اعتماد ـ زهیر موسوی - هرچه به ۲۲ اردیبهشت نزدیک میشویم، چالش ماندن یا برهم خوردن «برجام» که مهمترین دستاورد دولت حسن روحانی است جدیتر میشود. برخی معتقدند اظهارات اخیر ترامپ که یک فعال اقتصادی است مصرف خارجی داشته و امریکا هیچگاه از برجام خارج نخواهد شد. در طرف مقابل گروهی هستند که معتقدند برجام همین امروز برهم خورده و ۲۲ اردیبهشت تنها موضع رسمی امریکا اعلام خواهد شد. دسته دوم همان کسانی هستند که از روزهای نخست مذاکرات بانگ مخالفت با دولت را بلند کرده و اعلام کردهاند موافق مذاکره با قدرتهای جهانی نیستند؛ این گرایش فکری- سیاسی اکنون خود را در یک قدمی تحقق آرزوی خود که همان برهمخوردن برجام است، میبیند. «اعتماد» از فعالان سیاسی سه جناح «اصلاحطلب»، «اصولگرا» و «اعتدالگرا» پرسیده است:
۱- در صورت برهم خوردن برجام، چه تغییراتی در بدنه اجتماعی روحانی رخ خواهد داد؟
۲- آیا با برهم خوردن برجام اقبال عمومی به اصولگرایان بیشترخواهد شد؟
۳- راهبرد جریان اصلاحات در قبال دولت و افکار عمومی پس از برهم خوردن برجام چیست؟
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
با توجه به اینکه اغلب اصولگرایان در زمان تصویب برجام از مخالفان این توافق بودند، در صورتی که امریکا از برجام خارج شود آیا بهبودی در وضعیت جریان راست در فضای داخلی ایران ایجاد خواهد شد؟ اقبال و گرایش افکار عمومی به این جریان تغییر خواهد کرد؟
امیر محبیان، فعال سیاسی اصولگرا: اصولگرایان در قبال برجام دارای موضع واحدی نبودند؛ گروهی آن را با ترکمنچای مقایسه میکردند و گروهی دیگر آن را یک ضرورت ولو نامطلوب میشمردند ولی همه در یک نکته مشترک بودند و آن اینکه باید مذاکرات از موضع بدبینانه نسبت به امریکا و درراستای دریافت حداکثر امتیاز از این مذاکرات به نفع منافع ملی صورت گیرد. خط کلی اصولگرایان این نیست که برجام شکست بخورد تا از آن بهرهبرداری سیاسی کنند. اگر کسی یا جریانی چنین فکری داشته باشد فارغ از فرصتطلبی حتما نسبت به منافع ملی خیانتکار است. اما ما معتقدیم نباید سرنوشتمان را به بقای برجام گره بزنیم. اگر چنین کنیم و غرب از آن مطلع شود؛ عملا برجام به نقطه ضعف ما تبدیل شده و دایما بر آن فشار وارد میشود. شخصا معتقدم با توجه به شرایطی که بود ظریف و تیم مذاکرهکننده کار خوبی انجام دادند و فرصتی را برای مانور سیاسی و دیپلماتیک برای نظام ایجاد کردند ولی شدیدا مخالف افزایش انتظار و توقع مردم از نتایج محتمل برجام بوده و هستیم؛ در حال حاضر هم نباید در مردم این حسی پدید آید که با خروج ترامپ از برجام و انحلال آن به پایان راه میرسیم. باید خود را برای ادامه راه بدون برجام آماده کنیم. اگر خود را برای سختترین وضعیت آماده کنیم اگر هم در برجام ماندیم باید فرصتهای نسیه را سریعا نقد کنیم. باید به خودمان و بقیه تفهیم کنیم که برجام یک واقعه در مسیر دیپلماسی این کشور است نه تمامی دیپلماسی ما.
برهم خوردن برجام به نفع مردم است یا ادامه برجام؟
محمدجواد قدیریابیانه، فعال سیاسی اصولگرا: برجام در چند مرحله شکست خورده است. در مرحله اول امتیازات نقد بسیار زیادی در مقابل تعهدات محدود و نسیه غرب تقدیم طرف مقابل شد.
باید توجه داشت که غرب به همان تعهد نسیه خود نیز در طول این مدت عمل نکرد. این عدم تعهد هم در دوران اوباما و هم در دوران ترامپ وجود داشت. یکی از اصلیترین تحریمهایی که قرار بود با برجام لغو شود تحریم بانکی ایران بود اما این اتفاق نه در دوره ترامپ و نه در دوره اوباما رخ نداد. به اعتقاد من، مشکل اصلی مردم و دولت هستند. دولتی که به امید برجام ۵ سال از اتخاذ تدابیر لازم درراستای اقتصاد مقاومتی اجتناب کرد و مردمی که بدون توجه به نیازها و وظایف خود متاسفانه جزو کمکارترین مردمان دنیا
هستیم. واقعیت آن است که برجام شکست خورده و ایران امتیازات یکسویه زیادی را به امریکا و اروپا داده در حالی که طرف غربی به همان تعهدات محدود خود عمل نکرد که اگر به همان تعهدات محدود عمل میکردند ایران نیز از برجام سود میبرد. اگر امریکا اعلام کند از برجام خارج میشود، دولت باید بلافاصله اعلام کند برجامی باقی نمانده که ایران بخواهد به آن پایبند بماند.
برهم خوردن برجام به نفع مردم است یا پابرجا ماندن آن؟
محمدعلی پورمختار، نماینده مجلس: مخالفت اصولگرایان از ابتدا با برجام به دلیل آشنایی این جریان سیاسی با بدعهدیهای امریکا بود. از همان ابتدا جریان اصولگرایی به امریکا اطمینان نداشت زیرا این کشور در طول روابط خود با ایران صرفا منافع خود را مورد توجه قرار داده و از ابزارهای بینالمللی برای استعمار و تحمیل فشار به سایر کشورها استفاده میکند. امریکا امروز بهتر از هرکس دیگری میداند که ایران پایبندی کامل به برجام داشته درحالی که هیچ کدام از طرفین دیگر به تعهدات خود عمل نکردهاند.
ما اصلا از برهم خوردن برجام نگران نیستیم زیرا این توافق آوردهای برای ما نداشت. ایالاتمتحده پس از برجام، دشمنیها، تحریمها و تعارضات خود با جمهوری اسلامی ایران را افزایش داد بنابراین برجام هیچ سودی نداشته است که حالا برهمخوردن آن بخواهد برای کشور مضر باشد. مردم ما بدتر از برجام را دیدهاند که به عنوان نمونه میتوان به حمایت امریکا از صدام اشاره کرد. نه ماندن در برجام نفع دارد و نه خروج از آن ضرر بلکه این یک بازی است که امریکا برای فشار به سایر کشورها به راه انداخته است. اگر امریکا در برجام به تعهدات خود عمل میکرد ایران نیز از این توافق سود میبرد اما وقتی این کشور به صورت آشکارا این توافق را نقض کرده است، ماندن در آن نفعی برای مردم و کشور نخواهد داشت.
از بین رفتن «برجام» چه تاثیری در فعالیت سیاسی جریان اصولگرایی خواهد داشت؟
سیدمحمد حسینی، سخنگوی جمنا: جریان اصولگرایی از آغاز مذاکرات نسبت به نتیجه آن خوشبین نبود زیرا این جریان به بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن طرف امریکایی ایمان داشت اما خوشبینی جریان اصلاحطلب به طرف امریکایی بیش از اندازه بود. اکنون پس از گذشت سالها از توافق برجام، پیشبینی جریان اصولگرایی درست از آب درآمده و ما شاهد هستیم که طرف امریکایی توافق به هیچ کدام از تعهدات خود پایبند نیست.
امیدوارم این اتفاق سبب شود تا در موضعگیری علیه امریکا، یکپارچگی و انسجام در کشور ایجاد شود. با برهم خوردن برجام، اعتماد مردم به جریان اصولگرایی بیشتر جلب شده و افکار عمومی متوجه خواهد شد اگر انتقادی در گذشته وجود داشته از باب دلسوزی و رعایت مسائل کشور بوده است نه کینهتوزی و دشمنی. پیشبینی من از شرایط سیاست داخلی ایران در دوران پسابرجام آن است که اعتماد مردم به جریان اصولگرایی بیش از پیش خواهد شد.
راهبرد اصلاحطلبان در صورت برهم خوردن برجام در قبال دولت و افکار عمومی چیست؟
مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز: آنچه قبل از هر اقدامی در مسائل مهم داخلی و بینالمللی میتواند موثر و پشتوانه اقدامات عملی بعدی باشد وحدت، انسجام داخلی، همدلی و همزبانی است. اصلاحطلبان باید به عنوان بخش مهمی از جامعه که همواره تعهد خود را به منافع ملی، پیشرفت کشور و منافع مردم نشان دادهاند باید راهکارهای موثر و دلسوزانه خود برای مقابله با برهم خوردن احتمالی برجام، در حوزه سیاست داخلی و خارجی را به مسوولان انتقال داده و به رفع مشکلات کمک کنند. آنچه مهم است ما باید در مساله برجام و همچنین سایر مسائل که به امنیت ملی کشور مربوط میشود، همراهی و همافزایی داشته باشیم تا کشور از مشکلاتی که دشمنان قصد تحمیل آن را دارند، به سلامت عبور کند. این موضوع باید مهمترین رویکرد اصلاحطلبان باشد. نکتهای که باید به آن توجه داشت آن است که برهم خوردن برجام هیچگونه تاثیری در موقعیت و سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات نخواهد داشت.
خروج احتمالی امریکا از برجام چه تاثیری در موقعیت اجتماعی اصلاحطلبان خواهد داشت؟
غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب: در تحلیل مسائل و موضوعات مربوط به برجام نباید تاریخ را حذف کرد. اگر تاریخ را حذف کنیم، متوجه نخواهیم شد که در چه شرایطی وارد توافق برجام شدیم و ایران چه شرایط بینالمللی، منطقهای و داخلی در اثر تحریمها داشت.
اما به هر روی اغلب توافقات بینالمللی در دنیا با کم و کاستیهایی در اجرا یا بدعهدیهای یک طرف مواجه میشود. کسی پیشبینی نمیکرد که پدیدهای چون ترامپ با نگاههایی پارانوییدی و وابسته به جریانهای افراطی در عرصه بینالملل و خاورمیانه چنین مشکلاتی را ایجاد خواهد
کرد.
نباید فراموش کرد که این مسائل رخ داده در برجام به صورت غیرمترقبه بوده و جامعه هم این موضوع را درک خواهد کرد چرا که اصلاحطلبان یا روحانی مدعی نشدهبودند پس از برجام تمام زمام امور بینالملل را به دست خواهند گرفت. ایران در توافقنامه برجام یک سوی ماجرا است و سوی دیگر ۶ قدرت بزرگ جهانی قرار دارد این موضوعی است که مردم هم میدانند و هم درک میکنند گرچه به هر حال خروج از برجام پیامدهایی دارد.
البته نباید فراموش کرد که تصور تبعات خروج از برجام بیشتر از آن چیزی است که رخ خواهد داد. وقتی جامعه با واقعیت رو به رو شود نگرانیهای ایجاد شده هم تعدیل خواهد شد. مسوولان هم باید به مردم اطلاعات درست بدهند و اجازه ندهند روز به روز نگرانتر شوند. اما به طور کلی نمیتوان گفت تاثیر برجام بر بدنه اجتماعی حامی دولت یا اصلاحطلبان چیست و آیا تاثیر مستقیمی دارد یا خیر اما اصولگرایان هم نباید از آسیب رسیدن به موقعیت اصلاحطلبان خوشحال باشند چرا که اگر مردم از اصلاحطلبان ناامید شوند اقبالی به اصولگرایان نخواهند داشت و کل مجموعه ضرر میبیند.
راهبرد اصلاحطلبان درصورت برهم خوردن برجام در قبال دولت و افکار عمومی چیست؟
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب: راهبرد اصلی جریان اصلاحات درصورت برهم خوردن برجام همان مسیری است که باید در گذشته در آن حرکت میکرد که برجام دچار این مشکل نشود. چرا برجام دچار مشکل شد؟ تنها مشکل برجام روی کار آمدن ترامپ نبود که نمیخواهد این موضوع را انجام دهد، مساله آن است که ما باید روی وحدت سیاست داخلی خود دست بگذاریم. ما اگر در داخل وحدت نداشته باشیم، ممکن نیست بتوانیم سیاست خارجی موثری را به پیش ببریم. زمانی که وحدت داخلی ما خدشهدار شد و به آن اهمیت ندهیم، نتیجه این میشود که ترامپ به خود اجازه میدهد هرکاری را انجام دهد. بنابراین مساله ما در سیاست داخلی رسیدن به وحدت است. چه برجام باشد، چه نباشد راهبرد ما باید بازسازی سیاست داخلی باشد. کشوری که سیاست داخلی آن به سیاست خارجی گره خورده و تحت تاثیر آن است، استقلال خودرا از دست داده. موضوع حایز اهمیت آن است چنانچه ما در مسیری حرکت کنیم که قدرت داخلی و سیاسی خود را تقویت کنیم، دیگر تحت تاثیر ماندن یا نماندن برجام نخواهد بود.
برجام یا هر توافق دیگری زمانی موثر است که بازتاب سیاست داخلی باشد. اگر جریان اصلاحطلب خطمشی خود را در این مسیر قرار دهد بعید است با مشکل مواجه شود. اگر برجام نبود مشکلات بسیار عمیقتر از امروز بود. ظاهرا برخی علاقه دارند نگاه به خارج را تعمیم دهند. آن کسانی که از طریق نگاه به خارج میخواستند مسائل داخل را حل کنند امروز باید پاسخگوی این موضوع باشند. دیدگاه دیگری بود که نگاه متفاوتی به خارج داشت. این عده همیشه نگاه به خارج داشته و متصور بودند که بازیچه بیگانه هستند. بنابراین هر دو دیدگاه باید از این موضوع درس گرفته تا بازیچه سیاست خارجی دیگران نشوند.
شکست برجام چه تاثیری در بدنه اجتماعی حامی دولت خواهد داشت؟
غلامعلی دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه: برجام منعکسکننده نگرشی بود که باید با جهان در روابط بینالملل تعامل داشت تعاملی که میتواند در یک بازی برد- برد تعریف شود. به همین دلیل ایران موفق شد دستاوردهای قابل توجهی هم به دست بیاورد. برای مثال مقوله ایرانهراسی و حتی اسلامهراسی به سمت ایران کاهش پیدا کرد هرچند در همین ۵ سال گذشته داعش نمونهای از خوانش سختگیرانه از اسلام ارایه داد ولی جمهوری اسلامی نشان داد که اسلام میتواند دین رحمت باشد. علاوه بر این برجام باعث شد قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت سازمان ملل که تحریمهای ناخوشایندی برای ملت ایران آورده بود، معلق شود و در عوض جایگاه سهمیه نفتی ایران به قبل از تحریمهای شورای امنیت برگردد که همین باعث نوعی ثبات در اقتصاد ایران شد.
با این وجود پدیده ترامپ در امریکا بر آن است تا برجام و دستاوردهایش دچار نوعی به خطرافتادن شده است هرچند باید منتظر تصمیم نهایی پدیده قرن ۲۱ امریکا یعنی ترامپ بود. در شرایطی که مثلث ترامپ بنسلمان و نتانیاهو جنگ روانی خود را مدتی است شروع کرده و اقتصاد کشور را نشانه رفتهاند، میطلبد که همه جناحهای سیاسی به دور از اختلاف سلیقههای داخلی و به دور از کدورتهای گذشته به این باور برسند که ضد انقلاب و مثلث فوقالذکر در نهایت میل به براندازی نظام سیاسی کشور دارد. آنها در همین راستا به اختلافات مردم و مسوولان و جناحها امید بستهاند چنان که در اعتراضات دی ماه هم دیدیم از کاه کوهی ساختند و چنان وانمود میکردند که انگار تا چند روز دیگر نه از نظام اثری است نه از انقلاب.
البته اینان حق دارند که با توجه به نفوذ فزاینده انقلاب اسلامی در خاورمیانه نگران باشند اما باید بپذیرند ایران قدرت خود را از تاریخ ریشهدار خود، مساحت گسترده خود و فرهنگ اصیل خود میگیرد بنابراین ما نیستیم که با آنها کنار بیایم بلکه آنها باید قدرت تاریخی و قدرت فرهنگی ما را باور کنند و واقعیتهای منطقه رود سند تا دریای مدیترانه را از خلیج فارس تا قفقاز را قبول کنند.
تجربه نشان داده که هر گاه ملت ایران به این جمعبندی رسیده که قدرتهای خارجی ناجوانمردانه قصد تضعیف دولتمردان و منافع ملت را داشتهاند با تمامی مشقات و سختیها از دولت خود و مرزهای کشور حمایت کردهاند. تجربه آغازین روزهای انقلاب که دشمن خارجی در پی تجزیه ایران بود گواه این مطلب است. در آن ماجرا ایرانیان با دل و جان راه را بر تجزیهطلبی بستند. همچنین در قضیه جنگ تحمیلی ۸ ساله عراق صدام رهبر وقت این کشور فکر میکرد به زودی خوزستان را تصرف و پس از آن نظام نوپای جمهوری اسلامی را سرنگون میکند اما آنکه پس از چند سال برای صلح التماس میکرد، صدام بود. بنابراین در شرایط فعلی هم که دولت اعتدال حسننیت خود را با منطق برد- برد به جهان اعلام کرد ایرانیان متوجه هستند که دولت مورد تاییدشان تمامی تلاش خود را انجام داد تا در تعامل با کشورهای دیگر منافع ملی را تامین کند بنابراین به مصداق گفته آن رهبر فلسطینی که گفت هر ضربهای که ما را نکشد ما را محکمتر و مستحکمتر میکند ملت ایران با همراهی دولت منتخب خود این گردنه سخت را پشت سر خواهد گذاشت.