آقای علی مطهری فرزند آیت الله مرتضی مطهری اخیرا گفته اند:
«اینکه چهار نفر روسری خود را هوا کنند، اتفاق مهمی نیست... ما اجباری در حجاب نداریم. بسیاری از بانوان تقریباً بی حجاب هستند. اساساً اگر انتقادی هم در کار باشد، این است که چرا دولت بر رعایت حجاب نظارت کافی ندارد... مشکل کشور ما حجاب نیست و در مجموع خانم ها حجاب را کم و بیش رعایت می کنند و ما هم قائل به سختگیری نیستیم.»
اینکه فرزند آیت اللهِ «عظمایی» چون مطهری چنین در روز روشن دروغ بگوید، در جمهوری اسلامی که اُس و اساس اش بر دروغ گذاشته شده چندان عجیب نیست.
در جایی که «حضرت آیت الله امام خمینی» بنیانگذار جمهوری اسلامی سر دسته ی دروغگویان بوده، از این که علی مطهری نامی به عنوان نایب رییس مجلس حکومت اسلامی دروغ بگوید نباید تعجب کرد.
«ما اجباری در حجاب نداریم!... بسیاری از بانوان تقریبا بی حجاب هستند!...» از آن دروغ های بزرگ است که به دروغ گوبلزی مشهور است:
«دروغ را باید آن قدر بزرگ گفت که نتوان آن را انکار کرد!»
از آقای علی مطهری باید پرسید اگر در جمهوری اسلامی، زنان ما اجباری در حجاب ندارند پس این حکایت روسری بر سر چوب آویختن و بر روی جعبه های کنار خیابان ایستادن از چه روست؟!
آیا زنان ما بیمارند که چنین کاری می کنند؟ آن ماشین های پلیسی که این روزها در کنار جعبه های برق و تلفن می بینیم محض تفنن آن جا ایستاده اند و هر کس که روسری از سر بر می دارد می گیرند و به بازداشتگاه می برند؟
نه آقای مطهری! بی حجابی همچنان در جمهوری اسلامی و بر طبق «قانونی» که امثال شما به جامعه تحمیل کرده اید ممنوع است! کاری هم که زنان ما با شجاعت انجام می دهند و روسری هایشان را بر سر شاخه ها آونگ می کنند مقاومت در مقابل این قانون قرون وسطایی ست! اگر زور شما و حکومت اسلامی می رسید زنان ما اکنون پوششی داشتند مثل برقع و نقاب بر چهره باید می گذاشتند!
اما چهل سال است که زنان ایرانی به اَشکال گوناگون در مقابل شما و گزمه های حکومت اسلامی ایستاده اند و به هر صورت که توانسته اند به حجاب زورکی تن در نداده اند! ایستاده اند و باور خود را به کرسی نشانده اند که می گوید:
حجاب زورکی دلیل بر پاکی و به قول شما -عوامل ریز و درشت حکومت- «عفت» بانوان نیست!
حجاب زورکی، زرورقی نیست که شکلات را از دست مگس ها نجات می دهد!
حجاب زورکی، ماسک زورو و بتمن نیست که آن ها را شکست ناپذیر می کند!
حجاب زورکی یک تکه پارچه است که اغلب هم تولیدی کشور «رفیق و برادر» چین است و این تکه پارچه تبدیل شده به نماد زورگویی حکومت اسلامی به نیمی از جامعه ی ما که زنان و دختران ما باشند!
دختران و زنان ما در مقابل این نماد زور چهل سال تمام ایستاده اند و آن را از چادر سیاه و مقنعه و روپوش بلند و گشاد، تبدیل به یک تکه پارچه ی کوچک کرده اند که آن هم امروز و فرداست که به کوشش خودشان از سر راه «آزادی زن» برداشته شود.
آقای مطهری گویا نمی داند که در جمهوری اسلامی روسری هوا کردن یعنی چه؟ نمی داند باید برای این کار دل شیر داشت و از گزمه های وحشی حکومت نترسید.
آقای مطهری گویا نمی داند که با تحقیر و توهین به کلانتری و مرکز بسیج برده شدن یعنی چه و نگاه وقیحانه ی ماموران و عوامل حکومت را تحمل کردن و نام خود را در دفتر نیروی انتظامی دیدن یعنی چه!
آری! آقای مطهری که می خواهید به هر قیمت شده میانه ی اسارت و آزادگی را بگیرید و خود را آزاده نشان دهید! کار به این طریق پیش نمی رود! اسارت اسارت است حتی با تحمل زورکی یک تکه پارچه، و آزادگی آزادگی ست حتی با بلند کردن روسری توسط یک بانوی چادری یا یک مادر بزرگ پیر و خمیده پشت!
و بگذارید با شما که می خواهید ادای آدم های صریح را در آورید صریح باشم:
هوا کردن چهار تا روسری مقدمه هوا کردن شما و کل جمهوری اسلامی ست! اگر ببینید و اگر بفهمید!