مرضیه رائفی - شبکه بیان
زنان در کشورهای توسعهیافته نقش بسیار پررنگی را ایفا میکنند و در کنار مردان بال دیگر توسعه هستند. اگر توسعه را پرندهای تصور کنیم، بیگمان یک بال آن مردان و بال دیگر زنان هستند؛ بنابراین حرکت به سمت بهبود شاخصهای اقتصادی یک کشور، بدون ایدهها، خلاقیتها، کارآفرینی و بهطورکلی مشارکت اجتماعی و اقتصادی زنان تقریباً ناممکن خواهد بود.
زنان ایرانی نیز در یکی دو دهه اخیر نسبت به اهمیت نقش خود در جامعه، آگاهی بالایی پیدا کردهاند و همین سبب شده تا سطح انتظارات آنها از دستگاههای حاکمیتی افزایش چشمگیری یابد. با گسترش مراکز آموزشی و دانشگاههای غیردولتی و حضور گسترده زنان در این مراکز و افزایش سطح سواد آنها، سطح آمادگی زنان برای مشارکت در عرصههای سیاسی و اقتصادی بسیار افزایش یافته است.
روند رشد شخصیتی و هویتی زنان ایرانی طی سالهای اخیر شتاب بالایی به خود گرفته ولی سیاستهای حکومت که مبتنی بر ایدئولوژی بستهای است، توانایی پاسخگویی به این رشد شتاب گونه را ندارد. همین مسئله باعث شده است حقوق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زنان تا حدود زیادی نادیده گرفته شود و عده زیادی از آنها که احساس میکنند دچار تبعیض جنسیتی شدهاند، عصیانگری را پیشه کنند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
بر اساس آمارهای سال 2017 مجمع جهانی اقتصاد، ایران از نظر شاخص شکاف جنسیتی از بین 144 کشور در جایگاه 140 قرار دارد. جایگاه ایران در سال 2016 یک پله بالاتر یعنی 139 بود. مؤلفههای این شاخص جهانی «مدیریت سیاسی»، «اقتصاد»، «آموزش» و «بهداشت» هستند که به نظر میرسد زنان ایرانی در دو مؤلفه مدیریت سیاسی و اقتصاد از سایر کشورها بسیار عقب هستند. چهار کشوری که در این شاخص از ایران پائین تر هستند شامل چاد، سوریه، پاکستان و یمن است.
یکی از موانعی که زمینه نرخ پائین مشارکت زنان را به وجود آورده، تعارض نقش آنان است. زنان در فرهنگ سنتی ایران باید نقش یک همسر خوب را برای شوهرانشان بازی کنند و فرزند آوری داشته باشند. ایفای نقش یک همسر و مادر، تقریباً همه وقت زنان را در بر میگیرد و همین مسئله سبب اقبال کمتر کارفرمایان نسبت به استخدام آنان شده است. در کشورهای توسعهیافته این مسئله تا حدود زیادی حل شده است. امروزه در بسیاری از کشورهای غربی برای زنان مرخصی 18 ماهه زایمان در نظر گرفتهاند و برای نگهداری کودکان آنها پرستار در اختیارشان قرار میدهند. همچنین در این کشورها مرخصی برای کسانی که تازه پدر شدهاند، امری اجباری است.
مسئله بارداری و مرخصی طولانیمدت زایمان یکی از چالشها برای پیشرفت زنان در ایران محسوب میشود. اگرچه قانون تنظیم جمعیت خانواده مصوب 1392 مجلس، مرخصی زایمان 9 ماهه برای زنانی را که در دستگاههای دولتی مشغول هستند در نظر گرفته است، شرکتها و مشاغل خصوصی این میزان را به شش ماه تقلیل دادهاند. علاوه بر این بسیاری از کارفرمایان بخش خصوصی نیز از استخدام زنان به دلایل متعدد صرفنظر میکنند.
دستمزد اندک زنان نیز یکی دیگر جلوههای تبعیض جنسیتی در جامعه ایران محسوب میشود. با وجود تغییر نگرشها نسبت به جایگاه زنان، حقوق روزانه یا ماهانه آنها هنوز هم نسبت به مردان کمتر است. شکاف دستمزد میان زنان و مردان اگرچه در بسیاری از کشورهای توسعه بافته هم دیده میشود، در ایران این شکاف بسیار عمیق و ناامیدکننده است.
رشد مثبت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بیگمان در گرو مشارکت آحاد مردم است. امروزه زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و نادیده گرفتن آنان به معنای چشمپوشی از نیمی از سرمایههای انسانی و انرژی لازم برای رسیدن به توسعه است. جمهوری اسلامی راهی جز باز کردن فضا و اجرای عدالت بین زنان و مردان ندارد. رفع تبعیضهای بیمورد و جلب مشارکت زنان ایرانی میتواند از نشانههای قرار گرفتن در مسیر توسعه باشد؛ امری که عربستان سعودی در دستور کار قرار داده و مورد تحسین جهان قرار گرفته است. جمهوری اسلامی نیز باید بین سقوط و اجرای عدالت یکی را برگزیند.