Tuesday, Dec 26, 2017

صفحه نخست » رهبری نظام و استهلاک توان ملی، تقی رحمانی

Taghi_Rahmani_4.jpgتوان ملی هر کشور را می‌توان بر وسعت سرزمینی و موقعیت جغرافیایی، نیروی مسلح، دانش فنی، نیروی تحصیل کرده، منابع طبیعی محاسبه کرد.
اگر چه هر کدام از این عوامل می‌تواند برای هر کشوری جابه جا شود. اما این مجموعه نشان می‌دهد که می‌توان معیار برای محاسبه توان ملی هر کشور داشت. هویت ملی هر کشور تلاش می‌کند این توان ملی را یاری دهد.
رهبری نظام ایران هویت ملی و منافع ملی را تعریف کرده است هویت ملی از نظر وی دارای سه عنصر است مسلمان بودن عمق تاریخی و انقلابی بودن، حال سوال این است که این تعریف چقدر درست و دقیق است و به چه میزان به منافع ملی ایران یاری می‌رساند این یاداشت به این نکات می‌پردازد.

در غرب معمول و معروف است که پول نظریه را چاق و باب می‌کند البته در روایت منفی آن و خلاصه اگر پول داشته باشید نظریه مطرح می‌شود و گاه باب می‌گردد.
در شرق نظریه را زور و قدرت باب می‌کند حتی اگر نظریه فربه نباشد اما چون اسباب طرح نظریه و زمینه‌ی اجرای شدن نظریه یا ایده وجود دارد. این نظریه و ایده ماجرا خلق می‌کند که البته انرژی بیشتری می‌برد و هزینه می‌زاید اما بیان کننده نظریه قدرت دارد.
این مختصر را آوردیم تا نشان دهیم‌شان تحقق منویات رهبر نظام ایران که قدرت دارد چیست. او تعریفی از منافع ملی می‌دهد و این منافع ملی را در طول هویت ملی تعریف نموده و این هویت ملی را نیز با سه عنصر مشخص می‌کند و اعلام می‌دارد که منافع ملی ایران در ذیل این سه عنصر معنی دارد و لاغیر. اینجاست که به رابطه زور و ونظریه پی می‌بریم.
رهبری نظام می‌گوید هویت ملی ایران ۱- مسلمانی ۲-عمق تاریخی۳- انقلابی بودن است.
در حقیقت رهبری نظام با این سه عنصراعلام شده، می‌خواهد هویت جدیدی برای ایران تعریف کند تا این که هویت ایرانی را بشکافد و بشناسد. در همین مسیر هم منافع ملی را می‌بیند.
نقد این نظر زمانی ضروری می‌شود که سیاست داخلی و خارجی ایران نیز با این نظریه در حال اجرا است.
حال سوال این است که این نگاه رهبری نظام به نظریه شکوفائی ملی که همان توسعه متوازن است چقدر نزدیک است. این نگاه چقدر تعلق ملی ایرانی و هم همبستگی و مشارکت ملی را برای شکوفائی ایران تضمین می‌کند.
در برابر این نگاه، این دیدگاه وجود دارد که ایران برای شکوفائی ملی نیازمند توسعه متوازن است. این توسعه می‌تواند حفظ تمامیت ارضی به شکل دموکراتیک را هم شامل شود.
اما باید دید نگاه رهبری نظام از هویت ملی چقدر درست و دقیق است.
هویت ملی که منافع ملی را تضمین کند به سه عامل نیاز دارد تا رابطه دولت و ملت را تضمین نماید؛ ۱- تعلق ملی ۲- همبستگی ملی ۳- مشارکت ملی
۱- ایرانیان تعلق ملی و احساس ملی دارند. تعلق ملی به معنی هیجان آمدن درباره تاریخ و ادبیات و مفاخر و آداب و رسوم ایرانی است. به عنوان مثال از حافظ و فردوسی تا واقعه عاشورا در جامعه ما نوعی همراهی ایجاد می‌کند. حتی با درک‌های متفاوت این تعلق یا احساس ملی در میان ایرانیان قابل مشاهده است که گاه به راه افراط نیزمی رود. افتخار به مفاخر و رسوم و تاریخ، نوعی حس همبستگی روانی و احساسی ایجاد می‌کند که نهایتا سپهر واتمسفر فضای بزرگی را به وجود می‌اورد. اما این فضا و سپهر احساسی که شامل بالیدن به فرهنگ گذشته می‌شود مانند بستری خالی است که باید دید چه چیزی در درون آن ریخته می‌شود. چرا که تعلق ملی زمانی موثر است که به همبستگی اجتماعی منجر شد.

۲- همبستگی اجتماعی نیز واجد رویکردهای متنوعی است. همبستگی اجتماعی احساس تعلق را زمانی، مکانی و عینی و ملموس می‌کند به طوریکه فرد می‌داند درجمعی قرار گرفته که این جمع نیز در میان جمعی بزرگتر، هویت و حقوق و مسولیت دارد. این شکل احساسی مشارکت و آینده داری است که حس تصمیم سازی و مشارکت در جمع را در فرد را بالا می‌برد.
نهادهای مدنی و جمع‌های گوناگون، بسترهمبستگی اجتماعی هستند که این جمع‌های سنتی و هم مدرن امروز جامعه مدنی خوانده می‌شوند. اما تعلق همبستگی در اوج خود به مشارکت ملی می‌انجامد که مشکل ما در این مرحله رخداده است.
حکومت پاسخگو آرزوی ۱ قرن مردم ما بوده است تا از طریق مشارکت ملی همبستگی اجتماعی قوی تر شود و بستر تعلق ملی نیز به ثمر برسد. اما مشارکت ملی هنوز در ایران فراهم نشده است.
۳- مشارکت ملی، همبستگی اجتماعی در شکل کلان و با توجه نقش حکومت به مشارکت ملی منجر می‌شود.
این نوع مشارکت در جامعه تعلقی ایجاد می‌کند که بواسطه آن به وطن خود عشق می‌ورزند، از خاک و تمامیت ارضی‌اش دفاع می‌کنند و می‌دانند که این مهم منافع آنان را تضمین می‌کند. چنین هویتی با سه عنصر {تعلق، همبستگی و مشارکت} در جامعه، حس آینده داری، حس مشارکت و حس امنیت در فرد، اجتماع و اقوام یک ملت ایجاد می‌کند تا توسعه ملی برای شکوفائی ملی ممکن شود.
حال سوال این است که با معیار‌های ۳ گانه برشمرده رهبر نظام ایران، زمینه همبستگی اجتماعی و مشارکت ملی فراهم می‌شود.؟
آیا می‌توان انقلابی بودن را در هویت ملی تعریف کرد.
منظور از عمق تاریخی به چه معنی است؟ عمق تاریخی یعنی برپائی یک امپراطوری جدید که همان عمق راهبردی تعریف می‌شود و حضور پر خرج ایران از اقیانوس هند تا دریای مدیترانه را شامل می‌گردد؟
ایا مسلمان بودن به معنی اسلام فرهنگی است یا تعریف خودی و غیر خودی از شیعه کردن که همراه با انقلابی بودن یا نبودن افراد جامعه تعریف می‌شود. در این صورت ایرانی کجا کار قرار می‌گیرد و شهروند ایرانی چه می‌شود؟
آیا تعریف سه گانه رهبری نظام به احساس و تعلق ملی و همبستگی و مشارکت ملی ضربه اساسی نمی‌زند؟
البته هیچ ایرانی، با ایران قدرتمند مخالف نیست اما پرسش این است که آیا قدرتمندی ایران با سه معیار رهبری نظام محقق می‌شود؟

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy