شرق ـ محمد ابراهیمی - ایران با حدود ٣٣تریلیون مترمکعب ذخایر گازی در جایگاه اول جهان قرار دارد، اما هنوز تولید داخل، کفاف تقاضا را نمیدهد. اگرچه کشور با وجود هزینه مصرف سوخت مایع در نیروگاهها و تزریق ناکافی گاز به میادین نفتی، همچنان صادرات گاز به ترکیه و عراق را صورت میدهد. الهام شبان، مدیر مرکز مطالعات نفت خزر باکو و دالغا خاتیناوغلو، کارشناس مسائل انرژی ایران در نشریه تخصصی «نچرال گس ورلد» بریتانیا موضوع بازارهای جهانی گاز و گزینههای ایران را برای «شرق» تحلیل کردهاند. خاتیناوغلو در این گفتوگو میگوید: «انتظار میرود پارس جنوبی که هماکنون سهمی ٧٠درصدی در تولید گاز ایران دارد، تا چهار سال آینده به «نقطه شبنم» برسد و با افت چشمگیر فشار و تولید مواجه شود. اگر شرکتهای غربی و صاحب فناوری مانند توتال فرانسه وارد این پروژه نشوند، تولید گاز این میدان شاید به میزانی افت کند و کشور دچار خسارت خواهد شد». همچنین این دو کارشناس در گفتوگو با «شرق» با نگاهی به چشمانداز بلندمدت ٢٠٤٠ بازار گاز معتقدند گاز در میان انرژیهای فسیلی بیشترین رشد مصرف در جهان را خواهد داشت که این نرخ رشد را حدود سالانه ١,٦ درصد برآورد میکنند.
* ایران در نظر دارد در دو سال آینده تولید گاز خود را به شدت افزایش دهد، اما آیا صادرات گاز برای ایران صرفه اقتصادی دارد؟
الهام شبان: باید ابتدا نگاهی به بازارهای جهانی و حوادث اطراف ایران بیندازیم. شرکت گازپروم روسیه با نزدیک به ١٩٤ میلیارد مترمکعب در سال گذشته، رکورد صادرات گاز به اروپا را شکست و برای دو سال آینده، با تخصیص ٢٠ تا ٢٤ میلیارد دلار به پروژههای گازی خود، رکورد تاریخی بودجه سالانه را نیز خواهد شکست تا به پایداری صادرات گاز برسد. این پروژهها شامل احداث خط لوله «جریان ترک» و «فاز دوم جریان شمالی» برای صادرات سالانه ٨٦ میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه و اروپا، همچنین خط لوله «قدرت سیبری» برای صادرات سالانه ٣٨ میلیارد مترمکعب گاز به چین است. شرکت «نواتک» روسیه نیز اخیرا فاز اول کارخانه تولید الانجی یامال با ارزش ٢٧ میلیارد دلار را راهاندازی کرد و قصد دارد تا سال ٢٠٣٠ سالانه ٥٥ میلیون تن (حدود ٧٥ میلیارد مترمکعب) گاز مایع تولید و صادر کند. همچنین جمهوري آذربایجان در سال جاری تولید گاز از فاز دوم میدان شاه دنیز در دریای خزر را آغاز خواهد کرد و نیمه سال گاز تولیدی تحویل ترکیه میشود و نهایتا با تکمیل پروژه «کریدور جنوبی گاز» تا سال ٢٠٢٠ سالانه ١٦ میلیارد مترمکعب گاز تولیدی این فاز را راهی ترکیه و اروپا خواهد کرد. از طرفی، ترکمنستان و قزاقستان مذاکرات با جمهوري آذربایجان برای صادرات گاز خود از طریق الانجی یا «سیانجی» را آغاز کردهاند تا از طریق جمهوري آذربایجان راهی اروپا شود. هر دو کشور همچنین به چین گاز صادر میکنند. چین واردات گاز از آسیای مرکزی را در سال گذشته ١٣ درصد افزایش داد و به نزدیک ٣٨ میلیارد مترمکعب رساند، اما در نظر دارد در سالهای آینده این رقم را به ٨٥ میلیارد مترمکعب افزایش دهد.
* آخرین تحولات در فعالیتهای گازی کشورهای همجوار ایران چیست؟
دالغا خاتیناوغلو: عمان سال گذشته فاز اول میدان «خزان» را راهاندازی کرد که معادل یک فاز استاندارد فاز جنوبی تولید گاز دارد. با راهاندازی فاز دوم در سال آینده تولید این میدان به سالانه ١٥ میلیارد مترمکعب خواهد رسید. قطر در نظر دارد تولید گاز از پارس جنوبی را تا پنج سال آینده ٢٠ درصد افزایش دهد. هماکنون سالانه ١٦٠ میلیارد مترمکعب تولید گاز از این میدان انجام میدهد. از سوی دیگر کشور عراق که اخیرا واردات گاز از ایران را آغاز کرد، با مشکل سوزاندن گاز در مشعلها مواجه است. این کشور مانند ایران سالانه بیش از ١٦ میلیارد مترمکعب گاز را بهخاطر نبود تکنولوژی برای جمعکردن و استفاده، در مشعلها سوزانده و به هدر میدهد، اما ایران بههرحال سالانه ٢٢٥ میلیارد مترمکعب تولید گاز تجاری دارد، اما تولید عراق حدود یک میلیارد مترمکعب است. شرکت گازپروم اخیرا در نزدیکی میدان «بدرا» پالایشگاه گازی راهاندازی کرد که تولید گاز این منطقه را جمع و پالایش کند.
شرکت «اوریون» آمریکا نیز هفته گذشته با عراق توافق کرد که میدان «نهر بن عمر» در نزدیکی بصره را که سالانه بیش از ٩ میلیارد مترمکعب گاز در مشعل میسوزاند، توسعه داده و نهتنها تولید نفت این میدان را افزایش دهد، بلکه گازهای همراه را نیز جمعآوری کند. بااینحال، عراق بهترین مشتری گاز ایران باقی خواهد ماند. در این رابطه سود خالص ایران از صادرات گاز به این کشور با احتساب قیمتهای کنونی حدود ١٠ سنت به ازای هر مترمکعب است که با افزایش قیمت نفت به حدود ٣٠ تا ٣٥ سنت هم میتواند برسد. ترکیه نیز بازاری بسیار پرسود برای ایران است که تقریبا بهاندازه عراق سود خالص صادرات گاز برای ایران دارد. ترکیه و عراق روی هم قرارداد واردات سالانه ٢٨ میلیارد مترمکعب گاز با ایران دارند، اما در بازارهای دور مانند اروپا و شرق آسیا یا چین، ایران بهتر است دست به صادرات گاز نزند، چراکه سود اندکی برای ایران خواهد داشت.
* این آمارها را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
شبان: کشتیهای نیجریه گاز مایع این کشور را با عبور از ١٠ هزار کیلومتر راه به ترکیه میرسانند و فاصله قطر با ژاپن نیز به همین میزان است، چگونه است که برای قطر و نیجریه صادرات گاز سود دارد، اما برای ایران نه؟
خاتیناوغلو: طبق برآوردها، سود خالص حاصل از صادرات گاز ایران به اروپا و چین، حتی در قیمتهای بالای نفت، نهایتا به ١٣ تا ١٨ سنت میرسد، اما در قیمتهای کنونی سه تا چهار سنت به ازای هر مترمکعب است. این نیز سودی است که نمیشود نادیده گرفت.
* در بخش مصارف گاز چه راهبردهایی را مؤثر و مفید میدانید؟
خاتیناوغلو: ایران بهخاطر کمبود گاز، سالانه بیش از ١٠ میلیارد لیتر گازوئیل و نفتکوره در نیروگاههای تولید برق مصرف میکند. ٨٠ درصد میادین نفتی ایران در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و هر سال، روزانه ٣٠٠ هزار بشکه از تولید آنها کاسته میشود. بنابراین برای جلوگیری از افت تولید نفت، سالانه نیاز به حداقل ٩٠ میلیارد مترمکعب تزریق گاز به میادین نفتی است. اما ایران تنها یکسوم این میزان تزریق گاز انجام میدهد. از اینرو، سود افزایش تولید نفت از طریق تزریق گاز به مراتب بیشتر از صادرات خود گاز است، آن هم به بازارهای پنج تا هفت هزار کیلومتر دورتر از ایران. صحبت روی اولویتها و استفاده بهینه از منابع انرژی است، وگرنه صادرات گاز ایران به ژاپن هم صرفه اقتصادی دارد، اما در مقابل مصرف حجم عظیمی از سوخت مایع در نیروگاهها یا افت تولید نفت چندان گزینه مناسبی نیست.
* چه چشماندازی فراروی تولید گاز در ایران وجود دارد؟
خاتیناوغلو: انتظار میرود پارس جنوبی که هماکنون سهمی ٧٠درصدی در تولید گاز ایران دارد، تا چهار سال آینده به «نقطه شبنم» برسد و با افت چشمگیر فشار و تولید مواجه شود. اگر شرکتهای غربی و صاحب فناوری مانند توتال فرانسه وارد این پروژه نشوند، تولید گاز این میدان شاید به میزانی افت کند و بنابراين کشور دچار خسارت خواهد شد. مشکلآفرینیها و سنگاندازیهای سیاسی دو سال قبل از طرف برخی عناصر در داخل ایران برای عملیاتیشدن قراردادهای نوع جدید نفتی و نهایتا انتخاب دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، وضعیت ورود شرکتهای غربی به پروژههای ایران را مشکل کرده است. از طرفی به دلیل افت قیمت نفت، سرمایهگذاریهای جهانی در بخش نفت و گاز در سه سال گذشته ٤٠ درصد کاهش داشته و حقیقتا قانعکردن شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در پروژهها کار بسیار سختی است. باید در هر حال امیدوار بود و اوضاع مؤلفههای دخیل در تصمیم عناصر فعال در بازار گاز را به دقت رصد کرد.