ایران وایر ـ مختار هوشمند ـ اوائل سال ۲۰۱۵ که گروه موسوم به دولت اسلامی در افغانستان با نام "ولایت خراسان" اعلام موجودیت کرد، خیلیها آن را هیاهوی تبلیغاتی دانسته و ابراز خطر حکومت افغانستان از ظهور و گسترش این گروه در منطقه را در راستای جلب توجه جامعه جهانی برشمردند. اکنون که نزدیک به ۴ سال از آن تاریخ گذشته و حوزه نفوذ داعش در زادگاهش عراق و سوریه، کاملا محدود شده است، در افغانستان نه تنها خطر این گروه برطرف نشده، بلکه روز به روز بر حوزه فعالیت آن افزوده شده است.
بخش رسانهای شاخه داعش در افغانستان و آسیای میانه، به تازگی ویدئویی را منتشر کرده که به لحاظ تکنیکی قابل مقایسه با تولیدات مراکز اصلی رسانهای این گروه چون "الفرقان" و "الحیاط" بوده و این دلالت بر آن دارد که بخشی از نیروهای کارآزموده داعش، در افغانستان شروع به کار کردهاند.
بعد از سقوط شهر موصل، داعش بخشی از نیروهای خود را به افغانستان انتقال داده است. کسانی که به "ولایت خراسان" داعش در افغانستان پیوستهاند، دارای تجربه و تخصص در حوزههای مختلف هستند. این افراد قبلا از منطقه قفقاز، کشورهای آسیای میانه و اروپا به عراق و سوریه رفته بودند.
داعش در مدت حکمرانی خود اقدام به تأسیس ۱۵ ولایت در خارج از عراق و سوریه کرد اما تنها در چند مورد امکان یافت بخشی از جغرافیای دیگر کشورها را به کنترل خود دربیاورد. این گروه مدتی پس از اعلام خلافت، به واسطه جذب بخشی از نیروهای القاعده، مناطق مهمی را در لیبی به کنترل خود درآورد و تلاش کرد در مناطق دورافتاده و فقیرنشین تونس هم اقدام به پیاده کردن شریعت بکند ولی علاوه بر ناکام ماندنش در تونس، در لیبی هم به مرور شکست خورد.
در سومالی داعش گروهی را از الشباب منشعب کرد ولی نهایتا نتوانست عرصه را بر شاخه القاعده تنگ بکند و بخش عمده نیروهای خود را در شبیخون جنگجویان الشباب از دست داد. از اوائل ماه نوامبر ۲۰۱۷ هم باقیمانده نیروهای داعش در سومالی که کنترل منطقهای نه چندان وسیع در شمال شرق این کشور را به دست گرفته بودند، در چند نوبت مورد حمله نیروی هوایی آمریکا قرار گرفتهاند. در یمن هم همچنین وضعیتی حاکم است و داعش در رقابت با شاخه القاعده در شبه جزیره ناکام مانده است. در مصر باوجود کنترل بخش هایی از منطقه سینا، داعش نتوانست قبایل آنجا را باخود همراه بکند. ارتش قدرتمند مصر و فعالیتهای پیشگیرانه اسرائیل از دیگر عوامل ناکامی این گروه بوده است.
نیروهای داعش در فیلیپین هم تنها در حد محدودی امکان پیشروی داشتهاند. هرچند این گروه از دل اقلیت مسلمان این کشور بیرون آمده است اما بخش عمده مسلمانان حاضر به همکاری با آن نبودهاند. همچنین به دلیل شرایط خاص جغرافیایی آنجا، تنها عده کمی از جهادگرایان مالزیایی و اندونزیایی به ولایت داعش در فیلیپین پیوستهاند.
اما در افغانستان شرایط به گونهای دیگر و زمینههای رشد داعش در آنجا به مراتب بیشتر از جاهای دیگر بوده است. این کشور هنوز دارای سیستم سیاسی، امنیتی و نظامی قدرتمندی نیست و برغم حمایت همه جانبه نیروهای ناتو از آن در مقابله با طالبان، تابحال ۴۰درصد از خاک افغانستان را به آنها واگذار کرده است. طبیعی است که چنین سیستمی توان مقابله با نیروی نوظهوری همچون داعش را نخواهد داشت که به مراتب از طالبان خشن تر و ایدئولوژیک تر است.
یکی دیگر از فاکتورهایی که اهمیت افغانستان را برای داعش دوچندان کرده، موقعیت مناسب ژئوپولوتیکی این کشور است، به طوریکه جهادیون کشورهای مختلف میتوانند به آسانی به آنجا آمد و رفت داشته باشند و برای کشورهای آسیای میانه، روسیه، ایران و مناطق دوردست تر ایجاد خطر بکنند.
چندی پیش ژان-ایو لودریان، وزیر امورخارجه فرانسه در سفر به کابل اظهار داشت: "گروه داعش، پس از شکست در عراق و سوریه، به تهدیدی روزافزون در افغانستان تبدیل شده است. " او در ادامه به پیوستن افرادی از کشورهای روسیه، ازبکستان و تاجیکستان به نیروهای داعش در افغانستان اشاره کرد.
بیست و سوم نوامبر ۲۰۱۷ محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان در گفتگو با خبرنگاران، جنگجویان داعش را در افغانستان "اجیران پاکستان" نام برد و تعداد آنها را حدود ۳ الی ۴ هزار نفر دانست. فقط پاکستانیها نیستند، گروه اسلامگرای "جنبش اسلامی ازبکستان" به رهبری "غازی عثمان" که در اوائل اکتبر ۲۰۱۴ به ابوبکر بغدادی بیعت داد، دارای صدها جنگجوی مجرب و کارآزموده است، در اغلب کشورهای آسیای میانه نفوذ دارد و اقدام به جذب نیرو میکند.
همچنین از زمانی که هجرت" به عراق و سوریه برای سلفیهای ایرانی مشکل شده، آنها سفر به افغانستان و پیوستن به ولایت خراسان را ترجیح میدهند. هرچند آمار دقیقی در دست نیست ولی منابع محلی پیوستن دهها سنیهای ایرانی به شاخه داعش در افغانستان را تائید میکنند.
اواخر ماه مه۲۰۱۷ منابع محلی ولایت ننگرهار در شرق افغانستان اعلام کردند چند عضو داعش را که دارای تابعیت ایرانی و پاکستانی هستند، دستگیر کردهاند. یکی از آنان در گفتگو با تلویزیون دولتی افغانستان، خود را "یاسر" و اهل استان آذربایجان غربی معرفی کرد. او ادعا کرد از طریق شبکه اجتماعی تلگرام به گروه موسوم به دولت اسلامی پیوسته است. همچنین او وجود عده زیادی از اتباع ایرانی در ولایت خراسان داعش را تائید کرد ولی ادعا کرد که تعداد دقیق آنها را نمیداند.
هرچند شمار اعضای داعش در افغانستان خیلی کمتر از طالبان است ولی این گروه تابحال بیشترین جنگ و درگیری را با طالبان داشته و در بعضی جاها نیز نیروهای این جنبش را وادار به عقب نشینی کرده است. بخش رسانهای ولایت خراسان در ماه سپتامبر ۲۰۱۷ با انتشار مجموعه تصاویری خبر از کنترل بخش عمده کوههای تورابورا توسط جنگجویان این گروه در پی شکست سنگین نیروهای طالبان داده است. برخلاف القاعده که برغم اختلافات ایدئولوژیکیش با جنبش طالبان، به ملا محمد عمر بیعت دادند و او را امیرالمومنین خطاب قرار دادند، داعش طالبان را یک گروه "مشرک" دانسته و بر همین اساس مفتیهای داعش حکم به جنگ با طالبان و ریختن خون اعضای این جنبش دادهاند.
برخی کنشگران سیاسی در مورد اتحاد داعش و طالبان در آینده، هشدار دادهاند ولی حداقل در کوتاه مدت چنین اتفاقی بعید به نظر میرسد و همچنان باید نظاره گر جنگ میان ستیزه جویان داعش و طالبان باشیم که یکی داعیه دار برقراری دوباره امارت اسلامی در افغانستان و دیگری به دنبال برافراشتن بیرق خلافت اسلامی در سراسر این کشور است.
در این میان کشتار شیعیان و تلاش داعش برای نزدیک شدن به مرزهای ایران، همواره نگرانی مقامات جمهوری اسلامی را در پی داشته است. شکست داعش در عراق و سوریه نیز نمیتواند به معنی نادیده گرفتن فعالیتهای داعش در افغانستان توسط جمهوری اسلامی باشد.
در ماههای اخیر، اتهامات بیشتری درباره حمایت ایران از طالبان مطرح شده، بخشی از این حمایت میتواند ناشی از نگرانی از قدرتمندتر داعش باشد.
تهران از به اهتزاز درآمدن پرچمهای سیاه داعش در استانهای غربی و جنوبی افغانستان که هم مرز با ایران هستند، نگران است. تداوم حضور داعش در این مناطق از طرفی ممکن است حمایت برخی کشورها و شیوخ عرب مخالف جمهوری اسلامی از ولایت خراسان را در پی داشته باشد و یا موجب تحریک جریانهای سنی رادیکال در داخل ایران خصوصا در منطقه بلوچستان شود. بازی تازهای شروع شده، بین داعش، طالبان و ایران.