و دایره ی واژگان و مایه ی تفکرش، همین گونه کلمات سخیف و نازل است.

برای پیوستن به این حرکت جهانی، برای دستیابی به کتاب خانه ی دمکراتیک بشری، برای مشارکت در امر تولید محتوا، برای همکاری با کسانی که سازنده ی این دنیای شگفت انگیز برای ما و آیندگان هستند، باید خودمان را از شر این حکومت رها کنیم. باید در همین دوران پر از رنج هم، با تمام موانعی که در پیش رو داریم، در محدوده ی ممکنات به کار و تلاش بپردازیم و از آزادی هایی که تکنولوژی نو در اختیار ما گذاشته حداکثر استفاده را ببریم...

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy