Saturday, May 5, 2018

صفحه نخست » گفتگوی نشریه سکوت با تاجزاده: خامنه ای زیر فشار مردم با کنترل نهادها موافقت خواهد کرد

tajzadeh_050518.jpgآنچه در ادامه میخوانید، مصاحبه نشریه سکوت با مصطفی تاجزاده میباشد. تاجزاده در بخشی از این گفتگو، در پاسخ به این پرسش که "عملکرد انقلاب در زمینه های مختلف را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا انقلاب توانست به آرمان های خود دست پیدا کند؟ اگر پاسخ منفی است علت آن را بیان کنید." گفت: "ما در جریان انقلاب و بعد از آن دستاوردهایی داشتیم و البته با ناکامی های بزرگ نیز مواجه شده ایم، که لازم است در مورد تک تک آنها جداگانه بحث کرد. من بزرگترین دستاورد انقلاب را رشد آگاهی های عمومی می‌دانم و اعتماد به نفس ایرانیان به گونه ای که برای هر تحولی به خود متکی باشند و بر اساس آن آینده خود را رقم زنند. به باور من آرمان های انقلاب همچنان زنده است، یعنی نسل جدید ما نیز همچنان استقلال می خواهد و نمی خواهد برایش واشنگتن یا لندن یا مسکو تصمیم بگیرند. جامعه ما همچنان طرفدار آزادی است در همه عرصه ها، از آزادی سبک زندگی تا آزادی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و در مجموع جمهوری خواه و دموکراسی طلب است بگونه ای که حتی گفتمان سلطنت طلبان ایران نیز دموکراتیک شده است و این که اصل را مردم و مطالبات و نظر آنان می خوانند." وی ادامه داد: "ما در زمینه‌ی حفظ استقلال ایران دستاورد درخشانی در این چهل سال داشته ایم ولی درمورد آزادی با فراز و نشیب مواجه بوده و به هیچ وجه نتوانسته ایم به مطالبات مردم در این باره پاسخگو باشیم. متاسفانه با نظارت استصوابی عقب گرد‌های جدی هم کرده ایم چون به میزان اینکه انتخابات در ایران غیر آزاد می‌شود آزادی در عرصه های گوناگان مورد تهدید قرارگرفته و محدود می شود. افکار ارتجاعی جمهوریت نظام را هنوز تهدید می‌کند و متاسفانه گفتمان رهایی بخش اسلامی تبدیل شده به گفتمانی که هر جا سخن از اسلام می‌گویند، به معنای مقابله با عقل سلیم است و اینکه می خواهند محدودیت جدیدی بر جامعه تحمیل کنند."

به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید

متن کامل این گفتگو بشرح زیر است:

١- با توجه به اعتراضات دی ماه ۹۶ و شعار های معترضین علیه اصلاح طلبان، آینده جریان اصلاحات را چگونه ارزیابی میکنید؟

اعتراضات دی ماه یکی از نقاط عطف سپهر سیاست در ایران است و از مقاطع بسیار مهم و تاثیرگذاری است که اگر درک نشود و متناسب با آن تجدید نظرهای اساسی در اداره کشور و در رفتار و گفتار نیروهای سیاسی به وجود نیاید، از تحولات جامعه عقب خواهند افتاد و پاسخ گوی نیاز های آن نخواهند بود.

جریان اصلاحات نیز اگر نتواند متناسب با این شرایط تجدید نظر لازم را در رفتار و گفتار خود به وجود بیاورد، آینده اش با ابهامات جدی مواجه خواهد شد و شاهد ریزش نیرو خواهد بود. اما اگر از حوادث درس بگیرد و سعی کند صریح تر هم با کانون قدرت و هم با جامعه سخن بگوید و مطالبات خود را شفاف تر بیان کند و راه کار های موثرتری را برای بهبود اوضاع پیشنهاد کند، همچنان خواهد توانست حرف اول را در عرصه سیاست بزند.

٢- به نظر شما سهم خواهی اصلاح طلبان و متحدان آنها چه تاثیری در حیات سیاسی این حزب دارد؟

سهم خواهی احزاب از حکومت اگرچه در عرف کشورهای دموکراتیک امری پذیرفته شده است، اما در ایران کنونی می‌تواند پیامدهای سو برای اصلاح طلبان داشته باشد. جامعه باید احساس کند آنچه برای اصلاح طلبان مهم است، امنیت و رفاه ملت است نه اینکه به هرقیمتی بخشی از کیک قدرت به آنها برسد. روشن است هر جا که دولت بخواهد از تجربیات و دانش و مدیریت و مهارت اصلاح طلبان استفاده کنند، آنها باید کمال همکاری را به عمل بیاورند. اما از این طرف نباید هدف اصلی و جنبه غالب فعالیت اصلاح طلبان کسب قدرت یا سهیم شدن در آن باشد که هم به خود آنان و هم به پایگاه اجتماعی آنها لطمه خواهد زد.

