اکبر گنجی - خبرنامه گویا
مقدمه: خبر فاجعه دردناک، کوتاه بود: گروهای تروریستی اسلام گرا با تیراندازی و بمب گذاری، امروز در مسجدی در مصر ۳۰۵ نفر را کشته- از جمله ۲۷ کودک - و ۱۲۵ نفر را هم مجروح کردند. محل حادثه مسجد روستای روضه در شهرستان بئرالعبد در شمال شبهجزیره سینا است. این شهرستان در غرب شهر عریش و در ساحل دریای مدیترانه است. تروریست ها مسلح به مسجد روضه حمله کردند و پس از انفجار بمب در این مسجد، آن را به گلوله بستند. درست است که این مسجد متعلق به فرقه صوفیه است. اما نه همه شرکت کنندگان در نمازجمعه صوفی بودند، نه کودکان سر از تصوف در می آوردند. صوفیان مصر به گروهی سیاسی تبدیل شده اند که در قلمرو سیاسی حضور داشته و رقیب گروه های بنیادگرای سلفی و اخوانی و داعشی به شمار می روند.
در مورد این جنایت بزرگ، چند نکته قابل ذکر است:
اول- تحلیل ایدئولوژیک تروریسم: پیدایش گروه های تروریستی اسلام گرا علل و دلایل بسیاری داشته و دارد. تحلیل تک علتی پدیده های اجتماعی ، ایدئولوژیک (شعور کاذب به معنای مارکسی/انگلسی) هستند. هر نوع تحلیلی که یک پدیده اجتماعی را به یک علت واحد فرو بکاهد، تحلیل کاذب ایدئولوژیک است. به عنوان نمونه، تبیین پدیده تروریسم با دین یا دینی خاص(اسلام)، ادعایی ایدئولوژیک است. جامعه شناسان در تحلیل پدیده تروریسم، علل محلی، منطقه ای و بین المللی تولد آنان را ذکر می کنند. تحلیل گر باید به اقتصاد سیاسی تروریسم هم توجه کند.
دوم- بنیادگرایی اسلامی و خشونت: تفسیر بنیادگرایانه سید قطب (۹ اکتبر ۱۹۰۶ - ۲۹ اوت ۱۹۶۶) از اسلام، به عصر جمال عبدالناصر(۱۵ ژانویه ۱۹۱۸- ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰) باز می گردد. سید قطب آمریکا را "جاهلیت مدرن" می نامید. او به دستور جمال عبدالناصر در سال ۱۹۶۶ ، به اتهام "توطئه برای براندازی رژیم"، اعدام شد. اما خوانش بنیادگرایانه او از اسلام نمرد و اخوان المسلمین یکی از گروه های وفادار به روایت او از اسلام است. ده ها گروه دیگر در جهان اسلام از اندیشه های بنیادگرایانه او بهره مند شدند. وهابیسم هم یک نوع دیگر از بنیادگرایی خشن اسلامی است. آیت الله علی خامنه ای و برادرش آیت الله محمد خامنه ای، عاشق سید قطب بودند و آثارش را پیش از انقلاب به فارسی ترجمه کردند.
فضل الرحمان- اسلام شناس پاکستانی استاد دانشگاه شیکاگو (۲۱ سپتامبر ۱۹۱۹-۲۶ ژوئیه ۱۹۸۸) - گفته بود که هیچ یک از بنیادگرایان مسلمان شناختی از کتاب و سنت ندارند و اطلاعات همه آنها از متون دینی اسلام بسیار اندک و سطحی است. او افزوده بود که آیت الله خمینی تنها استثنأ در این مورد است که اطلاع عمیقی از کتاب و سنت دارد.
همه گروه های بنیادگرا- در همه ادیان- خشونت را به اشکال مختلف تأیید کرده و می کنند. خوانش بسیاری از آن از متون مقدس دینی، تروریستی است.
سوم- کشتار فله ای مسلمانان: گروه های تروریستی بنیادگرا- طالبان، القاعده، داعش، الشباب، سپاه صحابه، بوکوحرام، جبهه نصرت، بخش هایی از اخوان المسلیمن، احراراشام، و...- مسلمانان را به طور فله ای کشته و می کشند. همه دولتمردان و تحلیل گران غربی شهادت داده اند که اکثریت قربانیان تروریست های اسلام گرا، خود مسلمانها بوده و هستند.
