محمدخاتمی و اصلاحطلبان چوب دو سر طلا: سپاه «هدیه را باز نکرده پس فرستاد»
- اصلاحطلبان با فرماندهی خاتمی در قماری بزرگ پشت به تظاهرات سراسری مردم کردهاند تا شاید نقش دست چندم در حفظ نظام بازی کنند؛ که همین هم تا کنون قبول نشده است.
- پس از بیانیه جامعه روحانیون مبارز علیه معترضان نه تنها دست دوستی از سمت حکومت و «تندروها» به سمت خاتمی و یاراناش دراز نشد، بلکه سپاه و دار و دسته خامنهای یقه آنها را گرفتند که چرا با شروع اعتراضات جناح اصولگرا را متهم کردید.
برزو فارسی - کیهان لندن
«هدفشان مشخص نیست، رهبری ندارند، برنامه ندارند، مشخص نیست از کجا خط میگیرند، اغتشاشطلب هستند، نخبگان پشت آن قرار ندارند» اینها اصلیترین انتقادات و ایراداتی است که جناح خودی و حکومتی اصلاحطلب از آغاز تظاهرات سراسری مردم ایران در دیماه ۱۳۹۶ که علیه فساد، گرانی و بحران معیشتی به خیابانها آمدهاند، مطرح میکنند.
در نخستین روزهای تظاهرات تقریباً اکثر دولتیها در کابینه از سخنگو و معاون اول گرفته تا رییس دفتر حسن روحانی و همینطور هواداران دولت و رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان و همچنین حامیان آنها در جناح به اصطلاح «چپ» انگشت اتهام را به سوی احمد علمالهدی امام جمعه مشهد دراز کرده و گفتند آنها در مشهد حامیان خود را تحریک کردند تا دولت را زیر منگه و تحت فشار قرار دهند. گویی امثال علمالهدی بیخبر هستند که این مردم از زور فشار و فساد و نابسامانی اقتصادی چون انبار باروت هستند و آتش آنها ممکن است دامان خودشان را نیز بگیرد. این در حالیست که در رد این «اتهام»، غلامحسین کرباسچی و اصغر جلائیپور با شکایت احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، به دادسرا احضار شدهاند. اینها همانهایی هستند که ادعا میکنند تظاهرات مردم و اعتراضات زیر سر علمالهدی و باند رییسی است.
غلامحسین کرباسچی (دبیر کل حزب کارگزاران)، محسن هاشمیرفسنجانی (رییس شورای شهر تهران)، محمد هاشمی (برادر هاشمی رفسنجانی)، حسین مرعشی (عضو حزب کارگزاران)، محمدباقر نوبخت (سخنگوی دولت)، آذر منصوری (عضو حزب اتحاد ملت)، عباس عبدی (استاد دانشگاه) و وزرای دولت حسن روحانی همگی به نوعی این اعتراضات را به جناح رقیب خودشان نسبت دادند و نخستین گام بزرگ و تاریخی را برای ایستادن در مقابل مردم برداشتند.
به عنوان مثال اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی گفت که مسائل اقتصادی بهانه برخی مسائل شده و در پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. آنها مطرح کرده و میکنند این غائله برای تخریب دولت است و تندروها با شعار «مرگ بر روحانی» در کف خیابان به دنبال برگزاری انتخابات پیش از موعد هستند.
به تدریج و پس از آنکه چند روز از اعتراضهای سراسری گذشت، هر دو جناح سیاسی رژیم که تا آن روز به شدت با هم بر سر مسائل مختلف سیاسی در کشمکش و بگومگو بودند، احساس خطرکردند؛ به ویژه وقتی دیدند و شنیدند که محور تمام شعارها نه علیه فقط دولت بلکه بر ضد حکومت و اصل نظام است و منظور از «مرگ بر روحانی» در واقع مخالفت با حکومت روحانیت است. سر دادن شعار «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» توسط مردم سبب شد تا دو جناح در یکدیگر پناه بجویند.
به این ترتیب، همانها که تا دیروز ادعا میکردند سپاه و قوه قضاییه و «تندروها» پُشت ماجرا هستند، فردی و گروهی در نوشتههای جداگانه به سوی نظام که عمدتا از «جناح «رقیب» تشکیل شده متمایل شدند و در نهایت به طور رسمی «مجمع روحانیون مبارز» به ریاست محمد خاتمی تکلیف اصلاحطلبان را روشن کرد. این جناح یا «بال» نظام، مانند تمام بزنگاههای گذشته در برابر اعتراضات مردم، تمامقد در دفاع از نظام و برای سرکوب تظاهرات سراسری ایستاد.
این در شرایطی است که پس از ارائه بودجه توسط روحانی به مجلس و رقمهای نجومی که برای نهادهای مذهبی و نظامی درنظر گرفته شده بود کارزار «#پشیمانم» علیه روحانی به راه افتاد. خاتمی همان زمان در مصاحبهای انتقادات به او را «دسیسه» خواند و ادعا کرد که این کارزار برای «عبور از روحانی شکل گرفته است». همچنان که در ششمین روز تظاهرات سراسری، هواداران جناح اصلاحطلب در مقابله با این اعتراضها کارزار مضحک «#باوراصلاحات» را به راه انداختند تا با «#تظاهرات_سراسری» مقابله کنند و مردم را از خیابان به خانه برانند بدون اینکه هیچ پشتوانهای برای پاسخگویی به مطالبات مردم در این اعتراضات داشته باشند.
به این ترتیب در طول یک هفته آنچه محمد خاتمی «دسیسه» و «عبور از روحانی» میخواند به «دشمنان قسم خورده و کینه توز ملت ایران و در رأس آنها آمریکا» تبدیل شد. «رییس جمهور اصلاحات» مردم جان به لب رسیده و معترضان را «عناصر فرصتطلب» و «عوامل آشوبگر» میخوانَد و مدعی میشود که آنها در پی ناامنی و تخریب اموال عمومی هستند و به مقدسات دینی و ملی توهین کرده و به دنبال «قتل انسانهای بیگناه هستند و اهداف پلید دشمنان را دنبال میکنند».
در هفتمین روز تظاهرات سراسری در ایران (چهارشنبه ۱۳ دی) حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت احمدینژاد نیز عنوان کرد که «وزیر خارجه انگلیس به ایران آمد تا کد رمزهای خاص را به جاسوسهای انگلیسی مستقر در ایران بدهد».
این تغییر به معنی آن است که اصلاحطلبان با «تندرو»ها و «رقیب» و همانهایی که مدعی بودند «علیه روحانی در حال تخریب و کودتا هستند» بر سر اینکه عامل تظاهرات را آمریکا، انگلیس، اسراییل و عربستان بنامند به توافق رسیدهاند.
فراتر از اینها اظهار نظر محمدعلی جعفری فرمانده سپاه است که گفت، نیروهای امنیتی در حال بررسی نقش احتمالی یک مسؤول پیشین در اعتراضات اخیر هستند. او البته نامی از احمدینژاد و حمید بقایی نبرد، اما آدرس داد که وی «وابسته به شخصی است که این روزها زبان به مخالفتخوانی نسبت به اصل و ارزش های نظام گشوده است».
چند عامل سبب شد که اصلاحطلبان در قماری تاریخی که دست آنها را کاملا رو کرد، چشم به روی دهها کشته و زخمی و بازداشتی ببندند و خود را به دامان نظام پرتاب کنند: دلبستگیهای قلبی اعتقاد آنها به نظام ولایت فقیه، منافعی که دارند، پروندههایی که در زمینههای سیاسی و اقتصادی دارند و نهایتا ترس از سقوط؛ در این میان «باور اصلاحات» را در حالی که به گفتهی خود آنها تعریف معینی از «اصلاح» ندارند، میبایست به تجربه و مستندات موجود، ترفندی برای فریب مردم و کمک به بقای نظام دانست که بیشتر به کار مشارکت اصلاحطلبان و «میانهرو»ها در قدرت آمده است تا پاسخ به مطالبات مردم!
در این میان اوج پالسها به نظام و طنّازی برای نظام و «رهبر» و در واقع «جناح رقیب»، اظهار نظر محمد هاشمی رفسنجانی است که، باید گفت کاملا به درستی، تاکید کرده اصولگرایان و اصلاحطلبان در «یک کشتی» نشستهاند، اگر کشتی «سوراخ» شود همگی آنها غرق میشوند.
سپاه، هدیه خاتمی و اصلاحطلبان را پس فرستاد
اما آیا جناح اصولگرا و به اصطلاح «راست» برای بازگشت «رقیب» فرش قرمز پهن کرده است؟
سال ۱۳۸۸ سپاه و دولت احمدینژاد، شورای نگهبان، قوه قضاییه، مراجع، رسانههایی مثل فارس، تسنیم و کیهان و حتی علی خامنهای اعتراضات به نتایج انتخابات را «دسیسه خارجیها» و «دشمنان قسم خورده نظام» نامیده و تا امروز روی آن پافشاری میکنند. این شیوهی همهی رژیمهای مشابه است که نمیخواهند نارضایتی مردم علیه خود را قبول کنند.
بر همین اساس، شش سال پس از آن وقایع، سردار سالار آبنوش، معاون قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه پاسداران در مراسم نهم دی ماه امسال (۱۳۹۶) [مصادف با دومین روز شروع تظاهرات سراسری گفت، «اسنادی داریم که نشان میدهد رییس دولت اصلاحات از عربستان، قطر و بحرین پول گرفته است» این اصرار، یعنی سپاه مثل سال ۱۳۸۸ همچنان به اصلاحطلبان اعتمادی ندارد و آنها را حتی عامل خارجی میداند.
درست چهار روز بعد، یعنی ۱۳ دی ماه در هفتمین روز از تظاهرات سراسری، با وجود بیانیهی ضدمردمی «مجمع روحانیون مبارز» به ریاست خاتمی و مواضع سفت و سخت آنها در مقابل اعتراضات، علی سعیدی نماینده ولیفقیه در سپاه در یک سخنرانی در شهر قم مدعی شد که بعضی از افراد اغتشاشگر دستگیرشده در قم فرزندان سرمایهدارانی هستند که با وجود بیشترین استفاده از سرمایههای نظام به این نظام سنگینترین ضربهها را نیز میزنند.
او در این سخنرانی صریحا تاکید کرد که «روزی نگاه امام خمینی نسبت به نگاه برخی از افراد از جمله بازرگان، بنیصدر و منتظری اختلاف نظر مبنایی داشت و امروز با اصلاحطلبان، کارگزاران و دوره دوم احمدینژاد نیز این اختلافات مبنایی را مشاهده میکنیم.»
اما این نه پایان کار بلکه تازه آغاز ماجراست؛ روزنامه کیهان چاپ تهران روز پنجشنبه، ۱۴ دیماه، آب پاکی را روی دست اصلاحطلبان ریخت. این روزنامه در تیتر اول خود با عنوان «دام جدید فتنهگران ۸۸ پیش پای دولت» نوشت جریان مدعی اصلاحطلبی به دولت آدرس غلط درباره آشوبهای اخیر دادهاند و رویکردی کاملاً متناقض و فرصتطلبانه داشتند.
در این گزارش با اشاره به تناقضگوییهای اصلاحطلبان، غش کردن آنها به سوی نظام رد شده و آمده است «آنها سال ۸۸ به دنبال براندازی جمهوری اسلامی از طریق اردوکشیهای خیابانی و با کلیدواژه تقلب در انتخابات بودهاند پس از ناکامی خود در این هدف با پیامها و نامههای متعددی به دشمنان مردم ایران از جمله آمریکا خواستار تحریمهای شدید شدند، این بار نیز با حمایت از آشوبگران و اغتشاشگران، به رسمیت شناختن آنها و متهم کردن نظام به سرکوب و اعمال خشونت علیه این جنایتکاران، در حقیقت به دشمنان قسم خورده این ملت گرای تحریمهای جدید را داده و مقامات آمریکایی نیز بلافاصله اعلام کردند به دلیل اتفاقات اخیر در برخی شهرهای ایران تحریمها را تشدید خواهند کرد!»
همچنین در بخش دیگری تاکید شده «مسوولان و مقامات دولتی نیز اگر واقعاً به دنبال شنیدن صدای اعتراض مردم و گلایهمندی آنها از اوضاع معیشتی و نیز در صدد حل این مشکلات هستند، باید مراقب باشند که این جریان با دادن آدرس غلط آنها را همچون گذشته از مسیر اصلی خود که همانا رسیدن به مشکلات واقعی مردم است بیش از پیش منحرف نسازند».
اینها یعنی بار دیگر غمزهی اصلاحطلبان و در راس آنها خاتمی، خریداری در میان سپاه و «تندرو»ها و رسانهها و نهادهای وابسته به «بیت رهبری» نداشته و آنها حاضر نیستند حتی در شرایط تهدید نظام به سقوط، کُرنش اصلاحطلبان برای حفظ حکومت را قبول کنند. نامه «مجمع روحانیون مبارز» هدیه بزرگی بود که به بهای از دست رفتن آخرین اعتبار اصلاحطلبان، تقدیم حکومت شد ولی ظاهرا هنوز پذیرفته نشده و امثال حسین شریعتمداری نه تنها نمیخواهند با آنها همسفره شوند بلکه دولت روحانی را نیز از آنها برحذر میدارند.
بوی این بیاعتباری تاریخی که مصداق تمامعیار «چوب هر دو سر طلا»ست به مشام صادق زیباکلام نیز رسیده است.
زیباکلام روز چهارشنبه در واکنش به بیانیه «مجمع روحانیون مبارز» که در فضای مجازی بعضی کاربران آن را «تملقنامه» مینامند، خطاب به خاتمی توییت کرد که این موضعگیری «به اعتبار اصلاحطلبان لطمات جدی وارد کرده» است. صادق زیباکلام همچنین در گفتگو با روزنامه آفتاب یزد عنوان کرد که «مردم از حسن روحانی عبور خواهند کرد».
حالا به فرماندهی سیدمحمد خاتمی، معترضان ۸۸ و خاموشان ۹۶، در قماری بزرگ پشت به تظاهرات سراسری مردم کردهاند تا شاید نقش دست چندم در حفظ نظام بازی کنند؛ که همین هم تا کنون قبول نشده است.
اصلاحطلبان سالهاست بر سر یک دوراهی درجا میزنند. این بار خاتمی با بیانیه «مجمع روحانیون مبارز» در تقابل با اعتراضات سراسری مردم، اصلاحطلبان را به دوراهی تاریخ رهنمون شد: یا همچنان بر دری بکوبند که پشت آن سیدعلی خامنهای و حامیانش ایستادهاند، و یا سرخورده و شرمنده از نقش بازدارنده و فریبکارانهی خود در دیروز و امروز، به مردم روی بیاورند.