Thursday, Jan 11, 2018

صفحه نخست » امروز پنجشنبه هاشمی شاهرودی از طریق هامبورگ به ایران فرار می کند

7E57C388-75BC-478A-818F-30C453D4191E.jpegف. م. سخن - خبرنامه گویا

فولکر بک، سیاستمدار آلمانی و نماینده ی سابق پارلمان آلمان خبر داده است که سید محمود هاشمی شاهرودی امروز پنجشنبه ۲۱ دی ماه ۱۳۹۶ از طریق فرودگاه هامبورگ به ایران باز خواهد گشت. ساعت پرواز معمولا در نزدیکی های ظهر است. بازگشت شاهرودی به ایران بیشتر به فرار می ماند چرا که علیه او در مراجع قضایی آلمان شکایت شده است. شکایت از دستْ داشتن این موجود در کشتار انسان ها.

من طی چند مطلب و مقاله نشان دادم که هاشمی شاهرودی نه تنها مسوول کشتار انسان ها در ایران، بلکه مسوول صدور فتوا برای کشتار همراه با «آزار و درد» انسان ها می باشد.

ما تلاش کردیم متن فتوا و نظر قضایی او در مورد دردناک کردن مجازات محکومان را ترجمه و همراه با یک متن توضیحی برای رسانه های آلمان ارسال کنیم. متن فتوا و نظر قضایی او ترجمه شد ولی متن توضیح هنوز آماده نشده است. اگر امروز این موجود به ایران بگریزد دیگر امیدی به حتی مطرح شدن نحوه ی جنایات در جمهوری اسلامی نخواهد بود.

من ترجمه ی متن فتوا و نظر قضایی شاهرودی را در همین جا قرار می دهم تا اگر امکان افزودن متن به زبان آلمانی به آن باشد این کار را خوانندگان علاقمند انجام دهند شاید کمکی به شناساندن این موجود در نزد آلمانی ها شود. این متن برای رعایت کامل دقت و صحت، توسط حقوق دان ایرانی در آلمان جناب دکتر شفایی به آلمانی ترجمه شده است...

«صفحه ى ٣٣۶ کتاب «بایسته هاى فقه جزا» نوشته ی آیت الله هاشمی شاهرودى:
«...اما آنچه از ادلـۀ حدود و تعزیرات به دست می آید این است که دردناک بودن کیفر به مقدار متعارف آن، شـرطی لازم بوده و جزو اصـل کیفر قرار داده شـده است. در نـتیجه، بی حس کردن محکـوم هنگـام اجرای کیفر به گـونه ای که درد تازیـانه یـا قطـع عضو را احساس نکند، جایز نیست. رأی صحیح همین است و به چند بیان میتوان آن را تقریب کرد...»

Grundsätze der Strafrechtslehre, Seite: 336:
„...Dem Sinn und Zweck der islamischen Bestrafung ist zu entnehmen, dass die Schmerzhaftigkeit der Bestrafung im gewöhnlichen Umfang die notwendige Bedingung darstellt. Folglich ist die Betäubung des Verurteilten mit dem Ziel, die Schmerzen bei der Ausführung der Strafe, etwa beim Auspeitschen oder dem Schneiden der Glieder, nicht zu spüren, verboten. Dies ist die zutreffende Lehre, die verschiedentlich begründet werden kann..."

صفحه ى ٣٣٧ همین کتاب در باره ى مجازات هایى مثل «به صلیب کشیدن» و «بریدن دست و پا»:
«...آیه ای که حـد محـاربه را بیان کرد، نیز دلالت بر شدیـد بودن کیفر آن دارد، کیفرهایی ماننـد کشـتن و به صـلیب کشـیدن و بریـدن دست و پا در این آیه همه به صـیغۀ تفعیل آمده است که دلالت بر تشدید فعل دارد و آنچه از آن فهمیده میشود شدید کردن کیفر است...»

Grundsätze der Strafrechtslehre, Seite 337 über die Strafen „Kreuzigen" und „Schneiden der Hände und Füße"
„...Der Koranvers über die Strafe der Gottesfeindschaft bestätigt ebenfalls die notwendige Schmerzzufügung bei der Bestrafung, etwa bei der Hinrichtung, der Kreuzigung, der Trennung der Hände und Füße. Die Wortwahl indiziert hohe Schmerzen. Und daraus kann man nur verstehen, dass die Bestrafung härter erfolgen muss.."

