- بخش انگلیسی خبرگزاری دولتی آناتولی ترکیه در گزارشی نوشته علی خامنهای برای «رهبر» کردن مجتبی، از احمدینژاد به عنوان ابزاری برای از میدان به در کردن صادقآملی لاریجانی استفاده کرده.
- چرا آنچه در رسانههای ترکیه از پشت پرده سیاست در ایران افشا میشود از اهمیت ویژهای برخوردار است؟ چقدر احتمال دارد احمدینژادیها به بازیچهی سیاست علی خامنهای شدن پی برده باشند؟
این حکایت رسانههای ترکیهای، همسایه و دیوار به دیوار ایران است که به ویژه در افشای بخشی از پشت پردههای اقتصادی و سیاسی دانهدرشتهای جمهوری اسلامی سهم بسزایی دارند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
دور زدن تحریمها و پولشویی با کمک دلالهای بینالمللی مثل رضا ضراب و بابک زنجانی، انتقال ۱۸ تن طلا به ترکیه و همین اواخر افشاگری در مورد سفر خانوادهی علی خامنهای به ترکیه در جریان اعتراضات دیماه ۹۶ تنها بخشی از اخبار و گزارشهایی است که تنور آن اول در رسانههای ترکیه داغ شد.
بخش انگلیسی خبرگزاری دولتی آناتولی ترکیه اواخر سال ۹۶ در گزارشی به بررسی سناریوهای مختلف جانشینی پس از مرگ علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و ولی مطلقه فقیه در ایران پرداخته که پازل صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه، محمود احمدینژاد رییس دولت نهم و دهم و مجتبی خامنهای فرزند رهبر جمهوری اسلامی بازیگران اصلی آن هستند.
این خبرگزاری احمدینژاد را «جعبه سیاه» انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ خوانده و نوشته او مدتهاست با نامهنگاریها و سخنان تند خود علیه دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی در حال احیای خود در صحنهی سیاسی جمهوری اسلامی ایران است و به شدت علیه آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه موضع گرفته است.
آناتولی با اشاره به وضعیت سلامت خامنهای بحث تعیین جانشین برای او را پیش کشیده و پرسیده «چرا و تا کجا خامنهای، رفتارهای محمود احمدینژاد را تحمل میکند؟» و همچنین چه ارتباطی ممکن است بین تحمل احمدینژاد توسط خامنهای و برنامهریزی برای انتصاب «مجتبی» به عنوان جانشین وی باشد، پرسشی است که پاسخ آن به ادعای آناتولی بستر «عملیترین سناریو یعنی جانشینی مجتبی خامنهای» را فراهم میکند.
آناتولی مینویسد، هر پدری میخواهد فرزندش ادامهدهندهی راه او باشد و هر فرزندی توقع دارد که ادامهدهنده راه پدرش باشد. آیتالله خمینی و پسرش احمد از این قاعده مستثنی نبودند به همین دلیل بود که خمینی آیتالله منتظری را از سر راه برداشت که راه پسرش را باز کند اما مرگ زودهنگام احمد باعث شد که مسیر او ناتمام باقی بماند. مرگ مشکوک احمد در سال ۱۹۹۵ حدودا پنج سال پس از مرگ پدرش دلیل خوبی است برای اینکه خامنهای، مجتبی را پیشاپیش به عنوان رهبر بعدی تعیین کند.
بعد از مرگ خامنهای، مجتبی هرگز عزیزتر از احمد خمینی نخواهد بود. بسیاری از انقلابیون پیشین دستکم به احمد خمینی از نظر احساسی وابستگی، حتی کم، داشتند که به خاطر پدرش بود. اما امروز آنها چنین وابستگی را به مجتبی خامنهای ندارند.
به طور معمول یک «رهبر» یکی از پسران و دختران خود را برای جانشینی انتخاب میکند کرده و در طول زندگی برای آنها تبلیغ میکند تا این موضوع جا بیفتد. اما گاهی اوقات او را پشت سر خود به عنوان جانشین آینده نگه میدارد، مانند محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی.
خبرگزاری آناتولی ادامه میدهد، یکی از روشهای بسیار محبوب در بین ایرانیها در معامله عمل به این توصیه است: «هندوانهها را تک تک عرضه کنید تا آنها را راحتتر بفروشید»، به نظر میرسد خامنهای نیز این روش را دنبال میکند. رهبر جمهوری اسلامی موضع رسمی در بارهی مجتبی نمیگیرد و او هم به ندرت در بین عموم مردم ظاهر میشود و حتی تصاویر زیادی در انظار از او در دست نیست.
در این میان، موضوع جانشینی خامنهای برای احمدینژاد، موضوع زندگی و مرگ است. او میداند که اگر لاریجانی رهبر آینده شود، کارش تمام است. اگر اختیار امور به تنهایی دست لاریجانی بود او تا کنون در حذف احمدینژاد تردید نمیکرد. حتی شایعاتی وجود دارد که لاریجانی احمدینژاد را احضار کرده و گزارش آن به خامنهای نیز رسیده است.
آناتولی در پایان گزارش تحلیلی خود نوشته، شکی نیست که سیاست صحنهی امور غیرقابل پیشبینی است ولی هیچ احتمالی را نمیشود دستکم گرفت. یک سری از اتفاقاتی افتاده که بر اساس آنها گفته میشود محمود احمدینژاد به نوعی از سوی خامنهای به این دلیل حمایت میشود که چون او خیلی کمتر از لاریجانی سودای رهبری در سر دارد و دستش در تعیین جانشین چندان باز نیست. بنا بر این خامنهای رفتارهای احمدینژاد را تحمل کرده و سعی میکند از آن به سود خود و پسرش استفاده کند تا مانعی به نام صادقلاریجانی از سر راه مجتبی و رهبر شدن او برداشته شود.
گزارش آناتولی ۱۴ اسفند سال ۱۳۹۶ منتشر شد و تقریبا همزمان با دورانی که حمید بقایی، اسفندیار رحیم مشایی و محمود احمدینژاد فتیلهی ادعای «دخالت انگلیس در امور سیاسی» جمهوری اسلامی را بالا کشیدند و پس از آن مشایی حکم دادگاه بقایی را مقابل سفارت انگلیس در تهران آتش زد و احمدینژاد در چند سخنرانی و نامه و بیانیه دوباره آدرس انگلیس را داد و حمید بقایی از طریق همسرش در نخستین روزهای اعتصاب غذا پیام فرستاد و وصیت کرد که در کنار مبارزان علیه استعمار انگلیس دفن شود. وی در پیاماش روی اسم مارگارت تاچر نیز تاکید کرد.
همهی این انتقادات ضدانگلیسی یک سرش قوه قضاییه و لاریجانیهاست و سر دیگرش علی خامنهای و «بیت رهبری».
همزمان خبرهای غیررسمی منتشر شد مبنی بر سفر مجتبی خامنهای به لندن برای درمان «بیماری زنانه» همسرش که سکوت رسانههای حکومتی را در پی داشت اما به تدریج شایعه شد که او با افسران اطلاعاتی بریتانیا هم دیدار کرده است.
آنچه دستکم از کل ماجرا و مواضع احمدینژادیها پیداست این است که ظاهرا بر اساس شواهد بو بردهاند که خامنهای چه برنامههایی برای آینده دارد. متن نامهی اخیر ۳۰۰ حزباللهی که در آن خامنهای و دستگاههای امنیتی نظام به باد انتقاد گرفته شده میتواند یکی از دلایل این ادعا باشد.
در این نامه به خامنهای تاکید شده مسئولیت همه رویدادها به گردن اوست و در سال ۱۳۹۷ که سال سرنوشتساز انقلاب ۴۰ ساله است دو راه در پیش دارد یا «کشور رسماً به ملکِ طلقِ حلقههای بسته و عدهای معدود تبدیل گردد» و یا «با اصلاحات اساسی از خطر فروپاشی جلوگیری شود» که «راه تسلطِ مستکبرین خارجی و داخلی» بر کشور را هموار میکند.
سوابق رد پای مجتبی در افشاگری رسانههای ترکیه
به سال ۱۳۸۸ برگردیم؛ پس از بالاگرفتن اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، یک وکیل تُرک افشا کرد که هفت اکتبر ۲۰۰۸ هفت و نیم میلیارد دلار پول نقد و بین ۱۸ تا ۲۰ تن شمش طلا به ترکیه وارد شده که بلافاصله در ایران انگشت اتهام به سوی مجتبی خامنهای نشانه رفت تا جایی که ۲۱ دیماه سال ۱۳۹۱ غلامعلی حداد عادل (پدر همسر مجتبی) مجبور شد در اینباره صحبت کرده و اعلام کند که مجتبی خامنهای طلاها را جابجا نکرده است. وی به ماجراهای دیگری هم پرداخت و از جمله گفت فرزند مجتبی (نوه حداد عادل) در بریتانیا به دنیا نیامده است.
در همان دوران بود که تصویر حداد عادل و خرید کردن او از یک فروشگاه در لندن منتشر شد که حکایت از رفت و آمدهای او و خانوادهاش به لندن داشت.
بعد از حدود یک هفته پس از آنکه علی خامنهای سال ۱۳۹۷ را با شعار استفاده از کالای ایرانی نامگذاری کرد، بی بی سی سرویس اندونزی همین عکس حداد عادل را منتشر کرده و نوشته که وی پدر همسر مجتبی خامنهای است. پایگاه خبری دیلی استار هم بحث جایگزینی یک رییس جمهور نظامی را پیش کشیده و دست روی مجتبی خامنهای گذاشته است.
بابک تقوایی کارشناس نظامی به دیلی استار گفته در ایران سپاه به دنبال آن است که مجتبی خامنهای را به رهبری برساند و اگر چنین شود ایران جا پای کره شمالی خواهد گذاشت.
احمدینژادیها و سفرهای مجتبی خامنهای به لندن
تیم احمدینژاد سالهاست که روی روابط مجتبی خامنهای با انگلیسیها دست گذاشته است. در سال ۱۳۸۷ وبسایتهای نزدیک به احمدینژاد مصاحبهای قدیمی از گفتگوی فهیمه دُرّی همسر سعید امامی با مرکز اسناد انقلاب اسلامی را منتشر کردند که در آن از روابط نزدیک امامی با «بیت» خامنهای صحبت شده و فهمیه دری میگوید، همسرش در اواخر سال ۶۹ خانواده آقای خامنهای را برای کاری برده بود لندن و دو ماه تمام با این خانواده زندگی میکرد.
اینکه بعد از هر اعتراض گستردهای در ایران بحث «رهبری» مجتبی خامنهای تقویت میشود تازگی ندارد. در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز این بحث مطرح و چنان جدی شد که معترضان در خیابان شعار میدادند: «مجتبی بمیری رهبری رو نبینی»:
اگر فرضیهی خبرگزاری آناتولی درست باشد، علی خامنهای در به کار بردن احمدینژاد برای عقب زدن صادق آملی لاریجانی موفق بوده چون بحث فساد در قوه قضاییه کار را به آنجا رسانده که حتی شایعه برکناری لاریجانی مطرح شده است. خامنهای هم در یکی از سخنرانیهای خود به صراحت گفت که در بحث اجرای عدالت عقبافتادگی داریم. به این ترتیب، چه بسا حالا نوبت حذف احمدینژاد رسیده باشد که او برای فرار از سرنوشتی که گمان میکند در انتظارش است، به تکاپو افتاده و آن را به انگلیسیها و نقش آنها در تعیین سیاستهای جمهوری اسلامی نسبت میدهد.