کیهان لندن ـ برزو فارسی- رییس جمهوری آمریکا، ۱۲ مه (۲۲ اردیبهشت)، برای ماندن یا خروج این کشور از برجام تصمیم خواهد گرفت. گروهی معتقدند دونالد ترامپ از برجام خارج میشود و گروهی میگویند آن را تمدید میکند اگرچه بیشترین گمانها بر خروج آمریکا از برجام متمرکز شده است.
چه آنها که به هر دلیلی امیدوارند برجام ادامه پیدا کند و چه آنها که با انگیزههای مختلف روی ناکام ماندن آن حساب باز کردهاند جدا از تصمیم ترامپ، روی این موضوع که هدف آمریکا زیر فشار قرار دادن اقتصاد جمهوری اسلامی به منظور تغییر در سیاستها کلان نظام است، اتفاق نظر دارند.
اختلاف نظر اما از «میزان این فشارها» و «اهداف تغییرات احتمالی» شروع میشود.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
درون جمهوری اسلامی نه تنها صاحبنظران در «پیشبینی سرنوشت برجام» به جمعبندی مشترک نرسیدهاند بلکه هنوز به طور مشخص نمیدانند اگر ترامپ از برجام خارج شود چه باید کرد و اگر بماند چه شرایطی به آن الحاق خواهد شد. آنها فقط در استفاده از «زبانِ نظامی و تهدید» به اشتراک رسیدهاند و این ادعای توخالی را مطرح میکنند که «جمهوری اسلامی برای تمام مراحل مختلف پس از لغو برجام برنامهریزی کرده است».
گرچه به ظاهر جنگ قدرت میان جریانهای داخلی جمهوری اسلامی بر سر مسائل مختلف چنان بالا گرفته که ادامه برجام ممکن است به نفع دولت و جریان موسوم به امید و جناح اصلاحطلب ارزیابی شود و از همین رو جریان اصولگرا و ولایتمداران و سرداران سپاه برای خروج آمریکا لحظهشماری میکنند تا آن را بر سر دولت حسن روحانی و جریان رقیب بکوبند اما مسئله برای نظام حیاتیتر از آن است که بتوان آن را به دعواهای جناحی محدود دانست.
برخی تحلیلگران بر این باورند که جریانهای سیاسی داخل جمهوری اسلامی با وجود همه تضادها و اختلافاتی که دارند در «حیاتی بودن ادامهی برجام برای کلّ نظام» اشتراک نظر دارند. «زبان مشترک تهدید» و تکیه بر شعارهایی نظیر «همه گزینهها حق ایران» است یا «غنیسازی مجددا آغاز میشود» و «لغو برجام پشیمانی تاریخی آمریکا» را به دنبال خواهد داشت که از زبان رییس دولت تا فرماندهان سپاه شنیده میشود بیانگر همین اهمیت است و نباید به لاف و گزاف و زیادهگوییهای مقامات کشوری و لشکری که فقط حفظ ظاهر است گوش کرد.
برخی از تحلیلگران نیز معتقدند که اختلافها و تضادهای جریانهای درونی بر سر منافع و منابع قدرت چنان عمیق است که حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند در مورد برجام به اتفاق نظر برسند و موضع مشترک بگیرند. برای نمونه جریانهای نزدیک به مرکز قدرت و ولایتمداران از ابتدای انعقاد توافق اتمی «فراموشی مصلحتی» گرفتند و بدون در نظر گرفتن اینکه علی خامنهای پس از «نرمش قهرمانانه» با روی کار آوردن گروه روحانی- ظریف مجوز مذاکره با ۱+۵ را صادر کرد، برجام را دستاوردی بیحاصل و ناکام و عقبنشینی مفتحضانهی دولت میخواننند و از آن علیه جناح رقیب بهره میبرند بدون آنکه متوجه باشند که شکست برجام، به معنی شکست تمام نظام است.
سنبه پر زور است، شمشیرها را غلاف کنید!
در مقابل، گروهی دیگر در داخل نظام به قول معروف معتقدند که این «تو بمیری» از آن توبمیریهای کلینتون و اوباما نیست و این بار سنبهی آمریکا و همپیمانانش پر زور است و به جای شاخ و شانه کشیدن بهتر است دیر نشده پای میز مذاکره نشست. اینها کسانی هستند که تا همین اواخر جرأت ابراز نظر علنی نداشتند و فقط از روی واکنش تندروها میشد فهمید که چنین افرادی نیز درون نظام وجود دارند. افرادی که از سوی رسانههای حکومت «ترسو»هایی خوانده میشوند که جا زده و در پی امضای «برجام دوم» هستند. عقبنشینی تاریخی کره شمالی که ظاهرا به زودی به سرانجام خواهد رسید، ته دل جناحین نظام را نیز خالی کرده است.
ترامپ از برجام بیرون نمیرود
سیدجلال ساداتیان سفیر پیشین جمهوری اسلامی در لندن و حامی دولت روحانی میگوید بر این باور است که ترامپ به یک بهانهای، از برجام خارج نخواهد شد.
