مجتبی احمدی - شبکه بیان
رهبر جمهوری اسلامی، شعار «حمایت از کالای ایرانی» را برای امسال انتخاب کرده و در سخنرانی اخیر خود با لحنی نه جندان دلنشین به مردم و مسئولان تأکید کرده است که از تولیدات ایرانی حمایت کنند. به گزارش «شبکه رسانهای بیان» بسیاری از مردم نسبت به این شعار علی خامنهای واکنش نشان دادند و تصویر خودرو «بی ام دبلیو» 300 هزار دلاری او را در کنایه به پوچ بودن شعارش در شبکههای اجتماعی منتشر کردند. علی خامنهای سال گذشته نیز عبارت «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» را بهعنوان شعار سال انتخاب کرد؛ اما بنابر آمارهای بانک جهانی، ایران در شاخص «فضای کسبوکار» با چهار پله سقوط در سال گذشته، به رتبه 124 جهان تنزل کرد. یک کارشناس اقتصادی در گفتوگو با شبکه رسانهای بیان میگوید «علی خامنهای باور چندانی به کالای ایرانی ندارد. به نظر من او هم میداند اگر با خرید کالای ایرانی، اقتصاد ایران توسعه پیدا میکرد، اکنون ایرانخودرو و سایپا باید رقیب خودروسازان بزرگ دنیا باشند؛ چراکه آنها از حمایت کامل دولت برخوردارند و مردم هم مجبور به خرید محصولاتشان هستند.» در ادامه، گفتوگو با ناصر مطیعی، استاد اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد را میخوانید. (لازم به ذکر است برای امنیت مصاحبهشونده، نام اصلی او نزد شبکه رسانهای بیان محفوظ است.)
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
رهبر جمهوری اسلامی ابتدای هرسال یک شعار انتخاب میکند، در چند سال اخیر این شعارها رنگ و بوی اقتصادی گرفتهاند، فکر میکنید دلیل این موضوع چیست؟ اساساً این شعارها چه کارکردی دارند؟
اجازه بدهید ابتدا از سؤال دوم آغاز کنم؛ به نظر من شعارها در عمل کارکرد خاصی ندارند به جز اینکه دستگاههای اجرایی به بهانه پایبندی به شعار رهبر، بودجهها را صرف تبلیغات، همایشها، بنرهای گرانقیمت و... میکنند. رهبر بهجای اینکه دستور اصلاح ساختارهای اقتصادی را صادر کند، هرسال عمداً یک موج راه میاندازد و خود را در صدر اخبار و تحلیلها مینشاند. البته او خود عمیقاً باور دارد که با شعر و شعار، کالای ایرانی به فروش نمیرود و اشتغال تولید نمیشود؛ اما علاقه دارد نقش رهبری خود را با چنین رویکردهایی به جامعه ثابت کند. اما در ارتباط با سؤال دوم شما که چرا شعارها ابعاد اقتصادی یافتهاند، باید بگویم که اقتصاد ایران در 10 یا 12 سال گذشته شدیداً تحتفشار تحریم کشورهای غربی بوده و بهمرورزمان کمر خم کرده است. رهبر نظام بهتر از هرکسی به این مسئله واقف است. بنابراین چندان جای تعجب ندارد که شعارها از «پیامبر اعظم» و «عزت و افتخار حسینی» به سمت جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی متمایل شوند. این به خاطر فشارهای بیسابقه غرب است. بااینحال در عمل، هیچکدام از شعارها نهتنها محقق نشده بلکه بار مالی اضافه برای اقتصاد ایران به همراه داشته است.
حمایت از کالای ایرانی که بهعنوان شعار امسال انتخاب شده چه شاخصهایی دارد؟ آیا اصولاً در علم اقتصاد چنین دستورهایی که از بالا به پائین صادر میشوند، تعریف شده است؟
انتخاب شعار به این شکل که در ایران میبینیم در نوع خود یک پدیده عجیب است؛ مثلاً رهبر یک کشور جلوی دوربین قرار میگیرد و پس از تبریک سال جدید، شعار خود را با لحنی از بالا به پائین به مردم القا میکند. او در ادامه به مشهد میرود و به تجزیه تحلیل این شعار میپردازد. خیر در هیچکدام از مکاتب اقتصادی چنین موضوعی تعریف نشده و مبنای علمی هم ندارد. به نظر من این ویژگی مختص ایدئولوژی جمهوری اسلامی است که تلاش میکند با چنین شعارهایی بر ضعفهای اقتصادی خود سرپوش بگذارد. از مخاطبان شما پوزش میطلبم که این کلمه را استفاده میکنم، حمایت از کالای ایرانی عبارتی بسیار مضحک است. همانطور که گفتم خود رهبر هم به دلایل مختلف به کالای ایرانی باور ندارد. در علم اقتصاد فرض بر این است که همه مردم و معامله گران، رفتار عُقلایی دارند؛ بنابراین شما با درآمدی که دارید مطلقاً در پی کالایی هستید که قیمت و کیفیت مناسبی داشته باشد. شما وقتی آخر ماه حقوقتان را دریافت میکنید و قصد دارید برای خانه خود لوازم بخرید، هرگز با نیت خرید کالای ایرانی به بازار پا نمیگذارید، بلکه در ابتدا در ذهن خود مرور میکنید که کدام بِرند یا مارک کیفیت و قیمت مناسبی دارد. ممکن است آن برند یا مارک مورد نظر شما، ایرانی یا خارجی باشد؛ بنابراین در اینجا صرفاً کالای ایرانی و حمایت از آن موضوعیتی ندارد. این به دلیل رفتار عقلایی شما در اقتصاد است.
فرض را بر این میگیریم که همه مردم قصد دارند از کالاها و تولیدات ایرانی حمایت کنند، در این صورت چه مزایایی نصیب اقتصاد ایران خواهد شد؟
به دلیل همان رفتار عقلایی که عرض کردم، مردم هرگز چنین کاری را نخواهند کرد، مگر اینکه همه کالاهای مورد نیاز مردم با کیفیت خیلی بالا و با قیمت بسیار مناسب در داخل کشور تولید و عرضه شوند که البته غیرممکن است؛ اما فرض میکنیم اینگونه شود که شما میگویید؛ در این صورت اشتغال خوبی ایجاد میشود و ما به قیمت قطع ارتباطات تجاری با کشورهای خارجی، به تولید کالاهایی با قیمت تمامشده بالا و بیکیفیت میپردازیم و همه منابع کشور را هم در این راه تلف میکنیم. برای مثال همه فولاد موردنیاز کشور را به قیمت اتلاف آب شیرین، گاز و برق فروان خودمان تولید میکنیم و به این کار هم افتخار میکنیم. یا اینکه میتوانیم جلوی واردات موبایلهای سامسونگ و اپل را بگیریم و خودمان موبایل تولید کنیم. من از شما میپرسم این چه حمایتی است؟ این جز خیانت چیز دیگری نیست. ما باید سراغ تولید کالاهایی برویم که در آن مزیت نسبی داریم و از واردات قاچاق جلوگیری کنیم. اگر قرار بود با حمایت از کالای ایرانی اقتصاد ایران توسعه پیدا کند، اکنون ایرانخودرو و سایپا باید با خودروسازان بزرگ دنیا رقابت میکردند. این دو خودروساز ایرانی از حمایت کامل دولت برخوردارند و بیشترین یارانههای نقدی و غیرنقدی را دریافت میکنند. به خاطر این دو شرکت، سالهاست که تعرفههای صددرصدی برای واردات خودروهای خارجی وضع شده است. مردم را مجبور به خرید محصولات این دو شرکت کردهاند؛ اما آنها با تولیدات بیکیفیت و گران خود، فقط مرگ، مصدومیت و معلولیت را برای مردم به ارمغان آوردهاند. چرا محصولات این دو شرکت بیکیفیت و گران است؟ چون میدانند مردم راه دیگری ندارند و دولت هم هیچگاه حمایتش را قطع نمیکند. حمایت بیچونوچرا از سوی دولت و مردم چیزی جز تباهی برای اقتصاد در پی نخواهد داشت.
شما موافق تجارت آزاد و باز گذاشتن درهای گمرک هستید؟ اگر موافق نیستید چه راهکاری برای حل مشکلات اقتصادی ایران دارید؟
نه من موافق تجارت آزاد نیستم. ما باید واردات را کنترل کنیم و مانع قدرت گرفتن کالاهای خارجی در کشور شویم. دست یافتن به این هدف، راهکارهای خاص خود را دارد، نه اینکه به شکل غیرمنطقی و غیر کارشناسانه شعارهای توخالی بدهیم. حکومت نمیتواند بهصورت دستوری همهچیز را کنترل کند. مسئولان باید طی یک پروژه مطالعاتی در پی ایرادهای بخش صنعت و شناسایی ضعفهای بخش تولید بگردد. این پروژه مطالعاتی را باید به بخش خصوصی واگذار کنند، چون بخش دولتی غالباً همهچیز را به بیراهه میکشد. حکومت باید بهجای دستور دادن، آزادسازی اقتصادی را در دستور کار قرار دهد؛ یعنی قیمتها را تعدیل کند، یارانههای انرژی را حذف کند و از مقرر کردن تعرفههای غیرمنطقی برای کالاهای وارداتی دست بردارد. سپس خصوصیسازی را تسریع کند؛ البته این خصوصیسازیهایی که تاکنون انجام دادهاند، بیشتر رنگ و بوی خیانت و فساد داشته است. حکومت باید از اقتصاد دل بکند و شرکتها و صنایع دولتی را به بخش خصوصیِ واقعی واگذار کند. اصلاحات زیادی باید در بخش اقتصادی انجام شوند تا اشتغال ایجاد شود؛ اما رهبری مستقیماً رفته است سراغ حمایت از کالای ایرانی، همه ما از جمله خود او میدانیم که تحقق این شعار غیرممکن است و در عمل گرهای را از مشکلات باز نمیکند. گره مشکلات ایران در غُد بازی و لج بازی خود رهبر جمهوری اسلامی با جهان است. گره مشکلات کشور ناسازگاری با کشورهای غربی و خرابکاری حکومت در منطقه است. گره بزرگ دیگر، دخالت سپاه پاسداران در همه ابعاد سیاست و اقتصاد کشور است. رهبر باید اینها گرهها را یکییکی باز کند و بعد برود آن بالا پشت تریبون به مردم بگوید از کالای ایرانی حمایت کنید.