همین واقعیت ستبر، موید این مدعاست که فروکاستن تشکیل این گروه ها و اعمالشان به اسلام، ایدئولوژیک و باطل است. فرض کنید در "یک جهان ممکن"، شیعیان و اهل تسنن، یکدیگر را کافر مطلق و واجب القتل به شمار می آورند. در چنان جهان ممکنی، کشتار شیعیان به دست اهل تسنن، و کشتار اهل تسنن به دست شیعیان، امری قابل فهم است. شاید قابل توجیه هم باشد. به عنوان مثال، گروه تروریستی سپاه صحابه پاکستان، عمدتاً شیعیان را قتل عام کرده و می کند.
اما عمده مسلمانانی که توسط گروه های تروریستی اهل سنت- طالبان، القاعده، داعش، الشباب، سپاه صحابه، بوکوحرام، جبهه نصرت، بخش هایی از اخوان المسلیمن، احراراشام، و...- کشته می شوند، از اهل سنت هستند. بوکوحرام چه کسانی را قتل عام می کند؟ الشباب و داعش در لیبی کدام مسلمان ها را کشته اند؟ گروه های تروریستی اسلام گرای مصر، شیعیان را قتل عام می کنند یا اهل تسنن را؟
کدام روایت/خوانش بنیادگرایانه از کتاب و سنت به "گروه های سنی" اجازه داده و می دهد که "مسلمانان سنی" در حال نماز را قتل عام کنند؟ امروز گروه های سنی در مصر، اهل سنت در حال نماز جمعه را قتل عام کردند.
بدین ترتیب، عمل این گروه ها را نمی توان به اسلام فروکاست. موجودیت و منافع این گروه ها را هم باید وارد تحلیل و تبیین کرد. در برخی از موارد، نفس قتل عام به عنوان قتل عام، برای گروه های جنایتکار موضوعیت پیدا می کند.
چهارم- عملیات انتحاری: ممکن است فردی را با پول برای کشتن دیگری استخدام کرد. اما تبیین رفتار آنان که دست به عملیات انتحاری/استشهادی می زنند، با پول گرفتن، کار بسیار دشواری است. فردی که خودش را منفجر می کند تا دیگران را بکشد، باید اعتقاد داشته باشد. رهبران گروه های تروریستی اسلام گرا، این گونه افراد را معتقد می سازند که از راه عملیات انتحاری، به والاترین هدف که رضایت الهی است (و رضوان من الله اکبر) دست یافته و پیامد آن این است که از حورالعین و غلمان هم بهره مند خواهند شد. فرد انتحاری، گمان می کند که به محض کشته شدن، در آن جهان، حوریان بهشتی در انتظار او هستند.
پنجم- تفسیر قشری حیات پس از مرگ: فیلسوفان و عارفان مسلمان- به عنوان مثال ملاصدرا- تفسیرهای ظاهری آیات زندگی پس از مرگ را به کلی رد کرده اند. آنان توضیح داده اند که روابط این جهانی آدمیان، "روابط اعتباری قراردادی" است(بازار یکی از مهمترین اشکال روابط اعتباری قراردادی است). اما در زندگی پس از مرگ، روابط اعتباری قراردادی به کلی منتفی است. روابط آن جهانی، "روابط حقیقی"- مانند رابطه علت و معلول- است. تشویق و تنبه این جهانی، قراردادی است. مثلاً مجازات های نقدی یا زندانی کردن افراد برای ارتکاب جرمی خاص. اما در زندگی پس از مرگ ، این گونه روابط اصلا موجود نیست. حیات پس از مرگ ، "تجسم اعمال" است. هرچه در این دنیا انجام داده اید، در آن دنیا از طریق رابطه علی، در موجودیت شما متجسم خواهد شد. کلیه پیروان فلسفه صدرایی- از جمله علامه طباطبایی، مرتضی مطهری، و...- چنین خوانشی از آیات داشته و می گویند در زندگی پس از مرگ، وجود شما، وجود بهشتی یا جهنمی خواهد شد. نه آن که حورالعین و غلمانی وجود دارد که شما روابط این جهانی با آنان خواهید داشت. آن وعده های ظاهری در سطح عقل مردم زمان نزول و به "زبان قوم"( فرهنگ زمانه) بود.
