اعتماد ـ آرزو فرشید ـ بر سر شاخ نشسته و بن میبرند. همانهایی که ساز «عبور از روحانی» را کوک کرده و به فردای بعد از او نمیاندیشند. بدون در نظر گرفتن شرایط و محدودیتهای موجود، مطالبات برحق اما بر زمین مانده را پتک کرده و بر سر دولت و حامیان اصلاحطلبش میکوبند. حال آنکه اگر رقیب هم راهی پاستور میشد، معلوم نبود از این بهتر عمل کند. «عبور از روحانی» آتشی است که هم اصلاحطلبان پشیمان بر آن هیزم میریزند و هم اصولگرایان تندرو. تندروهای اصولگرا گمان میکنند که عبور از روحانی به منزله عبور از اصلاحطلبی و نهایتا بازگشت به دامن آنهاست. برخی به ظاهر اصلاحطلب نیز تصور میکنند با خالی کردن پشت رییسجمهور و انتقاد از او فضا را برای حضور پرقدرتتر در انتخابات آتی مهیا میکنند. از همین رو است که شاهدیم برخی به اسحاق جهانگیری پیشنهاد خروج از دولت میدهند تا چهار سال پیشرو را صرف بیان نظرات خود کند و در صورت کاندیداتوری در ۱۴۰۰ به چوب ناکامیهای روحانی رانده نشود. بازندگان انتخابات ۹۶ که گویی در اردیبهشت ماه متوقف شده و با همان رویکرد تبلیغاتی سفر میروند و سخنرانی میکنند نیز در خیال جذب رایهایی هستند که از سبد روحانی میریزد. هیچ یک از دو گروه مذکور اما به آخر و عاقبت این عبور کردنها فکر نمیکنند. نه یادشان مانده حاصل «عبور از خاتمی» چه بود و نه تندروهای اصولگرا دست از خوشخیالی برداشته و با شنیدن شعارهای ساختارشکنانه اعتراضات اخیر به خود میآیند.
سناریوی بد
دود آتش «عبور از روحانی» به چشم همه میرود و اصلاحطلب یا اصولگرا نمیشناسد. از همین رو است که انتظار میرود فعالان سیاسی از هر دو جناح قبل از دمیدن بر این آتش سناریوهایی احتمالی را در نظر بگیرند. تحلیلگران خوشبینتر بر این باورند که با عبور از روحانی فضای سیاسی کشور به سال ۸۴ شبیه شده و زمینه ظهور رییسجمهوری پوپولیست فراهم میشود. به عنوان مثال مرتضی حاجی، وزیر دولت اصلاحات در گفتوگویی با هفتهنامه صدا گفته بود: «اصلاحطلبان باید از اعتبار و سرمایه اجتماعی که برای حسن روحانی هزینه کردند، مراقبت کنند. از این رو عملکرد دولت او را زیر ذرهبین دارند و نقد مصلحانه میکنند اما در همین حال تاکید دارند که عبور از روحانی خطایی استراتژیک است؛ خطایی که در صورت وقوع، نتیجهای جز احیای پوپولیسم و افراطیگری ندارد.» صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز ضمن انتقاد از ایده «عبور از روحانی» بر ضرورت حمایت از دولت تاکید کرده و به اعتماد آنلاین گفته بود: «اگر آقای روحانی و دولت ایشان از نظر اقتصادی موفق نشوند در آن صورت شانس اصولگرایان به خصوص جریانهای پوپولیست و تندرو خیلی زیاد میشود؛ چون اتفاقی که میافتد این است که کسر قابل توجهی از کسانی که به آقای روحانی رای دادند، نه تنها دیگر به نامزد اصلاحطلبان واعتدالیون رای نمیدهند بلکه اساسا پای صندوق رای حاضر نمیشوند و در انتخابات شرکت نمیکنند.»
غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه نیز در گفتوگویی با اعتمادآنلاین یادآور شده بود: «ممکن است بخشی از اصلاحطلبان به خاطر انتخابات ۱۴۰۰ نگاه دیگری به عرصه سیاسی کشور داشته باشند اما این دوستان باید توجه داشته باشند که در فضای سالهای ۸۲ تا ۸۴ مجموعهای از نیروهایی که نیروهای دلسوز بودند اما عبور از خاتمی را مطرح کردند و ندای ناامیدی در جامعه را سردادند به مطالبات خود نرسیدند و این مساله به یکی از عوامل شکست اصلاحطلبان در سال ۸۴ تبدیل شد.»
این سناریو قطعا خوشایند اصلاحطلبان نیست اما رویای برخی از اصولگرایان است. همان گروهی که دیروز از اشکنه خوردن و صرفهجویی حرف میزدند و حالا در صف اول مطالبهگران از دولت هستند. همان گروهی که از تریبونهای مختلف مردم را تشویق به مقابله با دولت میکنند. ناآرامیهای اخیر که از مشهد و تحت عنوان «نه به گرانی» شروع شد، مصداق این مدعا است زیرا شاهد بودیم که آقایان نه تنها از شنیدن شعارهای تند علیه رییسجمهور ناراحت نشدند بلکه بعد از بالا گرفتن شعله اعتراضات نیز همچنان از تجمع اولیه دفاع کردند. این گروه تصور میکنند که عبور از روحانی به معنای چرخش مردم به سوی کاندیداهای محبوب اما ناکام خودشان است. صادق زیباکلام پیشتر در این باره گفته بود: «آینده سیاسی آقای رییسی به این بستگی دارد که روند موفقیت دولت روحانی در طی سه سال آینده به چه صورت دربیاید... بنابراین صرف نظر از اینکه در عالم واقعیات دولت موفق شود، آقای رییسی و تندروها سعی خواهند کرد با تبلیغات وسیعی که انجام میدهند به مردم القا کنند که دولت به هیچوجه موفق نبوده است.»
سناریوی بدتر
بازگشت پوپولیستها و افتادن سکان اداره کشور به دست تندروهایی که قبلا موفق به جلب آرای مردم نشدند، نیمه پر لیوان است و عبور از روحانی میتواند پیامد بدتری نیز داشته باشد. ناامیدی مردم از دولت اعتدالگرای روحانی و حامیان اصلاحطلبش لزوما آنطور که برخی از اصولگرایان میخواهند به قهر با صندوق رای و تکرار تجربه انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم نمیانجامد. برخی از تحلیلگران مسائل سیاسی معتقدند که عبور از روحانی مقصدی غیر از عبور از جمهوری اسلامی ندارد. سرعت تغییر جهت در اعتراضات اخیر نیز همین را ثابت کرد. تحلیلهای مبتنی بر نقش عوامل بیگانه و سوءاستفادهگران خارجنشین در به آشوب کشیده شدن تجمعات اخیر نباید مانع از نگاه واقعبینانه به یک کنش اجتماعی ناشی از نارضایتیهای خفته شود. شعارهای ساختارشکنانه و برخی اقدامات عجیب و تاسفبرانگیز به مثابه زنگ خطری است و باید جدی گرفته شود. زنگی که بسیاری از عقلای اصولگرا و اصلاحطلب صدای آن را شنیدند. همه تاکیدها بر ضرورت انسجام ملی و در اولویت قرار دادن مصالح ملی نسبت به منافع جناحی به خاطر شنیدن همین زنگ خطر بود.
به عنوان مثال، غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگویی با هفتهنامه مثلث تاکید کرد که اکنون زمان انتخاب بین بد و بدتر است. او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «آیا اصولگریان بعد از مشاهده ناآرامیهای اخیر دست از دولتستیزی برداشته و مدارای بیشتری میکنند، گفته بود: «اگر دولت روحانی به نظر من بد باشد و خدشه وارد شدن به نظام جمهوری اسلامی بدتر، حتما بد را انتخاب میکنیم.»
محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا حتی قبل از اعتراضات و همان وقتی که حرف از پشیمانی برخی اصلاحطلبان بود، گفت: «باید توصیه کنم که این کار را نکنند همچنان که من خودم هم که در طیف مقابل هستم معتقدم هر کمکی که میشود باید برای دولت انجام داد تا بتواند از این چالشها عبور کند.»
ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی اصولگرا نیز در گفتوگو با اعتمادآنلاین گفته بود: «وقتی که طرفداران این دولت بعد از پنج ماه از انتخابات بحثهای عبور را مطرح کنند موجب متزلزل شدن دولت میشود و متزلزل شدن دولت هم اصلا به نفع منافع کشور نیست. حتی اگر منافع جناحی دوستان اصلاحطلب اقتضا کند که بحث عبور از روحانی را مطرح کنند، باید توجه کنند که به دلیل منافع کشور اصلا درست نیست که دولت را متزلزل کنند.»
هر دو سناریو در بدترین و بهترین حالت به تعبیر صادق زیباکلام بازی خطرناکی است و نباید اجازه شروع آن را داد. بازی خطرناکی که هیچ آینده روشنی ندارد و معلوم نیست پس عبور از روحانی چه چیزی انتظار کشور را میکشد. روحانی نه به مثابه یک فرد بلکه در جایگاه کسی که امید مردم برای حل مشکلات به او بسته شده اهمیت مییابد و اهمیتش وقتی بیشتر میشود که یادمان بیاید مردم پس از ۸ سال مدیریت احمدینژادی امیدشان را به صندوق رای گره زدند و او را انتخاب کردند. بر این مبنا انتظار میرود که فعالان سیاسی با تحریک معترضان فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار نداده و اجازه دهند که دولت با آرامش بیشتری برای تحقق وعدههایش بکوشد.