تظاهرات اخیر در کشور به سه دلیل فراگیری، محتوای ضدیت با کلیت جمهوری اسلامی و عبور از اصلاح طلبان و در بعد دیگری حجم و سیع بازداشتها و کشته شدن تعدادی از هم وطنان در خیابان و زندان قابل اعتنا است. ویژگیهای مورد اشاره در خصوص جنبش اعتراضی اخیر در ایران اگرچه مهم است اما به اعتقاد من مساله مهمتر رصد و تحلیل واکنشهای هر دو جناح حاکمیت به واقعیتهای پیرامون جنبش اعتراضی امروز ایران است. از تحلیلهای شاذ و نادر اصول گرایان که پای خواهر زاده صدام و اعراب را وسط کشیدند و اخیرا هم مدعی شدند که بازداشت شدگان به خاطر رفتارهای زشت خود و از سر پشیمانی در زندان دق کردهاند میگذرم چون نمیخواهم در توهین به شعور مردم سهیم باشم اما کسانی را که ولو به ظاهر اهل گفتگو و منطق هستند را محترم میشمارم. پس از روزهای وحشت حاکمیت که دریای خروشان مردم به جان آمده آشغال خوانده شد برخی از اصلاح طلبان معترضین را کرکس خواندند و عدهای که فهیم تراند چون تاج زاده بانگ سوریهای شدن ایران که تهدید ضمنی معترضین به کشتار بی رحمانه و مشت آهنین است را کوک کردند. ایشان در ویدئویی که اخیرا منتشر کرده براهین و دلایلی اقامه کرده و بر سوریهای شدن ایران در صورت تداوم جنبش اعتراضی اصرار ورزیده است. دو ستان مختلفی نوای فریب کارانه سوری شدن ایران که فقط از اردوگاه اصلاح طلبی به گوش میرسد را به چالش کشیدهاند اما از نکاتی نیز غفلت کردهاند یا بی اهمیت قلمداد کردهاند که در ادامه به آنها اشاره میکنم. پیش از آن به طور خلاصه به مخاطبان یاد آوری میکنم که مهمترین ادله تاج زاده در اصرار به سوری شدن ایران چیست و سپس به رد آنان میپردازم.
۱- تاج زاده در ویدئوی منتشر شده میگوید در حال حاضر ملت ما سه دستهاند، کسانی که به روحانی رای دادند، کسانی که شرکت نکردند و کسانی که به رئیسی رای دادند.
۲- در اردوگاه مخالفان تشتت آرا زیاد است، جنبش فاقد رهبری است و مطالبات قومی زیاد است اما چون فعالان قومی جنبش اعتراضی راجدی نگرفتند ورود هم پیدا نکردند.
۳- در جمهوری اسلامی شکاف بین مردم و گروههای مردمی است نه مثل ۵۷ شکاف دولت ملت.
۴- قدرتهای خارجی در ایران منافع دارند و ممکن است به منازعه ورود کنند و در نهایت هم میگوید نهایتا بعد از سر نگونی جمهوری اسلامی ما باید انتخابات آزاد برگزار کنیم، بنابر این جنبش اعتراضی همین حالا حول انتخابات آزاد سازمان پیدا کند و من هم حامی هستم.
۵- وضعیت اقتصادی کشور بداست و ادامه اعتراضات به وخیم تر شدن شرایط اقتصادی میانجامد.
تاج زاده پیش از اقامه دلایل خود مبنی بر سوری شدن وضعیت ایران در صورت ادامه تظاهرات اعتراضی دست به ساخت دو گانه تخیلی سوریه و سوئیس زده که متضمن تمسخر، و در ادمه فرآیند معنایی موجهای بی ریشه مهاجرانی و کرکس خواندن معترضین توسط جلایی پور است. من این دو گانه سازی رندانه را از وجدانی که مدعی بیداری است نمیپذیرم. کشوری که پیش از انقلاب ۵۷ هم پای کره جنوبی، توسعه را شروع کرده و از مالزی و ترکیه و برزیل و هند و... جلوتر بود را به جایی رساندهاید که اقتصادش نصف اقتصاد ترکیه بدون نفت و گاز شده است و هرگز به گرد پای کره جنوبی با در آمد سرانه ۳۰ هزار دلاری نخواهد رسید. کشوری که پیش از انقلاب به ندرت شهروندانش تقاضای پناهندگی میکردند را به جایی رساندید که تقاضای پناه جویی رو به گسترش هر ساله شهروندانش از کشورهای اروپایی و امریکا شرم آور است. کشوری که نخبگانش عموما پیش از انقلاب بعد از ادامه تحصیل به وطن باز میگشتند را بی وطن و بی بازگشت کردهاید. دبی و ترکیه به واسطه سیاستهای غلط و ندانم کاریهای شما شدهاند مرکز گردشگری ایرانیان و پولها به جبیب میزنند. ما را از همسایگان بی مایهای چون اعراب و ترکیه و گرجستان و.. در همه ابعاد عقب تر بردهاید، پول ملی ما را نابود و هم وزن با ِپهن کردهاید، آکادمی و دانشگاه را با جذب بی رویه دانشجوی ارشد و دکتری به لجن کشیدید حالا نگرانید که با ادامه اعتراضات ما سوئیس نمیشویم؟!
از نخستین و مهمترین دلیل تاج زاده شروع میکنم او میگوید جمهوری اسلامی دارای پایگاه مردمی است که برای بقای حکومت حاضر به دادن هر هزینهای هستند و بعد با بازی کردن با ارقام پایگاه رای نامزد پیروز و شکست خورده انتخابات و تحریمیها نتیجه میگیرد که مردم سه دستهاند.
این توهم از آنجایی بر میخیزد که اصلاح طلبان رای سلبی مردم نسبت به نامزد رقیب را که به حساب نامزد خودشان رفته به محبوبیت خود پیوند میزنند و تصور میکنند که واقعا پایگاه رای بالایی در جامعه دارند در صورتی که برگزاری رفراندوم در ایران آنها را به سرعت از این توهم خارج میکند. واقعیت آن است که بدنه رای روحانی یعنی ۲۴ میلیون نفری که به او رای دادند و ۱۸ میلیون نفری که تحریمی بودند در نفی جمهوری اسلامی هم داستان هستند اما با دو رویکردمتفاوت. رویکردی که قائل به بازی در زمین نابرابر نظام برای ایجاد تغیر است و رویکردی که ادامه بازی را منتفی و بی نتیجه میداند و نهایتا هردو با شعار اصلاح طلب اصو ل گرا دیگه تمومه ماجرا به وحدت رسیدند. این وحدت محصول چرخش به راست روحانی و درک این نکته بود که دریافتند با تکرار میکنمها آلت دست اصلاح طلبان قلابی شدهاند. در خصوص آرای رئیسی هم شخصا فکر میکنم آرای واقعی او چیزی بین ۷ تا ۱۰ میلیون بیشتر نیست. در واقع طرفداران حکومت در ایران امروز اقلیتی هستند متمرکز با قدرت سازمانی که سلاح و پول دارند و تاقبل از تحولات عصر ارتباطات رسانه هم داشتند اما انحصار رسانهای آنها شکسته شده است اما پول و سلاح کماکان دردست آنان باقی است.
همانقدر که بسیج و دانشجویان بسیجی در دانشگاهها و در بین دانشجویان پایگاه و محبوبیت دارند جمهوری اسلامی نیز در بین اقشار مختلف جامعه دارای پایگاه و محوببیت است. تاج زاده به دلیل ارتباط خوبی که با دانشگاهها دارد خوب میفهمد من چه میگویم و از چه نسبتی حرف میزنم. پیش از اینکه به سراغ رد دلایل دیگر او بروم این نکته را نمیتوانم ناگفته بگذارم که او در این ویدئو از هر آنچه در خصوص مشابهت سازی ایران با سوریه میشود ساخت یا گفت سخن گفته است جز اینکه در خصوص سهمی که جمهوری اسلامی در بدبختی مردم مظلوم سوریه و حمایت از رژیم جنایتکار اسد دارد سخنی بگوید.
میگوید قدرتها در ایران منافع دارند و ممکن است با ادامه اعتراضات وارد شوند و نقش آفرینی کنند. خب همه قدرتها و دولتها منافع دارند و در راستای منافعشان به منازعات ورود میکنند یا سکوت میکنند این امر بدیهی چه مجوزی میشود که برای آنکه مطالبات به حق مردم و حق بدیهی اعتراض آنان به حاشیه برود؟ این حرف چه تفاوت ماهیتی با بیانات آیت ا.. خامنهای در خصوص سوء استفاده دشمنان دارد؟ اما برای آنکه به حرف بی وجه خودش وجهه ببخشد از مرحوم سحابی مثال میزند، پیرمردی که چشم ما بود اواخر عمر از خداوند به دلیل عملکردهای جمهوری اسلامی طلب مرگ کرده بود.
ایشان با ایراد تهمت به فعالان قومی میگوید آنها قصد تجزیه دارند و اگر فعال نشدند به دلیل این بود که جنبش را جدی نگرفتند؟ اولا چطور میشود فراگیرترین تظاهرات بعد از انقلاب را جدی نگیرند کسانی که به زعم ایشان مترصد فرصت هستند؟ ثانیا حالا که آنان با مطالبات دموکراتیک مردم همراهی میکنند چرا قصد دارید همه فعالان قومی را تجزیه طلب خطاب کنید؟
رهبران جنبش سبز را در حصر، احزاب را سرکوب و منکوب، فعالان ملی و مذهبی را آواره، فعالان دانشجویی را نقره داغ و ستاره دار، فعالان صنفی را زندانی، هنرمندان را ساکت و وکلا را بازداشت کردهاید بعد هم از این حرف میزنید که جنبش رهبری ندارد یا آلتر ناتیوی برای جمهوری اسلامی نیست. اشتباه جمهوری اسلامی همین بود که تصور میکرد که با حذف و زندانی کردن رهبران و سخن گویان مردم، مردم ساکت میشوند یا مشکلات ساختاری خود به خود حل میشوند. خیر، همان گونه که آب راهش را پیدا میکند جنبش نیز رهبرانی خواهد یافت یا خواهد ساخت. آلترناتیو چیزی داخل یخچال نیست که سر سفره بیاورید.
بعد از دو دهه اصلاح طلبی و پش نرفتن حتی دو گام و سرکوب دو جنبش بزرگ و در شرایطی که مردم از اصلاح ساختار ناامید شدهاند و در تقابل با کلیت ساختار به خیابان آمدهاند، تازه شعار انتخابات آزاد میدهید؟ اگر به انتخابات آزاد اعتقاد دارید چرا در این همه انتخابات غیر آزاد که در جمهوری اسلامی برگزار شد شرکت کردید و مشروعیت دادید؟ آیا غیر از این بود که در پی فرستادن ژنهای خوب به پارلمان و دیگر مراکز فرعی قدرت بودید؟ دو دوره با شعار رفع حصر نامزد شما پیروز انتخابات شد حتی دو نامه به رهبری و اعتراض به حصر غیر قانونی یا تقاضای محاکمه رهبران جنبش سبز ننوشته است. از همین فراکسیون امید که مدعی ریاست مجلس بود ۴۰ نفر فقط نامهای برای آزادی دانشجویان بازداشتی امضا کردند، تازه اگر بعدا از این ۴۰ نفر تعدادی امضایشان را پس نگیرند. میگوئید منتقدان میگویند نظام زیر بار انتخابات آزاد نمیرود، بعد پشت بندش ادامه میدهید که وقتی نظامی زیر بار انتخابات آزاد نرود اجازه سر نگونی هم نخواهد داد. گویا در ذهن شما همه چیز با اجازه و به فرمان صورت تحقق به خود میبندد.
ایران ۸۰ میلیونی با موقیعت ویژه ژئو پلتیک، و منابع نفتی و گازی فراوان، و تجربه دو انقلاب موفق (مشروطه و ۵۷) و دست کم دو جنبش بزرگ خیابانی (جنبش سبزو جنبش فرودستان) با باورهای مسلم و قطعی در خصوص اصلاح نا پذیری سیسستم سیاسی بسیار متفاوت از سوریه ۲۲ میلیونی است که فاقد منابع نفتی، فرهنگ سیاسی مترقی و طبقه تحصیل کرده قابل اعتنا است. اسد با کمک روسیه و ایران نهایتا هفت تا هشت میلیون سوری را آواره وچیزی نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر را قربانی کرده است. رژیمی که مسئولیت ۲۰ تا ۲۵ کشته را هم به عهده نمیگیرد و مدعی میشود که معترضان خود کشی یا دق کردهاند تا رسیدن به رژیم سفاکی چون سوریه که از بمب شیمیایی هم علیه مردم خودش استفاده کرده است خیلی فاصله دارد. احتمالا تاج زاده بر این باور نیست که جمهوری اسلامی مستعد این هست که این فاصله تارسیدن به رژیم اسد را به سرعت آن هم با وجود ترامپ در کاخ سفید طی کند. بنا براین دو گانه سوریه و سوئیس چشم انداز واقعی مدافعان شر مگین جمهوری اسلامی نیست، چشم انداز مدافعانی است که با نمایش دموکراسی خواهی و انتخابات آزاد میخواهند به ما بگویند که ببازیم تا برد ژنهای خوب را در امروز و فردای ایران تضمین کنند.