- با توجه به گسترش نارضایتیها و اعتراضات در ایران، سپاه که خود را مدافع نظام و ارزشهای آن معرفی میکند، باید بین حضور در خارج از مرزها برای گسترش نفوذ و حضور در داخل کشور برای سرکوب شهروندان، یکی را انتخاب کند. منابع مالی و انسانی برای هر دو ندارد!
احمدرأفت - کیهان لندن
آیا اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران خود را آماده اولین درگیری نظامی مستقیم میکنند؟ آیا بحرانهای خاورمیانه که ٰرژیم ایران در همه آنها حضور فعال دارد، به جنگی منطقهای تبدیل خواهند شد؟ آیا نظام جمهوری اسلامی که در درون مرز از سوی اقشار مختلف مردم به چالشی جدی کشیده شده است، برای بقای خود احتیاج به بحرانی خارجی دارد؟ این پرسشها در این روزها در داخل ایران و در صحنه بینالمللی به صورت جدی مطرح هستند.آمریکا و بریتانیا و فرانسه با فرستادن بیش از ۱۰۰ موشک به سمت برخی از پایگاههای نظامی در سوریه، فصل جدیدی را در جنگ هفت ساله در این کشور عربی گشودند. مقامات نظامی این سه کشور، از موفقیت این حملات موشکی میگویند، در حالیکه دمشق و تهران صحبت از اقدامی نمایشی میکنند که از نظر نظامی حائز اهمیت نبوده است. بحث در مورد کارنامه نظامی این حملات موشکی را به کارشناسان واگذار میکنیم. این حملات موشکی ولی جنبههای سیاسی نیز دارند.
سکوت روسیه
در روزهای قبل از حمله موشکی سه کشور غربی، آلکساندر ژاپسکین سفیر روسیه در بیروت هشدار داده بود «در صورت حملهای موشکی به سوریه، ما نه تنها خود موشکها، بلکه مبدأ شلیک آنها را نیز هدف قرار خواهیم داد.» اما نه تنها حملهای به مبدأ شلیک این موشکها از سوی سوریه و یا هر کشور دیگری صورت نگرفت، بلکه سیستم دفاع موشکی سوریه که توسط روسها اداره میشود هم خاموش ماند. در اینجا دو پرسش مطرح میشود: این سیستم دفاعی نا کارآمد است، یا اینکه روسها عمدا آن را به کار نگرفتند؟
مسکو در اطلاعیهای سکوت سیستم دفاعی خود را با بیان اینکه «موشکهای شلیک شده به سمت سوریه وارد محدوده فعالیت روسیه در این کشور نشدند» توجیه کرد. سکوتی که پیام روشنی برای غرب و همزمان برای متحدین روسیه در سوریه، و به ویژه جمهوری اسلامی ایران داشت. پیامی که دولت حسن روحانی و فرماندهان سپاه دریافت کردند، اگرچه پاسخ آن را به منابع غیررسمی واگذار کردند. سعدالله زارعی استاد دانشگاه علامه تهران، در گفتگویی با خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، هدف حملات موشکی آمریکا و بریتانیا و فرانسه را «نه سوریه بلکه جمهوری اسلامی ایران» میداند و میافزاید «عدم واکنش متناسب روسیه در برابر تهاجم موشکی به سوریه نشان میدهد که روسها خود را مخاطب مستقیم این حملات نمیدانستند، اگرچه بر خلاف دیگر بازیگران از امکانات لازم برای دفع این حملات برخوردار بودند.»
در جبهه موسوم به اصلاحطلب نیز فیضالله عربسرخی عضو مجاهدین انقلاب اسلامی، در توییتر بیاعتمادی خود به روسیه را پنهان نمیکند. عربسرخی مینویسد: «سقف برخورد روسیه در دفاع از متحدین خود همین است. تنها متحد روسیه در منطقه استراتژیک مدیترانه مورد حمله موشکی آمریکا و متحدینش قرار گرفته و روسیه اعلام میکند که سیستم نظامی ما هیچگونه واکنشی نداشته است. البته اگر هم داشته ظرفیت و توانایی آن همین اندازه است. تکیه بر این طناب پوسیده خطا است». قرارگاه سایبری عمار، که زیر نظر مهدی طائب اداره میشود، در کانال تلگرامیاش، بدون بازی با کلمات صحبت از «ساخت و پاختهای روسیه و آمریکا» میکند.
هشدار اسرائیل
اگر در سوریه و در مقابل حملات موشکی آمریکا و بریتانیا و فرانسه، روسیه سکوت اختیار کرد و واکنشی نشان نداد، در صورت درگیری نظامی احتمالی بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، اگر خود را در حاشیه قرار ندهد، بدون شک در کنار سپاه قرار نخواهد گرفت. اسرائیل چنانکه وزیر دفاعش آویگدور لیبرمن چندین بار در هفتههای گذشته اعلام کرده است نسبت به هرگونه اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران و متحدینش از خاک سوریه واکنش سختی نشان خواهد داد. حملات هوایی اخیر اسرائیل به پایگاه «تیفور» در حومه حمص، و پایگاه دیگری در «جبل عزان»، هشداری بود به جمهوری اسلامی ایران که خیال هرگونه حمله نظامی به اسرائیل را از سر بیرون کند.
بنا بر آنچه در رسانههای اسرائیلی آمده است، سپاه در حال حاضر پنج پایگاه نظامی در سوریه را تحت کنترل خود دارد که در آنها پهپادهای ساخت ایران مونتاژ میشوند یا تبدیل به زرادخانه موشکی شده و یا محل نصب سکوهای پرتاب موشک هستند. دیگر پایگاههای سپاه در حومه شهرهای دمشق و حلب، و در دیرالزور قرار دارند. رسانههای اسرائیل مینویسند فرماندهی این پایگاهها با یکی از نزدیکان قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس، به نام امیرعلی حاجیزاده است.
یک مقام ارشد ارتش اسرائیل، در گفتگو با شبکه تلویزیونی اسکای میگوید اطلاعاتی به دست آمده که بر مبنای آنها گویا نیروهای سپاه در تدارک حملات موشکی از خاک سوریه به پایگاههای نظامی اسرائیل هستند. منابع اسرائیلی اهمیت زیادی به سخنان حسن روحانی میدهند که در سخنرانیاش به مناسبت روز ارتش گفت «به دنیا اعلام میکنیم هر سلاحی که نیاز داشته باشیم، عمدتا تولید کرده و اگر نیاز باشد تهیه میکنیم». در مراسم روز ارتش، حسن روحانی از یک سامانه جدید به نام «کمین ۲» نیز رونمایی کرد. این سامانه موشکی برای مقابله با پهپادها و هواپیماهایی ساخته شده است که در ارتفاع پایین پرواز میکنند.
اگر برخی از کارشناسان رودررویی نظامی بین ایران و اسرائیل در خاک سوریه را بسیار متحمل میدانند، برخی دیگر معتقدند که این دو کشور اگرچه در جنگ لفظی از هر مرزی رد شدهاند، ولی همیشه تلاش داشتهاند که خط قرمز مقابله مستقیم را رعایت کنند. یک کارشناس نظامی اسرائیلی معتقد است سیاستی که دولت بنیامین نتانیاهو در پیش گرفته است، «قرار دادن قدرتهای جهانی در مقابل جمهوری اسلامی ایران است». این کارشناس که تنها با شرط نام نبردن از او با کیهان لندن گفتگو کرده است، میافزاید «دولت اسرائیل تلاش دارد سپاه پاسداران را مجبور به گذر از خطوط قرمزی کند که تا کنون رعایت کردهاند، تا بلکه کشورهای دیگری وارد جنگ با جمهوری اسلامی ایران بشوند». اشاره این کارشناس به دو کشور آمریکا و پادشاهی سعودی است: «اگر جمهوری اسلامی ایران حتی به اشتباه با آمریکا بطور مستقیم مثلا در آبهای خلیج فارس درگیر شود و یا غیرنیابتی حملهای به پادشاهی سعودی صورت گیرد، آن زمان تمام کشورهای غربی مجبور به مداخله خواهد شد.»
سپاه بر سر دوراهی
سپاه نیز به نوبه خود در مقابل یک دوراهی قرار دارد. با توجه به گسترش بیسابقه اعتراضها در ایران و شعارهای ساختارشکنی که بخشهای مختلف جامعه در خیابانها فریاد میکشند و کلیت نظام را و نه دیگر بخشی از آن را به زیر سوال میبرند، سپاه که خود را مدافع نظام و ارزشهای آن معرفی میکند، باید بین حضور گسترده در برون مرزها و در بحرانهای منطقه و یا ایفای نقش اصلی در تضمین بقای جمهوری اسلامی با استفاده از ابزار سرکوب، یکی را انتخاب کند. انتخابی که ساده نیست. اقتدار سپاه از حضورش در بحرانهای منطقه و به ادعای سردارانش حفظ امنیت کشور در برون مرز برای اینکه در درون مجبور به جنگ نشوند، منشأ گرفته است. سپاهی که در خیابانهای ایران به عنوان عامل سرکوب عمل کند، نه تنها اقتدار، بلکه حمایت اندکی را که در به اصطلاح دفاع از امنیت کشور در مقابل «دشمن خارجی» به دست آورده را از دست میدهد.
تلاش سپاه برای ایجاد گروههای شبهنظامی در کشورهای منطقه نیز با توجه به مشکلات مالی کنونی، نه تنها قابل گسترش نیست، بلکه هر کدام از گروههای موجود نیز در صورتی که حمایت مالی کاهش یافته یا قطع شود، به دنبال حامی دیگری خواهند رفت و سپاه و جمهوری اسلامی را به حال خود رها خواهند کرد. بحران نظام تنها به داخل مرزها خلاصه نمیشود. در خارج از مرزها نیز ریزش هواداران و مزدبگیران جمهوری اسلامی آغاز شده است. یک نمونه بارز عراق است. در ماههای گذشته چندین گروه از شبهنظامیان عراقی و احزاب سیاسی این کشور که تا کنون در جبهه تحت حمایت جمهوری اسلامی و نیروهای قدس قرار داشتند، حساب خود را جدا کردهاند و نگاهشان، با وجود شیعه بودن، به سوی پادشاهی سعودی سنی منعطف شده است.