صفحه ى ٣٣٨ کتاب در باره ی دلیل «فنى» ضرورت درد کشیدن مجرم در اثناى مجازات:
«منظور از تشریع حد، عذاب دادن و آزردن مرتکب است تا بدین وسیله او و بلکه دیگران را از ارتکاب جرم بازدارد. به همین جهت در بعضی از حدود، واجب است که مجازات در حضور گروهی از مؤمنان صورت گیرد و ایشان شاهد اجرای حد باشند. ممکن است ادعاشود که اجرای حـد خصوصًا درمواردی مثل قطع عضو،حتی اگرمحکوم رابی حس نیزکننـد، همواره مرتبه ای از عـذاب و آزار را به همراه دارد ولو به لحاظ آثار بعـد از اجرا باشـد. بر این اساس، مراد از درد و عـذابی که در آیات یاد شده بدان اشاره شده است، همین مقدار از عذاب است و آیات مذکور دلالتی بر شرطیت عذاب و آزار، بیش از این مقدار ندارد. این ادعـا را نمیپـذیریم، زیرا خلاـف ظهور آیات است. ظاهر آیات یاد شـده این است که نفس حـد تازیانه یا قطع عضو، عـذاب و آزار است یعنی عـذاب دادن و آزردن محکوم، با خود حـّد حاصل میشود نه با آثار و پیامـدهای بعـدی آن از قبیل ننگ و بدنامی. بلکه میتوان گفت، فهم عرفی و ارتکـاز عقلاـیی در بـاب کیفرهایی مثل زدن و قطع عضو، آن است که در این کیفرها، همان جنبۀ دردنـاک بودن و آزار جسـمانی آنهـا مورد نظر است تا از این طریق، مجرمان تأدیب شـده و دیگر مرتکب جرم نشونـد و نیز تأدیب آنان مایـۀ تن ّبه دیگران شود، چنانکه در مورد وعـده عـذاب و کیفرهای اخروی و یا آزار و شـکنجه هایی که طاغوتها و زورمداران پیوسـته اعمال میکننـد نیز همین غرض مورد نظر است. این فهم عرفی به آن معنا است که در اینجا قرینۀ عقلی ارتکازی وجود دارد که ادلـۀ کیفرهایی ماننـد تازیانه و رجم را به این نکته منصـرف میکنـد که مراد از این گونه کیفرها، آزردن و عذاب دادن محکوم است و ِصرف شکل و صورت کیفر مراد نیست. بر این اساس، حتی اگر در آیات شریفه، تعبیر عذاب و ایذاء هم نیامده بود بلکه تعبیرهایی مانند َجلد و قطع و ضرب آمده بود نیز ما به مقتضای همین قرینۀ نوعی و فهم ارتکازی، از آنها استفاده میکردیم که در مقام کیفر دهی، عذاب داشتن و دردناک بودن کیفر، شرط است. بنـابراین به مقتضـای طبیعت این گونه کیفرهـا، دردنـاک بودن و آزار داشـتن به انـدازه متعـارف، جزء مفهوم عرفی و ارتکازی آنها است و در این نکته جای هیچ تردیدی نیست...»

Dasselbe Buch, Seite 338 zu den technischen Gründen der Notwendigkeit der Schmerzzufügung bei der Ausführung der Strafe:
(Verkürzte Übersetzung)
„...Verschärfen der Strafe meint, dem Delinquenten Schmerzen zuzufügen, damit die Strafe den Verurteilten und Andere vor Begehung künftiger Tagen abschreckt. Deshalb muss die Strafe vor den Augen der Gläubigen ausgeführt werden. Teilweise wird vertreten, dass die Strafe selbst schmerzhaft genüg sei und eine zusätzlich Schmerzzufügung sei nicht notwendig, sodass die Betäubung erlaubt sei. Diese Auffassung ist falsch. Die Strafe als solche ist vorrangig mit seelischen Schmerzen verbunden, die nach der Tat erfahren werden, etwa durch soziale Stigmatisierung aufgrund abgetrennter Glieder. Genauso wichtig ist aber, dass der Verurteilte während der Ausführung der Strafe möglichst viele körperliche Schmerzen erleidet. Deshalb ist die Schmerzhaftigkeit Grundvoraussetzung der Bestrafung. Daran gib es keinen Zweifel..."

صفحه ى ٣۴۵ کتاب «بایسته هاى فقه جزا» در باره ی مجازات هایى مانند سوزاندن و از بلندى در افکندن، که در این مجازات ها هم از نظر این موجود، بى حس کردن محکوم «حرام» است:
«حاصـل کلام آنکه: اطلاق ادلـۀ حـدود و سـیره عملی متشـرعان و اطلاق فتواها و ارتکازهای فقهی و متشـرعی همگی دلالت بر آن دارنـد که در باب حدود و تعزیرات، اجرای کیفرهای جسـمانی بدون بیحسـی، حتی در صورتی که محکوم هم آن را در خواسـت کرده باشد، حرام نیست، چه رسد که او درخواست نکرده باشد. در این حکم هیچ فرقی میان حدود گوناگون وجود ندارد. آری در مواردی مثل حـد تازیانه یا رجم یا سوزاندن یا در افکندن از بلندی، انجام عمل بیحسـی حرام است و باید محکوم از مطالبۀ آن منع شود. چرا که در این گونه موارد،از ادلۀ آنها اسـتفاده می شود که شارع به نوع آزار و عذابی که عادتًا از این کیفرها حاصل می شود نظر داشـته و لازم میدانسـته که محکوم به هنگام اجرای حـد، آن را احساس کنـد. اما در غیر از موارد یاد شده، حرمت بیحسـی یا وجوب منع محکوم از مطالبۀ آن ثابت نیست...»»

Dasselbe Buch, Seite 345:
„...zusammenfassend sprechen alle Argumente dafür, dass islamische Strafen ohne Betäubung durchzuführen sind (...). Dabei gibt es keinen Unterschied zwischen den verschiedenen Strafen. Verboten ist die Betäubung jedenfalls beim Auspeitschen, Verbrennen, von den Anhöhe nach unten Werfen und ähnlichen Strafen, bei denen das körperliche Spüren von Leid und Schmerzen Bestandteil der Strafe ist..."

مصاحبه با فولکر بک شاکی آلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران:

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy