روز هشتم مارس ۲۰۱۸ برابر با ۱۷ اسفند ۱۳۹۶، تعدادی از زنان و مردانآزادی خواه و برابری طلب، برای گرامی داشت روز جهانی زنان و در اعتراضبه تبعیض و بیعدالتی جنسیتی در ایران، جلوی وزارت کار گرد هم آمدند.
برخی نیز همان روز در دیگر نقاط تهران در متروها و پارکها، درباره تبعیضو بیعدالتی به زنان، با دیگر زنان شهر به گفت و گو پرداختند و با برداشتنروسری از سر و خواندن «سرود زندگی» این حرکتهای خودجوش راسامان دادند.
ماموران امنیتی و اطلاعاتی، با لباس شخصی و لباس فرم، اطراف وزارتکار را تحت کنترل خود در آورده بودند و پیش از آنکه تجمعی صورت گیرد، باخشونت و ضرب و شتم شدید، با حاضران در آن محل برخورد کرده و ۸۴ نفر (۵۹ زن و ۲۵ مرد) را بازداشت کردند.
بازداشت شدگان را ابتدا به کلانتری ۱۳۷ گیشا و سپس به زندان موقتوزرا منتقل کردند. در آنجا تعدادی را با تهدید آزاد و تعدادی را به دادسرای شماره ۲۱ ارشاد منتقل و پرونده سازی برای آنها را آغاز کردند. پس از بازجویی و اذیت و آزار آنها، حدود ۱۴ نفر از زنان زندانی را برای تنبیه، بهزندان قرچک ورامین و تعدادی از مردان را به زندان فشافویه قم منتقلنمودند و پروندههایشان را به دادسرای اوین فرستادند.
مسوولان جمهوری اسلامی، اگر کمی تیزهوشی داشتند، متوجه میشدند که دیگر دهه شصت نیست که بتوانند بابازداشت و تهدید و پرونده سازی یا اعدام و قتل دولتی معترضان، جلوی حرکتهای مردمی را بگیرند. مردمی که ۳۹ سالآزادی کشی و نابرابری و بیعدالتی را با گوشت و پوستشان لمس کردهاند و تمامی ترفندهای لایههای مختلف قدرتجمهوری اسلامی را شاهد بودهاند، دیگر طاقتشان تمام شده است و عزمشان را جزم کردهاند که تا رهایی کامل ازبیدادگری، توقف نکنند.
بی تردید در چنین شرایطی، افرادی که تا به حال پایشان به بازداشت گاههای جمهوری اسلامی باز نشده بود نیز بااولین بازداشت، ترسشان میریزد و مصمم تر ادامه خواهند داد و هر چه جمهوری اسلامی خشونت خود را شدیدتر کند، حرکتهای اعتراضی مردم بیشتر خواهد شد.
مردم ما در طی این سالهای خون و جنون و فساد افسار گسیخته حاکمان اسلامی و انواع و اقسام بحرانهای ساختاری، در کنار مبارزه پیوسته و آهسته با جمهوری اسلامی؛ مدارا کردند، تاب آوردند، دندان روی جگر گذاشتند و خود را با شرایطموجود تطبیق دادند، فعالیتهایشان را با شرایط موجود سامان دادند، با این امید که شاید شرایط بهتر شود، ولی نه تنهاشرایط بهتر نشد، بلکه روز به روز با زندگی سخت تر و تحقیرآمیز تری دست به گریبان شدیم و بحرانها روز به روز عمیقتر شد. فعالان ما تلاش کردند فعالیتهایشان را در حوزه آگاهی بخشی و بهبود حقوق کودک، حقوق زنان، حقوقدانشجویان، حقوق کارگران، حقوق معلمان، دادخواهان، نویسندگان، شاعران، هنرمندان، ورزشکاران ادامه دهند و هم چنین برای بهبود محیط زیست، رفع بحرانهای آب، آلودگی هوا، بهداشت، تحصیل، آزادی اندیشه و بیان، رفع حجاب اجباری و رفع تبعیضهای جنستی و قومی و نژادی تلاشهای بسیاری صورت گرفت، ولی همه و همه این فعالان مورد هجوم حکومتقرار گرفتند، چون از بودن مردم با همدیگر میترسیدند و نگران بودند که بی لیاقتی مدیران جمهوری اسلامی آشکار شود.
مردم ما در طی این سالها به اشکال مختلف ایستادگی و تحمل کردند تا بتواند شرایط را تغییر دهند، با مبارزه پیوسته، باایستادگی در برابر تحقیرها، با حرکتهای خیابانی، با زندان رفتن، با اخراج شدن، با خود سازماندهی و کمکهای مردمی، باتبعید و دوری از خانه و خانواده، با افشاگری، با نوشتن کتاب و داستان و شعر، با ساختن فیلم، با شادی کردنهای کوچک، با مبارزه منفی برای تن ندادن به حجاب اجباری و و مقاومت در برابر تبعیض، حتی در سادهترین شکل آن و در تمام اینسالها بعضشان را فرو خوردند و تاب آوردند، ولی سادهترین حرکت مردم نیز مورد هجوم حکومت قرار گرفت و هر چه را کهتوانستند بر سر مردم آوار کردند. مردم باز تاب آوردند و به اشکال مختلف به مسوولان جمهوری اسلامی هشدار داده بودندکه اگر به خواستههایشان توجهی نشود، از جمهوری اسلامی گذر خواهند کرد و «خیزش دی ماه ۹۶»، چنین نقطهعطفی بود که به روشنی به حاکمان نشان دادند که دیگر تحملشان طاق شده است و از تمامی وابستگان به جمهوریاسلامی گذر کردهاند و حرفشان این است: «اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمامه ماجرا» و این روند ساختار شکنی و مبارزه مستمر برای تغییر، به سرعت و به اشکال مختلف در حوزههای مختلف و شهرها و روستاها ادامه دارد و مردم دیگر تصمیم خود را گرفتهاند و میخواهند خواستههای خود مانند خواستههای زیر را متحقق کنند:
۱- قانون مجازات اعدام و تمامی احکام اعدام در دست اجرا لغو گردد.
۲- اسامی تمامی زندانیان سیاسی و عادی در زندانهای تهران و شهرستانها شناسایی و به مردم اعلام شود.
۳- اسامی تمامی زندانهای کشور شناسایی و به مردم اعلام شود.
۴- تمامی زندانیان سیاسی که بر مبنای عقیده و مرام خود در تهران و شهرستانها و روستاها بازداشت شدهاند، آزاد وپرونده سازی برای آنها باطل اعلام شده و وثیقهها و وسایل ضبط شده به آنها باز گردانده شود.
۵- نهادهایی مردمی برای نظارت بر عملکرد سیاسی مسوولان تاسیس شود و به مردم گزارش کار شفاف و مستندبدهند.
۶- اسامی تمامی افرادی که در اذیت و آزار مردم و در جنایتهای دولتی ۳۹ ساله سهیم بودهاند، شناسایی و به مردممعرفی شوند.
۷- تمامی حقوقهای معوق و طلبها، به تضییع حق شدگان پرداخت شود.
۸- تمامی کارخانههای تعطیل شده، بازگشایی و بازسازی و فعال شوند.
۹- تمامی اخراج شدگان از محلهای کار و تحصیل، به کارهای خود بازگردانده شوند.
۱۰- تمامی مزدبگیران، حقوقی مطابق با استانداردهای زندگی و بالاتر از خطر فقر داشته باشند.
۱۱- حق داشتن زندگی انسانی و با کرامت و در اختیار داشتن مسکن، بهداشت و تحصیل بدون تبعیض و استفاده از منابعسالم آب، گاز، هوا در الویت قرار گیرد.
۱۲- حق آزادی اندیشه و بیان و تشکل و تجمع و اعتصاب محترم شناخته شود.
۱۳- حق کنترل بر بدن و پوشش اختیاری را به دست آورند.
۱۴- هر گونه تبعیض جنسیتی، قومی، نژادی، طبقاتی و دینی برچیده شود.
۱۵- قانون مجازات اسلامی برچیده و دین از دولت جدا شود.
۱۶- مردم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داشته باشند و هیچ نهاد قانونی و شرعی، تصمیم گیر زندگی مردم نباشد.
۱۷-...
و کشوری آزاد، آباد، بدون تبعیض و عادلانه بسازیم.
ما مادران پارک لاله ایران نیز همواره در کنار آزادی خواهان و جویندگان و پویندگان برابری و عدالت بوده و هستیم و تا لغوکامل قانون مجازات اعدام، آزادی تمامی زندانیان سیاسی، و محاکمه و مجازات تمامی آمران و عاملان جنایتهای سی ونه سال گذشته از پای نخواهیم نشست و به مبارزه خود برای دادخواهی و برقراری عدالت ادامه خواهیم داد.
مادران پارک لاله ایران
۲۰ اسفند ۱۳۹۶