٣- نقش اصلاحات در مبارزه با فساد چیست و تا چه اندازه موفق بوده است؟

اصلاح طلبان تا به حال در مبارزه با فساد کاملاً موفق نبوده اند و در این مورد انتقاد به آنها وارد است اگر چه در قیاس با رقبای خود کارنامه بهتری داشته اند. به نظر من بهترین کاری که در این زمینه صورت گرفته، راه اندازی سامانه شفاف سازی شهرداری است که این امکان را برای هر شهروند فراهم می‌کند که از قراردادهای بیش از یک میلیارد تومن در شهرداری مطلع شود. بدین ترتیب ما می توانیم با فساد مقابله ای بسیار جدی به عمل بیاوریم. انتظار این است که عین این کار را دولت انجام دهد و با راه اندازی سامانه ی شفافیت نظارت مردم بر همه ی قراردادهای دولت را ممکن کند تا بدین ترتیب فساد به حداقل خود برسد. البته راه کارهای تجربه شده دیگری هم برای مقابله با فساد وجود دارد که باید دنبال شود اما به نظر من شفافیت اداری، آزادی رسانه ها و نظارت عمومی بر عملکرد ارکان حکومت کمر فساد را می شکند.

۴- تفاوت احزاب سیاسی موجود در کشور با احزاب سیاسی در سایر کشور ها چیست؟

در ایران احزاب نه تنها انحصار سیاست ورزی را در دست ندارند (مانند کشور های دموکراتیک به خصوص در اروپا) بلکه در بسیاری از مواقع حرف اول را هم نمی زنند و هنوز بعضی سیاست‌ورزان موثر تر از احزاب در عرصه سیاست به ویژه در انتخابات نقش ایفا می‌کنند. این یک ضعف بزرگ است. در کشورهای دموکراتیک سیاست ورزی حرفه‌ای صرفاً از طریق احزاب ممکن است و فعالیت سیاسی معطوف به قدرت خارج از احزاب متصور نیست و مفهوم ندارد. اداره کشور امری جمعی است. اگر کسانی قبل از اینکه به قدرت برسند نتوانند در یک حزب فعالیت جمعی کنند، شایستگی اداره کشور را که الزاما جمعی است، ندارند. در ایران متاسفانه هنوز این یک شعار برد دارد که یک وزیر یا حتی رئیس جمهور اعلام کند من هیچ وابستگی حزبی و تعهد حزبی ندارم. در حالی که این وضعیت نقطه قوت او نیست بلکه ضعف او به شمار می‌رود. این بدان معنی است که او نتوانسته با مجموعه ای از هم فکران خود تیمی یا حزبی تشکیل دهد که با برنامه ای مشخص و با کادرهایی تربیت یافته و با سابقه روشن بتوانند کشور را اداره کنند. متاسفانه جوانان تحصیل‌ کرده ها نیز کمتر فعالیت حزبی می‌کنند.

ما یکی از سیاسی ترین جوامع دنیا را داریم بگونه ای که ایرانیان علاقه‌مندانه مسائل را دنبال و درباره آنها اظهار نظر می کنند. با وجود این یکی از غیرحزبی‌ترین جوامع هستیم. در حالی که برای فعالیت سیاسی حرفه‌ای بشر تا به حال راهی بهتر از تشکیل حزب با همه ضعف های آن پیدا نکرده است.

۵- به نظر شما نقش اصلی جنبش دانشجویی در شرایط فعلی چیست؟ چگونه میتوان جنبش دانشجویی را برای اهداف مهم یک پارچه کرد؟

با انقلاب در ارتباطات و پیدایی فضای مجازی، دانشگاه در ایران نقش منحصر به فرد خود را در عرصه سیاست از دست داده است و اگر نتواند متناسب با فضای جدید تعریف تازه و کارآمدی از خود ارائه دهد، نخواهد توانست پیشتاز فعالیت های سیاسی و انتخاباتی باشد.

ببینید! مطبوعات پس از فضای مجازی کارکرد سنتی خود را از دست داده و باید تعریف جدیدی از خود ارائه دهد وگرنه مخاطبین خود را از دست خواهد داد و به محاق خواهند رفت. فعالیت های سیاسی دانشگاه در کشور ما نیز با پیدایش فضای مجازی به طور جدی باید تغییر کند. بنابراین لازم است فعالان دانشجویی در این شرایط باز تعریفی از خود ارائه کنند تا بتوانند بر اساس آن نقش مهمی در عرصه سیاست در کشور ایفا کنند.