ششم- جدل با تروریست ها: فرض کنیم تفسیر قشری بنیادگرایان از کتاب و سنت درست باشد. فرض کنیم واقعاً در زندگی پس از مرگ، حورالعین نصیب مومنان- در اینجا فردی که دست به عمل انتحاری زده است- خواهد شد.
اما کتاب و سنت کجا به یک فرد اهل سنت اجازه داده اند که اهل سنت در حال برگزاری نماز جمعه را قتل عام کند؟ شیعیان در گذشته ، برگزاری نماز جمعه در عصر غیبت امام معصوم را واجب به شمار نمی آوردند. اما هل تسنن نمازجمعه را همیشه واجب به شمار می آوردند.
فرض کنیم گروه های تروریستی اسلام گرا به فردی که دست به عملیات انتحاری می زند بگویند که ژنرال السیسی نوکر آمریکا، کودتاگر و آمر کشتار هزاران مسلمان است که حتی دیدبان حقوق بشر آن را "بزرگترین کشتار مصر در تاریخ جدید آن کشور" خوانده است. پس اگر او و ژنرال های همدستش را از طریق عملیات انتحاری بکشید، به بهشت رفته و حورالعین نصیب شما خواهد شد. درست مانند گروه های تروریستی که در همه کشورها، سران رژیم های سرکوبگر- بخصوص نیروهای رده بالای امنیتی شان- را ترور کرده و می کنند.
اما امروز، تروریست های فریب خورده، به نماز جمعه حمله کردند. مردم بی گناه اهل سنت مصر رفته بودند تا نماز واجب را انجام دهند. تنها گناه آنان، عبادت خداوند بود. آیا عبادت خدا جرم است؟ مگر نماز و عبادت رکن دین نیستند؟ آیا خداوند در قرآن نگفته است: "و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون: من جن و انس را نیافریدم جز برای این كه عبادتم كنند"؟
اگر تفسیر قشری بنیادگرایان از قرآن را بپذیریم، درخت زقوم در آن جهان نصیب گروه های تروریستی و افرادی که دست به عمل انتحاری می زنند، خواهد شد.
مگر خداوند در قرآن نگفته است: "مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا : هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است"( مائده، ۳۲).
پیامبر اسلام هم گفته است: "الایمانُ قَیّد الفتکَ، فلا یَفتکُ مؤمنٌ :ایمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمی کند".
زنان و مردان و کودکان نمازگزار امروز مصر نه قاتل بودند و نه مفسد فی الارض. مفسد فی الارض به فردی اطلاق می شود که قیام مسلحانه کرده است. آیت الله منتظری در این مورد نوشته اند: "همان گونه که هر قتل نفسی مجوّز قصاص نیست، بلکه قصاص شرایط خاصّی دارد و در موارد خاصّی اجرا می شود، بسا هر افساد فی الارض نیز مجوّز اعدام نباشد؛ و شاید شرط آن، قیام مسلحانه و صدق عنوان محاربه باشد، چنان که از آیۀ محاربه واقع بعد از آن به دست می آید...".
آری، تروریست هایی که امروز مردم بی گناه را قتل عام کردند، همه بشریت را کشتند و نصیبشان درخت زقوم است. قرآن در این باره می گوید:
"سپس شمایان ای گمراهان دروغ انگار. خورندگان از درخت زقومید. و شکم انباران از آن. و بر آن آب جوش آشامندگانید. و مانند نوشیدن شتران عطش زده می آشامید. این پیشکش ایشان در روز جزاست"( واقعه، ۵۶- ۵۱).
"آیا این پیشکش بهتر است یا درخت زقوم؟ ما آن را مایه آزمون ستمکاران قرار داد ه ایم. آن درختی است که از بن جهنم می روید. میوه اش گویی کله های شیاطین است.آن گاه ایشان خورنده از آنند، و پر کننده شکمهای خویش از آن"( صافات، ۶۶- ۶۲).
سعدی هم گفته است:
درخت زقوم ار به جان پروری
مپندار هرگز کزو برخوری
جنایت جنایت است. تروریسم تروریسم است. همه اشکال تروریسم باید محکوم شوند. جنایت امروز تروریست های اسلام گرا، جنایتی عظیم است. "فریب خوردگان معتقد"، به جای حورالعین، از درخت زقوم بهره مند خواهند شد.
آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar