Thursday, May 10, 2018

صفحه نخست » واکنش صادق زیباکلام به خبر اسلحه به دست گرفتنش برای رویارویی با مردم

zibakalam_050918.jpgمن هیچ گلایه‌ای نه از خانم شیما شهرابی که با ایشان گفتگو با ایران‌وایر را انجام داده‌ام دارم و نه از هیچ‌یک از همکارانشان که اساساً به‌جز خانم شهرابی هیچ‌کدامشان را نمی‌شناسم. مشارالیها هم نزدیک به دو سالی است که از آمریکا تماس می‌گیرند و راجع به مسائل ایران مصاحبه می‌کنند و بعداً هم در ایران‌وایر منعکس می‌کنند. یکی دو بار هم گفته‌اند که در ایران دانشجوی بنده بوده‌اند. فی‌الواقع نمی‌توانم هم گلایه‌ای از ایشان یا ایران‌وایر داشته باشم چون حسب ظاهرش مرتکب خطایی نشده‌اند؛ اما این یک روی سکه ماجرای «اسلحه به دست گرفتن من» است. روی دیگرش آن است که آن‌ها دروغ ننوشته‌اند اما آنچه نوشته‌اند یا درست‌تر گفته باشم تنظیم کرده‌اند، در نهایت بی‌اخلاقی حرفه‌ای و بدون رعایت کوچک‌ترین احترامی برای معیارهای حرفه‌ای خبرنگاری بوده. از قریب به نیم ساعت گفتگو پیرامون اهدای جایزه «آزادی بیان دویچه‌وله»، چند ثانیه از دل آن را بدون رعایت صدر و ذیلش تیتر مصاحبه کرده‌اند، به‌گونه‌ای که هر کس که به آن مصاحبه به روایت ایران‌وایر نگاه می‌کند، تنها تصوری که می‌کند آن است که محور و موضوع آن گفتگو این بوده که من از چه نوع اسلحه‌ای برای رویارویی با مردم به‌منظور حفظ و حراست از نظام استفاده خواهم کرد! زهی بی‌اخلاقی حرفه‌ای.

به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید

آیا به‌راستی نیازی به تأکید وجود دارد که من که کارم جز پژوهش و نوشتن نیست هرگز و در هیچ شرایطی اسلحه را راه‌حل ندانسته‌ام، چه رسد به آنکه خود بخواهم آن را به دست بگیرم؟ آنچه در آن مصاحبه گفته‌ام چیزی جز این نبود که در شرایط کنونی ایران و منطقه، به گمان من به‌عنوان یک استاد علوم سیاسی، فروپاشی نظام سیاسی مستقر به فروپاشی کشور و میهن ما خواهد انجامید. همه استدلال من این بود و هست که بگویم برای حفظ استقلال و یکپارچگی ایران، حتی گاه باید به سخت‌ترین انتخاب‌ها تن داد و آن مثال اسلحه است. قبلش می‌گویم که چقدر از تفنگ و فشنگ یا به‌عبارت‌دیگر خشونت، متنفرم. منتهی مثالم برای نشان دادن میزان دشواری این انتخاب و تصمیم‌گیری بود، نه اینکه آن‌طور که ایران‌وایر سهواً یا تعمداً خواسته نشان دهد و برخی از مخالفین یا منتقدینم هم فرصت را برای بهره‌برداری سیاسی علیه‌ام مناسب دیده‌اند. من در مصاحبه با دویچه‌وله که اسباب شکایت علیه‌ام در دادگاه و محکومیتم شده صراحتاً گفته‌ام که نظام در خوش‌بینانه‌ترین وضعیت از حمایت ۳۰درصد از مردم برخوردار است. آن‌وقت چگونه ممکن است که خواسته باشم جلوی آن ۷۰درصد با اسلحه بایستم و به آنان شلیک نمایم؟ عقل هم چیز شریفی است. بازهم تأکید می‌کنم که فروپاشی نظام راه را برای خطر فروپاشی و تجزیه کشور فراهم می‌آورد. یک نگاه سطحی به وضعیت اقلیت‌ها حکایت از عمق و گستردگی نارضایتی‌های قومیتی و دینی گسترده می‌نماید و آوردن استعاره تفنگ همان‌طور که گفتم به معنای آن است که مسئله حفظ تمامیت ارضی کشور آن‌قدر اهمیت دارد که لیبرالی مثل من که از تفنگ متنفر است و در تمام عمرش با آن سر کار نداشته ممکن است به آن متوسل شود. والا به‌عنوان یک معتقد به لیبرالیسم معتقدم که حتی مقدس‌ترین نظام‌ها را هم نمی‌توانیم وقتی اکثریت آن را نمی‌خواهند به‌زور حفظ نماییم. ایضاً هیچ قوم، ملیت و اقلیتی را به‌زور نمی‌توانیم وادار به تن دادن به حاکمیت اکثریت نماییم.

من اصل گفتگو را جهت قضاوت عزیزان آورده‌ام و مشخص است که موضوع گفتگو اساساً در چه خصوصی است. حتی قرائت چند سطر از مصاحبه هم برای مخاطب روشن می‌سازد که اساس و بنیان آن مصاحبه در خصوص موضوع دموکراسی و آزادی بیان در ایران است. همه دغدغه‌ام آن است که اگر نظام فعلی به هر دلیلی سقوط نماید همین مختصر دموکراسی و فضای بازی که در کشور وجود دارد هم دست‌کم در کوتاه‌مدت از میان خواهد رفت. حتی یک نگاه سطحی به مصاحبه روشن می‌سازد که اصرارم برای حفظ نظام به‌هیچ‌روی به‌واسطه آن نیست که مدافع آن بوده و آن را بی‌عیب و نقص می‌دانم. بلکه به‌واسطه آن است که معتقدم هر آسیبی که به نظام وارد شود نهایتاً باعث تنگ‌تر شدن عرصه بر آزادی‌های مدنی، خراب‌تر شدن وضعیت حقوق بشر و محدودتر شدن آزادی بیان می‌شود. در جایی از گفتگو اشاره می‌کنم که بغض و کینه‌ای که در دهه هفتادی‌ها در ناآرامی‌های دی‌ماه گذشته ظاهر شد، دارد به‌تدریج به دهه هشتادی‌ها هم می‌رسد. می‌گویم بغض، سرخوردگی و ناامیدی‌های نسل‌های جوان همچون آتشی به زیر خاکستر تلنبار شده و اگر روزی فوران کند معلوم نیست که چه بر سر تمامیت ارضی کشور خواهد آمد؛ و در مصاحبه اصرار می‌ورزم که به‌جز اصلاحات و تغییرات ولو اندک گزینه دیگری نداریم. ایران‌وایر بجای انعکاس این مطالب، آن را به‌گونه‌ای منعکس نموده کانه موضوع مصاحبه بر سر حفظ و حراست نظام از سوی بنده با اسلحه است.

dooshki_050918.jpgمطلبی در مورد ادعای اولیه و سپس تکذیب صادق زیبا کلام

جناب آقای دکتر زیبا کلام

مطلب منتسب به جنابعالی را در مصاحبه با سایت ایران وایر خواندم، که در آن به نقل از جنابعالی نوشته شده است "حاضرم برای جلوگیری از سقوط نظام، اسلحه به دست بگیرم و در مقابل مردم از نظام، از جمله شورای نگهبان، روزنامه کیهان شریعتمداری و بقیه ارکان نظام دفاع کنم". دقایقی پیش نیز مطلب جنابعالی را در تصحیح (و نه الزما رد آن مصاحبه) خواندم که علیرغم اینکه تاکید کرده اید که اگرچه سایت ایران وایر دروغ ننوشته است؛ ولی ایران وایر را متهم کرده اید که در نهایت بی‌اخلاقی حرفه‌ای و بدون رعایت کوچک ‌ترین احترامی برای معیارهای حرفه‌ای مصاحبه را "تنظیم" کرده ان. اما در حین حال در تصحیح نامه خویش مجددا تاکید کرده اید: "فروپاشی نظام سیاسی مستقر به فروپاشی کشور و میهن خواهد انجامید. همه استدلال من این است که برای حفظ استقلال و یکپارچگی ایران، حتی گاه باید به سخت ‌ترین انتخاب‌ها تن داد و آن مثال اسلحه است."

من هم از صحبت های منسوب به جنابعالی تعجب کردم. اما اکنون که جوابیه یا توجیه حضرتعالی را می خوانم. به نوعی محتوا و فحوای ادعای ایران وایر را تائید کرده اید. شما می نویسید منظورتان از بدست گرفتن اسحله برای جلوگیری از فروپاشی کشور، و حفظ یکپارچگی ایران است. از نظر استدلال علمی و عقلانی از فحوای کلام شما اینگونه بر می آید که فروپاشی نظام به فروپاشی کشور(ایجاد هرج و مرج گسترده) و نقض استقلال و در نهایت فروپاشی به معنای از بین رفتن یکپارچگی کشور منجر خواهد شد. حضرتعالی یک فرد علمی و دانشگاهی هستید؛ و نیک می دانید که وقایع پیوسته و به هم مربوطه همانند سلسله کنش ها و واکنش های شیمیایی در نهایت از نظر علمی مجموعه ای از یک پدیده تفکیک ناپذیر محسوب می شوند. جنابعالی به خوبی به مولفه "علیت" آگاه هستید، که رابطهٔ بین یک رویداد (علت) و رویدادی دوم (اثر یا معلول) است که در آن، رویداد دوم نتیجهٔ رویداد نخست است. توجیه زیرکانه، اما بظاهر علمی، اینگونه است که اگر نمی خواهید رویداد دوم اتفاق بیفتد، باید از رخ دادن رویداد اول جلوگیری نمود". بقول مثنوی مولوی و به روایت معممین "کلموا الناس علی قدر عقولهم لا علی قدر عقولکم حتی لا یکذبوا الله و رسوله".

حضرتعالی همانند بسیاری از شارحان اصلاح طلب که برای حفظ نظام عامدانه هراس پراکنی می کنند، فروپاشی (سقوط) نظام جمهوری اسلامی را مساوی با فروپاشی و نابودی کشور می دانید. در نتیجه اسلحه را، به زعم خویش، برای جلوگیری از فروپاشی تمامیت ارضی ایران توجیه می کنید و نه الزاما برای حفظ نظام جمهوری اسلامی در مقابل مردم.

جناب آقای دکتر زیباکلام گرامی، جنابعالی اگر یک سر چوب را بردارید، خود به خود آن سر دیگر چوب را نیز برداشته اید. نمی توانید دو سر یک چوب ممتد و پیوسته را بردارید، و ادعا کنید که فقط یک سر چوب را برداشته اید و اینکه آن سر دیگر چوب به من ربطی ندارد. این به نوعی آگاهانه یا صادقانه خلط مبحث خواهد بود. اگر توضیح حضرتعالی در مورد "اسلحه به دست گرفتن برای رویارویی با مردم به ‌منظور حفظ و حراست از نظام" را بپذیریم، که بنده نیز علیرغم انتقادات تند احتمالی برخی از هموطنان با سعه صدر و خوشبینی و نیک اندیشی و احترامی که برای شما قائلم، تمایل به پذیرش آنرا دارم، اما توضیح جنابعالی در مساوی پنداشتن فروپاشی نظام با فروپاشی و نابودی کشور را قابل توجیه نمی دانم. زیرا در طول تاریخ ایران سلسله های حکومتی بیشماری آمدند و رفتند، اما ایران همچنان باقی است. بیاد دارم قبل از انقلاب نیز طرفداران نظام پادشاهی تبلیغ می کردند که اگر رژیم پهلوی سقوط کند، ایران "ایرانستان" خواهد شد و ابرقدرت هایی مانند اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا آن را تجزیه خواهند کرد. این یک شگرد شناخته شده حکومت ها بوده و است. از انسان فهیم و دانشگاهی و علمی مانند جنابعالی انتظار نمی رود تبلیغات نادرست و هراس آفرین جمهوری اسلامی مبتنی بر شیوه "وحشت پراکنی" را بازتکثیر کنید؛ زیرا نتیجه آن حفظ نظام جمهوری اسلامی به هر قیمتی خواهد شد.

یعنی جنابعالی و بقیه اصلاح طلبان استمرارطلب در عمل و صراحتا از مردم می خواهید از ترس عقرب جراره تجزیه ایران همچنان در پناه دهشتکده "مار غاشیه" جمهوری اسلامی بمانید. آن هم در حالتی که اصولا عقرب جراره تجزیه وجود ندارد. و حیات جمهوری اسلامی ارتباطی به حیات مملکت ایران و منافع ملی و استقلال آن نداشته و ندارد. چه بسا تاریخ تلخ چهل سال گذشته عکس آن را ثابت کرده است. از دست دادن بخش بزرگی از دریای خزر و منافع ملی ایرانیان در میادین مشترک نفت و گاز در خلیج فارس (بین ایران و عربستان و ایران و قطر)، دریای خزر و در مرز مشترک ایران و عراق، بقول فردوسی یکی داستان است پر آب چشم.

شوربختانه با توجه به خروج آمریکا از برجام، و آنچه که از سخنان امروز آیت الله خامنه ای می توان استنباط کرد، تا قبل از پایان امسال برجام در کلیت خویش سرانجامی نافرجام خواهد داشت. و بعد از آن ممکن است خطر جنگ و درگیری کشور را تهدید کند که حداقل بخش قابل ملاحظه ای از مسئولیت خطر جنگ و نابودی منابع و منافع ایران متوجه عملکرد جمهوری اسلامی و رفتار پرخاشگرایانه و جنگجویانه آن بر علیه خودی و غیر خودی می باشد. در نتیجه باید اذعان داشت که تمامیت ارضی ایران و منافع ملی و استقلال (بخصوص از روسیه و چین) به دلیل ادامه حیات پر تنش و متحارب جمهوری اسلامی متضرر خواهد شد؛ و نه بر عکس آن. شوربختانه در رابطه با تمامیت ارضی کشور، انگشت اتهام همیشه بسوی ما بلوچها و کردها و غیره نشانه می رود. این در حالی است که ما در عرصه عمل و در تقارب و تعامل تنگاتنگ با بقیه هموطنان، کذب و پوچی این اتهامات را ثابت کرده ایم و با تحریم و جنگ و حمله نظامی نیز مخالف نموده ایم. و در این شرایط حساس در اتحاد و همگرایی ملی با بقیه هموطنان، روشنگری و مقابله با تبلیغات ناروا و هدفمند جمهوری اسلامی و ناصحان طرفدار آن را وظیفه خود می دانیم. زیرا بلوچ و کرد و عرب ایرانی بیشترین ضررها را از ادامه حیات جمهوری اسلامی متحمل گشته اند؛ و نمی توان و نباید از نارضایتی آنها بعنوان ابزاری برای هراس افکنی، ایجاد شکاف در صفوف ملت ایران و در جهت استمرار جمهوری اسلامی استفاده یا سوءاستفاده نمود.

عبدالستار دوشوکی مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy