Sunday, Feb 11, 2018

صفحه نخست » براندازی همیشه همراه با خشونت نیست، کوروش گلنام

Kourosh_Golnam.jpgحق دفاع از خود
1 ـ کسانی گه در سیاست هایشان شکست خورده اند نه تنها نمی خواهند آن را بپذیرند که در برابر کوشش می کنند که با زدن تهمت "خشونت خواهی" به کسانی که بیزار و خسته از حکومت اسلامی به روشنی می گویند که این حکومت را نمی خواهند، گریبان خود را از پی آمدِ سال ها پشتیبانی از این حکومت سراپا تباهی، ریا، جنایت و خیانت در حق مردم ایران، برهانند.


نخست باید یاد آور شد که از دید حقوقی"حق دفاع از خود" امری طبیعی، ذاتی، درست(مشروع) و پذیرفته شده در همه جهان است و کسی نمی تواند آن را نا دیده بگیرد.
در قانون اصلاحی مجازات در حکومت اسلامی تصویب شده سال 1392، ماده 156 چنین آمده است:


" هرگاه فردي در مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال يا آزادي تن خود يا ديگري در برابر هرگونه تجاوز يا خطر فعلي يا قريب‌الوقوع با رعايت مراحل دفاع، مرتکب رفتاري شود كه طبق قانون جرم محسوب مي‌شود، در صورت اجتماع شرايط زير مجازات نمي‌شود: الف- رفتار ارتكابي براي دفع تجاوز يا خطر ضرورت داشته باشد. ب- دفاع مستند به قراین معقول یا خوف عقلایی باشد. پ- خطر و تجاوز به‌سبب اقدام آگاهانه يا تجاوز خود فرد و دفاع ديگري صورت نگرفته باشد. ت- توسل به قواي دولتي بدون فوت وقت عملاً ممكن نباشد يا مداخله آنان در دفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود."


توسل به قوای دولتی ای که کارش سرکوب است!
آخوند ها تا توانسته اند کوشش کرده اند برای باز گذاشتن دست مأموران سرکوبگر خود، دست کاری هایی در قانون مجازات عمومی پیش از انقلاب (تصویب 1352) انجام بدهند تا سرکوب را قانونی کنند ولی حتا آنجا نیز نتوانسته اند حق دفاع از خود را نفی کنند:
"ماده ۱۵۷- مقاومت در برابر قوای انتظامی و دیگر ضابطان دادگستری در مواقعی که مشغول انجام وظیفه خود باشند، دفاع محسوب نمی‌شود لکن هرگاه قوای مزبور از حدود وظیفه خود خارج شوند و حسب ادله و قرائن موجود خوف آن باشد که عملیات آنان موجب قتل، جرح، تعرض به عرض یا ناموس یا مال شود، دفاع جایز است."


در همه کشورهای آزاد، "قوای انتظامی"در هنگام برپایی گردهمآیی های اعتراضی، وظیفه نگهبانی و مراقبت از شرکت کنندگان را بر عهده دارند. آنان نه "آتش به اختیار" هستند و نه همراه با نیروهای لُمپَن و لباس شخصی به گردهمآیی های اعتراضی یورش می برند. آنان چون نیروهای انتظامی در حکومت اسلامی برای ایجاد بهانه برای سرکوب مردم، از پیش برنامه ریزی نمی کنند که به اتوموبیل ها، فروشگاه ها و ساختمان یورش ببرند و آن را کار مردم بنامند و بدون کمترین ترس از دادرسی و پی گیری، دستشان برای انجام هر جنایتی باز باشد.


در نزدیک به چهل سال حکومت اسلامی این مآموران و لات هایِ پیرو رهبر معظم، بارها و بارها سبب"قتل،جرح،تعرض به عرض و ناموس یا مالِ" مردم شده اند. بنا بر همین بندِ قانون، همه تظاهر کنندگان که با مسالمت اعتراض خود را بیان کرده و مورد یورش وحشیانه این نیروها قرار می گیرند، به هر وسیله حق دفاع از خود را دارند.


2 ـ یکی دیگر از کوشش هایِ شکست خوردگان این است که "براندازی" رابرابر با هرج و مرج خواهی، خونریزی، ویرانی و در نتیجه"سوریه ای شدن" بدانند بدون توجه به زیر ساخت ها و فرهنگ جامعه ما. از این گروه یکی چون عباس عبدی اکنون هر روز یک مقاله می نویسد که شاید گذشته خود و درخواست برای سرکوب هرچه زودتر اعتراض کنندگان دیماه را پنهان کند. شماری دیگر هستند که سال ها در برون مرز نقش لابی و "ماله کش" بر جنایت های حکومت را به عهده داشته اند و به هر دروغی دست زده و می زنند و اکنون کوشش فراوان می کنند تا مردم به جان آمده را خشونت خواه و جنگ افروز بنامند. خواست براندای حکومت اسلامی از سوی بیشترین شمار مردم ایران دیگر پنهان کردنی نیست. باید پرسید مردم برانداز، خشونت خواه هستند یا حکومتِ سرکوبگر؟ مردم بارها خواستار بر پایی یک همه پرسی کنترل شده وسیله سازمان ملل و دیگر سازمان های حقوق بشری شده اند. آیا می توان مسالمت جویانه تر از این روش را یافت؟ چرا حکومت که شب و روز تبلیغ می کند که "ملت عاشق فرهنگ اسلامی و نظام اسلامی" است، این پیشنهاد و راه روشنِ مسالمت آمیز را به هیچ شکل نمی پذیرد؟ آستانه بردباری مردم دیگر به انتها رسیده است و جامعه ایران دیگر توان کشیدن بار سنگین"نداری، گرسنگی، بیکاری، اعتیاد، تن فروشی حتا کودکان، کارتن خوابی، گور خوابی، زورگویی، تباهی، دزدی های میلیاردی، نوکیسه های دزد و فاسد وابستگان آخوندها و"آقا زاده ها" را ندارد.

دو نمونه تاریخی براندازی بدون خشونت
بلوک شرق و شوری پیشین، امپراتوری ای که بخش بزرگی از اروپا و آسیا را در چنگ خود داشت، بدون خونریزی و تنها در نتیجه اعتراض های خیابانی دراز مدت گاه هفته ها و ماه ها، متلاشی شد. آیا این "براندازی" بدون خشونت آن هم نه تنها در یک کشور که در چندین کشور نبود؟ در یوگسلاوی پیشین، زمانی درگیری های خونین رُخ داد که گروه های رادیکال نژادی/ قومی در پی جدایی و چندتکه شدن یوگسلاوی برآمدند که انگیزه های ویژه خود را داشت نه هنگام سرنگونیِ حکومت پیشین یوگسلاوی. در آفریقای جنوبی نیز حکومت نژاد پرست آن در پی سال ها سرکوب، سرانجام به روش واگذاری حکومت بدون خونریزی تن داد. مردم ما نیز خواهان براندازی بدون خونریزی و خشونت هستند، ولی راه را حکومت بر آنان بسته است. ما یک ملت یک پارچه هستیم. اذری همآن اندازه ایرانی است که کُرد، لر، بلوچ، عرب ایرانی، ترکمن و فارس. خیزش دیماه در بیش از 80 شهر در چهار گوشه ایران، به خوبی این را به نمایش گذاشت. همه می دانیم اگر کینه ای نیز به وجود آمده در نتیجه سیاست های ویرانگر حکومت اسلامی بوده است نه خود مردم.


در فروپاشی کشورهای پیشین بلوک شرق، نمی توان از نقش مهمِ بیزاری و خستگی مردم از حکومت ها، سازماندهی درست اعتراض ها، درک بالای مردم در پیروی از سازماندهندگان و رهبران، دوری از خشونت، بر پایی و پی گیری میلیونی، سرسختانه و دراز مدت اعتراض ها حتا به سر بردن شبها در خیابان هاکه به فلج شدن نیروی های سرکوبگر انجامید، نام نبرد. فروپاشی شوروی پیشین و برافتادن حکومت نژاد پرست در آفریقای جنوبی، دو رویداد تاریخی مهمی است که به خوبی نشان می دهد که براندازی، اگر زمینه اش وجود داشته باشد، همیشه همراه با خشونت نیست. ولی این را نیز باید پذیرفت که مردم ناراضی حق دارند در برابر هر گونه تجاوز به جان، مال و هستی خود، از خود دفاع کنند.


پیروان تبلیغ شوم "سوریه ای شدن" ایران، این چشم داشت را دارندکه حکومت پس از چهل سال، همچنان سرکوب کند، آدم بکشد و سرمایه های مردم ایران را بباد دهد و مردم سکوت کرده و هیچ اعتراض و پایداری نکنند. امری که دیگر شدنی نیست.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy