علی مطهری، پیغام-پسغام برِ سید علی خامنه ای «که درباره چرایی به کارگیری الفاظ خارجی در کالاهای ایرانی و مکالمات روزمره از وزیر ارشاد سوال کرده بود، از اعتراض رهبری به بکارگیری کلمه «فراکسیون» و عدم معادل سازی فارسی برای آن و همچنین اعتراض ایشان به مکالمه انگلیسی خلبانان ایرانی خبر داد».
البته آقای خامنه ای، می تواند موقع همنشینی و مجالست با پدر عروس اش «غلام» از او بخواهد که وقتی سر کیف هستند برای «فراکسیون»، معادل فارسی قشنگی درست کند، یا چون رهبر مسلمین جهان است، فرمان بدهد که به بچه ها در دوره ی ابتدایی زبان انگلیسی نیاموزند تا آن ها در بزرگسالی بی سواد و مثل آدم های کر و لال شوند، ولی برای اظهار نظر در باره ی انگلیسی خلبان ها، از کسی که تخصص اش طریقه ی «تخلی» و «طهارت» و شیوه های دفع «بول» و «غائط» است نمی توان انتظار اظهار نظر در این زمینه داشت، چون این یکی با جان انسان ها سر و کار دارد نه با پیشابراه و مخرج های اناث و ذکور!
احتمالا جناب خامنه ای تصور کرده که موضوع انگلیسی در هواپیما و وسایل پرنده یک موضوع لوکس و تفننی ست و نمی داند که وقتی هواپیمایی، وارد حوزه ی هوایی کشوری می شود، و با Center آن کشور تماس رادیویی برقرار می کند، باید بتواند به زبانی که «هم مسوولان سنتر» و «هم سایر هواپیماهای در حال پرواز در آن منطقه، اعم از ایرانی و غیر ایرانی» سخن می گویند و می فهمند سخن بگوید، تا «هر کس» در آن فضا در حال پرواز است، از وضع آن هواپیما و موقعیت اش با خبر شود.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
به عبارتی اگر خلبان ایرانی، با مرکز، فارسی سخن بگوید، خلبانان خارجی که در آن منطقه پرواز می کنند نخواهند فهمید موقعیت هواپیمای ایرانی چیست و وضع آن ها نسبت به آن هواپیما به چه صورت است. خلبان های خارجی را هم آسد علی نخواهد توانست مجبور کند که فارسی یاد بگیرند و در آسمان ایران، فارسی سخن بگویند!
این شرح ساده ی ماجرا بود به اندازه ای که خامنه ای هم آن را بفهمد. اما توضیح کامل تر آن است که صنعت هواپیمایی با استاندارد زبان انگلیسی رشد کرده و به مرحله ی کنونی رسیده است. همه ی خلبانان دنیا، در کنار اصطلاحات بومی، «باید» اصطلاحات انگلیسی هوایی را به عنوان زبان استاندارد بیاموزند و به وقت ضرورت از آن ها استفاده کنند.
ما موقع گفت و گو در حین پرواز از زبان استاندارد و «فرزئولاجی» کاملا مشخص برای بیان موضوعات مختلف استفاده می کنیم که همه چیز آن حساب شده است تا کوچکترین خطا و بدفهمی را موجب نشود.
مثلا هنگام استفاده از اعداد، به جای عدد «ناین» [نُه]، از کلمه ی «ناینر» استفاده می کنیم تا اگر خلبان آلمانی زبانی در آن منطقه در حال پرواز باشد، «ناین» انگلیسی را با «ناین» آلمانی به معنی «نهَ» نفهمد و بدفهمی برایش پیش نیاید.
دقت در این موضوع بر اساس تجربه های مرگبار به دست آمده و باید آن ها را در دوره های مختلف آموخت. مثلا یک مسوول برج مراقبت هرگز نباید به خلبان بگوید «دیسنت توو توو زیرو» که «توو»ی اول به معنای «به» است و نه «عدد دو». همین اشتباه در تشخیص «به» و «عدد دو» باعث برخورد هواپیما با زمین شده است. بنابراین به جای این جمله از جمله ی «دیسنت اند مینتین...» استفاده می شود.
حال، جناب خامنه ای که دامنه ی دخالت هایش در امور مختلف، از داستان کودکان، تا ورزش های رزمی را در بر می گیرد، این یک مورد را اگر بر عهده ی متخصصان امر بگذارد سنگین تر است و دستکم خیال مان از مرگ و میرهای ناشی از فرمان ولی فقیه در این رشته آسوده خواهد بود!