از خصائل آدمی یکی هم این است که گهگاه جو گیر می شود و به قولی دور بر می دارد و هر راست و دروغی که در سر دارد بر زبان می راند.
یک مثل هم در زبان فارسی داریم که می گوید:
فلانی رو یابو برداشت!
بعضی از شما خوانندگان عزیز احتمالا می دانید که یابو چه جور حیوانی ست. حسن رحیم پور ازغدی که حتما می داند یابو چه جور حیوانی ست.
برای آن ها که نمی دانند عرض می کنم که یابو حیوانی ست چموش که وقتی لج می کند خدا هم نگهدارش نیست. کسی را که بر او سوار شده بر می دارد و به هر جا دلش خواست می برد.
این که یارو را یابو ورداشته از این جا می آید. زبانِ گزافه گویان و خالی بندان هم مثل یابو ست. گهگاه این زبان شخص خالی بند را چنان بر می دارد و می رود که بخواهی جلویش را بگیری هم نمی توانی.
حال، یابوی زبان، حسن رحیم پور ازغدی، تئوریسین جانشین دکتر سروش، و سخنران محافل علمی و ادبی و فرهنگی را برداشته و باعث شده تا او چنین افاضاتی بفرماید:
«... از من پرسیدن آقا ما اگه جمهوری اسلامی نخوایم چکار باید بکنیم... به او گفتم انقلاب کن... ما انقلاب کردیم... هزاران شهید دادیم... هزاران نفر شکنجه شدن... تکه تکه شدن... بعد هم برای نگهداشتن اصل جمهوری اسلامی دویست سیصد هزار بعد از انقلاب شهید دادیم... ما سیصد هزار شهید دادیم شما سه هزار تا کشته بده...».
در اینجا باید از روی انسان دوستی و حیوان دوستی بگوییم:
حسن جان! یواش عزیزم! یابو رو هُش کن یواش تر تاخت و تاز کنه! نکن حسن! خطر داره حسن! یابوی زبان، تو رو ورداشته داره به تاخت جلو میره! عزیز دل! انگار یادت رفته که تو در سال ۱۳۵۷ چهارده سال ات بود! مگه متولد ۱۳۴۳ نیستی حسن؟! آخه یه بچه ی ۱۴ ساله و انقلاب کردن؟! یه الف بچه و سیصد هزار شهید دادن؟!
شما در سن ۱۴ سالگی زیر شکنجه تکه تکه شدی حسن جان؟ نکنه شناسنامه ات رو دیر گرفتن و بچه ی «زود رشد» بودی ما خبر نداشتیم؟
نکن عزیزم! نگو عزیزم! یادته وقتی که «جبهه» بودی کجای «جبهه» و چند کیلومتری «جبهه» بودی؟! شما همون سخنرانی های علمی ات رو بکن و وارد این بحث های سبک نشو! نکن حسن! خطر داره حسن! یادته همین زبون بی صاحاب توو یکی از سخنرانی های فوق علمی ات گفت: گشاد بازی؟! البته از نوع خوب اش؟! یا برگشت گفت که مردم شیعه از قالتاق ترین و مدعی ترین مردم هستن حسن؟! دِ یکی بزن توو سر این زبون، اینقدر سوتی نده حسن! خطر داره حسن!