۶- عملکرد انقلاب در زمینه های مختلف را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا انقلاب توانست به آرمان های خود دست پیدا کند؟ اگر پاسخ منفی است علت آن را بیان کنید.

ما در جریان انقلاب و بعد از آن دستاوردهایی داشتیم و البته با ناکامی های بزرگ نیز مواجه شده ایم، که لازم است در مورد تک تک آنها جداگانه بحث کرد. من بزرگترین دستاورد انقلاب را رشد آگاهی های عمومی می‌دانم و اعتماد به نفس ایرانیان به گونه ای که برای هر تحولی به خود متکی باشند و بر اساس آن آینده خود را رقم زنند. به باور من آرمان های انقلاب همچنان زنده است، یعنی نسل جدید ما نیز همچنان استقلال می خواهد و نمی خواهد برایش واشنگتن یا لندن یا مسکو تصمیم بگیرند. جامعه ما همچنان طرفدار آزادی است در همه عرصه ها، از آزادی سبک زندگی تا آزادی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و در مجموع جمهوری خواه و دموکراسی طلب است بگونه ای که حتی گفتمان سلطنت طلبان ایران نیز دموکراتیک شده است و این که اصل را مردم و مطالبات و نظر آنان می خوانند.

ما در زمینه‌ی حفظ استقلال ایران دستاورد درخشانی در این چهل سال داشته ایم ولی در مورد آزادی با فراز و نشیب مواجه بوده و به هیچ وجه نتوانسته ایم به مطالبات مردم در این باره پاسخگو باشیم. متاسفانه با نظارت استصوابی عقب گرد‌های جدی هم کرده ایم چون به میزان اینکه انتخابات در ایران غیر آزاد می‌شود آزادی در عرصه های گوناگان مورد تهدید قرارگرفته و محدود می شود. افکار ارتجاعی جمهوریت نظام را هنوز تهدید می‌کند و متاسفانه گفتمان رهایی بخش اسلامی تبدیل شده به گفتمانی که هر جا سخن از اسلام می‌گویند، به معنای مقابله با عقل سلیم است و اینکه می خواهند محدودیت جدیدی بر جامعه تحمیل کنند.

۷- راهکار مناسب برای برون رفت از بحران های موجود در فضای کشور چیست؟

به باور من دموکراسی در خانه و صلح در جهان راه کار برون رفت ما از معضلات است. براین اساس باید در جامعه گشایش های جدی در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی داشته باشیم و در عرصه بین المللی نیز به سمت تعامل جدی با همسایگان برویم و بدین ترتیب هزینه اداره کشور را به حداقل ممکن کاهش دهیم و سرمایه و اعتماد و رضایت مردم را به حداکثر وجه جلب کنیم. رفع فوری حصر و ممنوع التصویری، آزادی زندانیان سیاسی و لغو احکام سنگین قضایی برای فعالان مدنی، آزادی مطبوعات، حقوق زنان و کارگران و ... باید در دستور کار حکومت قرار گیرد، همچنین مقابله با فیلترینگ فضای مجازی نیز لازم است که می تواند آثار سو مانند توقیف فله ای مطبوعات همراه داشته باشد.

۸- چه راه کاری برای مقابله با فساد در نهادها و ارگان هایی مانند بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان، قوه قضائیه و سایر نهاد هایی که نظارت بر آن ها ممکن نیست وجود دارد؟

مهمترین راهکار برای مقابله با فساد در نهادهای انتصابی اول ایجاد حساسیت در افکار عمومی در این عرصه با استفاده از فضای مجازی است چون در رسانه ها امکان انتقاد به قوه قضاییه، صدا و سیما و... وجود ندارد.

دوم تلاش فراکسیون امید افزون بر تلاش های دولت و شهرداری ها در مقابله با فساد است تا به انجام تحقیق و تفحص در نهادهایی بپردازند، که به فسادهای گسترده مشهورند. به نظر من رهبر هم زیر فشار افکار عمومی با تحقیق و تفحص از آن نهادها موافقت خواهد کرد. متاسفانه قوه قضاییه خود در این زمینه متهم است و نمی توان از آن انتظار زیادی داشت.

۹- چه چیزی بیشتر از همه حیات سیاسی انقلاب را تهدید میکند؟

به باور من اندیشه های ارتجاعی و متحجر و داعشی بزرگترین خطری است که حیات سیاسی انقلاب را به لحاظ دینی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی تهدید می‌کند. راه برطرف کردن آن نیز پذیرش دموکراسی و تکثر است و اینکه داعش های وطنی نیز البته به میزان پایگاه اجتماعی و مردمی خود می‌توانند به شرط پذیرش قواعد بازی در مدیریت کشور سهم داشته باشند.

