کارگردان این فیلم علی سوزنده میگوید این فیلم حقیقت عریان بخشی از جامعه ایران است.
زنی تنفروش در یک خودرو مقابل چشمان بیفروغ پسر شش ساله لالش که در صندلی عقب نشسته، پس از چانه زدن بر سر قیمت، به عمل جنسی از راه دهان با راننده میپردازد. این اولین صحنه فیلم-انیمیشن "تهران تابو" است؛ به همین عریانی و به همین تلخی.
فیلم، روایت چند آدم است در کلانشهر تهران. کارگردان اما میگوید تهران تنها یک سمبل است و این داستانها میتوانند در هر شهر دیگری و در هرجای دیگری از دنیا غیر از ایران هم روی دهند.
داستان، داستان تنفروشی است و اعتیاد. روایت رشوه دادن و رشوه گرفتن. قصه ممنوعیتهایی که دست و پا و گاه راه نفس را میبندند و قوانینی که تنها بر روی کاغذ نوشته شدهاند و میتوان آنها را به راحتی دور زد. "رفاه" در این جامعه تنها یک تابلوی نئون قرمز است برای نامیدن یک بیمه: "بیمه رفاه" که تابلوی آن از همهجای شهر دیده میشود.