او در سرمقالهی روز دوشنبه، ۱۶ اردیبهشت، در روزنامه آرمان نوشته «ترامپ حفظ برجام برای ایجاد نگرانی در کشورهای پولدار عربی را مفید دانسته و آنها اقدام به خرید اسلحه بیشتر و عقد قراردادهای اقتصادی و بازرگانی وسیعتر با آمریکا خواهند کرد و این، همان امر مطلوب آمریکاست و نیز موجب رضایت بیشتر لابی اسرائیل است.»
ساداتیان دلایل دیگری هم برای اینکه ترامپ از برجام خارج نمیشود آورده از جمله این سناریوی تخیلی که خروج آمریکا از برجام آغاز جنگ وسیع در منطقه «در حد جنگ سوم جهانی» میشود و آمریکا در باتلاق گیر میکند و اروپاییها با آمریکا همصدا نمیشوند و چین و هند و روسیه نیز مترصد چنین خبط و اشتباهی از سمت ایالات متحده خواهند و نهایتا به کمک ایران میآیند تا هر چه بیشتر هزینه مادی و معنوی و اعتباری جنگ در منطقه را برای آمریکا افزایش دهند تا آمریکا را کاملا متضرر سازند و موقعیت برتر فعلی را از آن کشور سلب کنند!
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان تهران نیز که از نزدیکترین رسانهها به مرکز قدرت در ایران است در سناریوی دیگر موضوع را چنین مطرح کرده و گفته ترامپ در پی محدودسازی برنامه موشکی ایران و دستکشیدن از حضور نظامی جمهوری اسلامی در منطقه است و میخواهد این شروط را به برجام الحاق کند و نه اینکه برجام را کنار بگذارد زیرا برجام به همان اندازه که برای ما [نظام] فاجعه بوده، برای آمریکا یک دستاورد طلایی و پر سود است و آمریکا هرگز حاضر نیست این امتیاز بزرگ را که مفت و مجانی به دست آورده است از دست بدهد. شریعتمداری در سناریوی رویایی خویش معتقد است آمریکا توان و زمان درگیری با ایران را ندارد.
اما محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت و معاون حسن روحانی گفته به احتمال قوی آمریکا از برجام خارج میشود و باید منتظر تغییر اوضاع کشور باشیم؛ وی از آماده شدن برای «محاصره اقتصادی» حرف زده است.
جلال میرزایی نماینده اصلاحطلب ایلام در مجلس اخیرا از مسئولان جمهوری اسلامی خواست در مورد پیشنهاد مذاکرات جدید بر سر برجام عقلانی فکر کنند و احساسی عمل نکنند تا نظام مجبور نباشد هزینههای خروج از برجام را پرداخت کند. این عضو کمیسیون انرژی مجلس گفته ما میتوانیم حالا که غربیها «تا کنون پیششرطی برای مذکرات جدید با ایران نگذاشتهاند» و با توجه به چالشهایی که وجود دارد، «این مسئله را به یک فرصت تبدیل کنیم چرا که قرار نیست در مذاکره فقط ما امتیاز بدهیم.»
جنگ در میدان اقتصادی
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، دهم اردیبهشت ۹۷، در بخشی از سخنان خود گفت «دشمنان ما فهمیدهاند و دانستهاند که در جنگ سخت نظامی طرْفی نخواهند بست... این را میدانند که اگر وارد درگیری و برخورد سخت و نظامی با ما بشوند، پایشان گیر میافتد. بله، به ما ضربه میزنند، امّا خودشان ممکن است چند برابر ضربه بخورند؛ این را فهمیدهاند... امروز آنچه مطرح است برای دشمنان ما، جنگ اقتصادی است. اتاق جنگ آمریکا علیه ما عبارت است از وزارت خزانهداری آمریکا که همان وزارت اقتصاد و داراییشان است؛ آنجا اتاق جنگ با ما است.»
این نظرات و پیشبینیهای متعدد تنها گوشهای از صداهایی است که از درون نظام حاکم بر ایران شنیده میشود و مهر تاییدی است بر اینکه رژیم در مورد برجام «گرفتار مجهولات متعدد است» و قدرت عمل را از دست داده و انتظار میکشد تا ترامپ تصمیم خود را اعلام کند. همان شرایطی که سبب نوشیدن جام زهر توسط خمینی در تابستان ۶۷ و نرمش قهرمانانه خامنهای در بهار ۹۲ شد. حال باید دید آیا جمهوری اسلامی برای حفظ برجام و مذاکرات بر سر برنامه موشکی و مداخلات نظامی در کشورهای منطقه دست به نوشیدن جام زهر و نرمش قهرمانانه با عنوانی جدید خواهد زد یا نه.
مردم نیز در این زمینه نظرات خود را دارند. گروهی میگویند مذاکره با آمریکا تمام شده و آنچه در حال وقوع است زمینهچینی برای پذیرش شروط ترامپ است. عدهای میگویند ترامپ هرگز اوباما نخواهد شد و از اعتراضات مردم پشتیبانی خواهد کرد و برجام را که به سود رژیم است حفظ نخواهد کرد. این وسط حامیان دولت نگرانی دیگری هم دارد که اگر برجام بماند و مذاکرات موشکی آغاز شود، آیا باز هم به حساب تیم روحانی- ظریف و دولت کنونی نوشته میشود؟!
موضع کلی اپوزیسیون در قبال برجام چه بوده؟
در مورد برجام برخلاف اینکه درون نظام تشتت نظریه و آراء به نظر میرسد اکثریتِ اپوزیسیون، البته آن بخشی که نگاهش به اصلاح جمهوری اسلامی نیست، به جمعبندی مشترک رسیدهاند. آنها از یک سو بر این باورند که خروج ترامپ از برجام گامی بزرگ برای هُل دادن نظام به سمت فروپاشی است؛ و از سوی دیگر حتی اگر تلاشها برای نگهداشتن ترامپ در برجام موثر واقع شود، اما با همین شرایط کنونی نخواهد بود بلکه سیاستهای منطقهای رژیم از جمله موشکپراکنی و مداخله سیاسی و نظامی در کشورهای منطقه و حمایت از شبهنظامیان و پشتیبانی مالی از تروریسم، چه رژیم ایران بخواهد و چه نخواهد، به آن سنجاق خواهد شد. از همین رو در هر دو صورت، تحریمهای گسترده اقتصادی در انتظار رژیم است. آنچه میتواند رژیم را از تحریمهای کنونی و بیشتر نجات دهد، نه یک نرمش قهرمانانه بلکه عقبنشینی تمامعیار و همهجانبه است.
ناتوانی در برابر حملات اسراییل
جمهوری اسلامی ادعا میکند که حضور نظامیاش در سوریه قانونی و به درخواست دولت اسد صورت گرفته، بنابراین حمله اسراییل به مراکز استقرار سپاه از نوع حمله به شبهنظامیها نیست. این توجیه اما مقابله اسراییل و ایران در سوریه را پنهان نمیکند! مقابلهای که جمهوری اسلامی در برابر آن ناتوان است؛ سه حملهی بیجواب به پایگاههای در اختیار سپاه در سوریه آن هم در کمتر از یک ماه دلیل روشنی برای این ادعاست.
بر همین اساس گروهی معتقدند برای کاهش احتمال شعلهور شدن آتش یک جنگ تمامعیار در منطقه با خسارتهای جبرانناپذیر بهترین گزینه «مهار رژیم ایران» است که با تحریمهای سفت و سخت، با برجام یا بیبرجام، میتوان آن را پیش برد.
در واقع حضور همه جانبهی جمهوری اسلامی در سوریه نه تنها نقش تعیینکننده در ناکامی برجام بازی میکند بلکه به باتلاق رژیم نیز تبدیل شده است. باتلاقی که میلیاردها دلار از سرمایه مردم ایران و همچنین جان هزاران نفر از نیروهای اعزامی در آن مدفون شده است.
واپسین تلاشهای شرکای نامطمئن
در آستانه تصمیم ترامپ در مورد برجام بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا به آمریکا سفر کرده تا برای راضی کردن او به حفظ توافق اتمی آخرین تیرهای کمان اروپا را هم پرتاب کند.
او در سرمقاله روزنامه نیویورک تایمز با عنوان «خروج از برجام اشتباه است» تکرار کرده از میان تمام گزینههای موجود برای اطمینان از اینکه ایران هرگز به سلاح اتمی دست پیدا نخواهد کرد، برجام کمترین نقص را دارد. او همچنین نوشته «یقین دارم که [توافق اتمی] میتواند اصلاح شود. به همین سبب بریتانیا، در کنار آمریکا، فرانسه و آلمان برای رفع نقایص برجام همکاری میکند.»
به گفته او ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی دارای ۱۱ هزار و ۵۰۰ سانتریفیوژ و ۷ تن اورانیوم با غلظت پایین بود، اگر رهبران ایران بنا داشتند که سلاح هستهای تولید کنند تنها ظرف چند ماه قادر به تولید اورانیوم با درجه نظامی به منظور تولید اولین بمب هستهای میبودند.
به نوشته جانسون ایران در چارچوب برجام دوسوم سانتریفیوژهای خود را از مدار خارج کرده و از ۹۵ درصد ذخایر اورانیوم خود داوطلبانه دست کشیده است؛ وی تاکید کرده «در این زمان حساس کنار گذاشتن برجام و برداشتن محدودیتها علیه ایران یک اشتباه است.»
آنچه جانسون از آن به عنوان «اصلاح» یاد میکند البته همان پاشنه آشیل و تجلی اقتدار جمهوری اسلامی یعنی برنامه موشکی است. آنهایی که معتقدند ظریف به عنوان «سردار دیپلماسی» و قاسم سلیمانی به عنوان «سردار ملی» دو بال اقتدار جمهوری اسلامی در سیاست خارجی هستند به زودی خواهند دید که آیا این ترکیب ناموزون به همان جام زهری میانجامد که خمینی با قرارداد ۵۹۸ نوشید یا تیغی خواهد شد بر گلوی نظام...