١۰- اگر بنا باشد یک انتقاد از خود و جریان اصلاحات را ذکر کنید، آن انتقاد چیست؟

یکی از انتقادهای وارد به ما آن است که تخلفات ٨۴ را علنی نکردیم. البته آقای خاتمی به قوه قضائیه نامه نوشت و دخالت ها در انتخابات را برای پیگیری قضایی منعکس کرد که هیچ گاه پیگیری نشد. بگذریم از اینکه اگر به شکایت من از آقای جنتی در همان سال ٨٠ رسیدگی می شد، اساساً به حوادث ٨٨ نمی رسیدیم.

١۱- اخیرا مشاهده کرده ایم که جریان های مقابل که خود را اصولگرا یا جبهه پایداری می نامند به شدت به مصطفی تاجزاده میتازند، پاسخ شما به این افراد چیست؟!

بله من هم اخیرا شاهد حملات سازمان یافته به خود هم از خارج کشور توسط کسانی که خود را برانداز می‌خوانند و هم در داخل توسط رسانه های دولت پنهان هستم اما شرایط کشور را بحرانی تر از آن می دانم که وقت خود را صرف جواب دادن به حملات آنها کنم و همچنان بنا دارم کار خود را دنبال کنم. البته در مورد مسائل مهم و مرتبط با سرنوشت ایران و ایرانیان مستقل از نظریات موافق یا مخالف حرف های خود را می‌زنم و تصور می‌کنم انتظار جامعه از من نیز همین است.

۱۲- با توجه به حمله نظامی ائتلاف به سوریه شما آینده این مناقشه را چگونه ارزیابی می کنید؟! و بنظر شما این جنگ چقدر بصورت مستقیم و غیر مستقیم متوجه ایران خواهد بود؟!

من منتقد مواضع و عملکرد جمهوری اسلامی در سوریه هستم و معتقدم که ما عملکردی بسیار پر هزینه و کم فایده داشتیم. خطاهای مهلکی هم مرتکب شده ایم که کارهای مثبت جمهوری اسلامی را هم تحت الشعاع قرار داده است. هنوز هم فکر می‌کنم امکان بازی برد برد را با کشور های بزرگ دنیا در مورد سوریه داریم چرا که اکثریت آنها وضع موجود سوریه را نمی‌پسندند، البته منهای اسراییل و جناح جنگ طلب آمریکا که تدوام ناآرامی ها را به سود خود می‌بینند. به هر حال چون اکثریت دنیا خواهان تثبیت وضعیت در سوریه و یمن هستند، امکان اینکه ما بازی برد بردی تعریف کنیم و براساس آن با دولت های بزرگ منطقه و جهان به توافق برسیم که هم حقوق مردم آن کشورها رعایت شود و هم از دامنه خصومت ها و نزاع ها کاسته شود، هنوز فرصت داریم . اهرم‌های خوبی هم داریم. کافی است آنها را به‌طور مناسب و با هدف دستیابی به توافق به‌کار بریم. من مذاکرات سه جانبه‌ی روسیه، ترکیه و ایران را مثبت ارزیابی می‌کنم و معتقدم یکی از دلایل حمله اخیر ترامپ به سوریه همین است که در این مذاکرات دیده شود.

۱۳- شما در مورد تظاهرات دی ماه بارها و بارها تاکید مؤکد فرمودید که مبادا ایران تبدیل به سوریه شود، آیا با توجه به نوسانات نرخ ارز در ایران خطر تبدیل شدن به ونزوئلا تهدید بزرگتری نیست؟!

تاکید بر آنکه ممکن است سوریه شویم به‌ هیچ‌وجه به‌ معنای آن نیست که ممکن است ونزوئلا نشوی. ما از هر دو جهت در معرض خطر هستیم؛ هم از جهت فشارهای اقتصادی و هم از جهت اوضاع سیاسی. اخیرا هم توئیتی ناظر بر همین خطر دوگانه زدم و یادآور شدم که ونزوئلا طولانی‌ترین منابع نفتی را در جهان دارد و لیبی بعد از آن و ایران سوم است. دو کشور اول که از نظر نفتی غنی ترین کشورهای جهانند اولی به لحاظ اقتصادی و دومی از نظر سیاسی فرو پاشیده است. پس تمام تلاش ما باید این باشد که ایران به سرنوشت آن دو دچار نشود.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy