کیهان لندن ـ برزو فارسی ـ در تمام ۴۰ سال گذشته هیچگاه به اندازه امروز پول ملی ایران سقوط نکرده بود. سالها بود ریال در مقایسه با اغلب ارزهای خارجی ارزش پایینتری داشت اما اوضاع چنان بحرانی شده که در روزهای اخیر پول ایران رکورد یکی از بیارزشترین ارزهای جهان را به نام خود ثبت کرد. امرومز ارزش پول یمن و سوریه و عراق جنگزده که بخشی از خرجشان با ثروت و سفره مردم ایران تأمین میشود از پول ملی کشور بیشتر شده است.
نه تنها در بلبشوی پیروزی انقلاب که حتی در دوران فلاکتبار جنگ هشت ساله با عراق که اقتصاد ایران کوپنی اداره و بسیاری از مایحتاج روزانه از سوخت گرفته تا مواد خوراکی و مصرفی با «دفترچه بسیج» توزیع میشد باز هم پول ملی چنین به قهقرا نرفته بود.
در شرایطی که فهرست بلندی از مشکلات ریز و درشت اقتصادی با منشاء سیاسی و عقیدتی، ملت و مملکت را به خاک سیاه نشانده، دلار از مرز ۹ هزار تومان عبور کرده، اقتصاد در آستانه سقوط قرار داشته و همه اینها به اعتصابات و اعتراضات گسترده دامن زده است، «دلار هفت تومانی زمان شاه» نه تنها یک نوستالژی بلکه به شاخصی عینی تبدیل شده تا عموم مردم ارزش پول ملی را به عنوان یکی از عوامل ثبات اقتصادی با پیش از انقلاب مقایسه کنند و از خود بپرسند چرا چنین شده است؟!
به نقل از منابع خبری رسمی داخل ایران در زمان تبعید رضاشاه و ورود متفقین به ایران (حدود ۱۳۲۰ خورشیدی) هر دلار آمریکا تقریباً یک و نیم تومان ایران بود؛ یعنی با ۱۵ ریال میشد یک دلار خریداری کرد. در سال ۱۳۳۲ یک دلار آمریکا معادل ۹۰ ریال ایران (۹ تومان) و در واپسین ماههای سال ۱۳۵۷ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یک دلار آمریکا تقریباً ۷۰ ریال (۷ تومان) بود.
حالا، چهل سال بعد، دو سه ماه پیش قیمت هر دلار به ۷۰۰۰ تومان رسید و سوژهی مردم شد: آنها به کنایه میگفتند نمردیم و دیدیم در جمهوری اسلامی هم دلار هفت تومان شد! ولی اینطور هم نماند بلکه در زمانی کوتاه ارزش ریال از آنچه بود بدتر شد و حالا چهار پنج روز است بازاریهای به ویژه در تهران کسب و کارشان را تعطیل کرده و در اعتراض به نوسانات نرخ ارز و گرانی و کسادی بازار دست به تظاهرات میزنند.
شاید باور آن حتی برای خوشبینترین مخالفان جمهوری اسلامی ممکن نبود که روزی فرابرسد که هزاران نفر از مردم روبروی مجلس شورای اسلامی تظاهرات کنند و شعار بدهند «دلار ۱۰ هزاری نمیخوایم نمیخوایم»، «جایی که شاه نداره حساب کتاب نداره»، «رضاشاه روحت شاد»!
یک نفر کار میکرد یک خانواده سیر میشد
تصویر ایران پیش از انقلاب برای هر گروه از مردم یادآور خاطرات مختلف است. به همین دلیل سردادن این شعارها از سوی بازاریها که اعتراضات آنها بیش از آنکه سیاسی باشد اقتصادی است مفهومی ویژه مییابد که تولید و کسب و کار و قدرت خرید مصرفکنندگان ارتباط دارد. آنچه امروز در بازار نیست و در گذشته بود، دخلی است که جوابگوی خرج باشد. آنچه در ذهن مردم از بازاری تا مصرفکننده از «دوران شاه» مانده، یک فرمول ساده اما بسیار روشن است: «یک نفر کار میکرد یک خانواده سیر میشد». این واقعیت از چند سال پیش تغییر کرده است: یک خانواده کار میکند و هیچ کدام سیر نمیشوند! حالا حتی وضع از این هم بدتر شده: اصلا کاری در کار نیست و همهی بازارها، از بازار تولید و فروش تا بازار مصرف و خرید، کساد است.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
رگ و ریشهی آن ثباتی را که سبب میشود بازاریها نیز بگویند «خدا پدر شاه را بیامرزد» بیخ گوش آنهاست در قلب تهران: از خیابان جمهوری (خیابان شاه) و چهارراه استانبول تا منوچهری. جایی که ارزش ریال با دلار برابری میکند، اما نه ریال جمهوری اسلامی بلکه «ریال پهلویها».
رژیم پهلوی چهل سال است که نیست اما نه تنها حضور دارد بلکه ارزش پول آن حتی در مقایسه با آن روزهایی که سر کار بود هم بیشتر شده است: در چهارراه استانبول تهران ۵۰ ریالی پهلوی (۵ تومان) یک دلار است و به قیمت ۱۰ هزار تومان (۱۰۰ هزار ریال جمهوری اسلامی) به فروش میرسد.
اگر سرنوشتی مشابه اصحاب کهف میداشتیم و چهل سال پیش در حالی که یک اسکناس ۱۰۰ ریالی با امضای بانک مرکزی دوران پهلوی در مشتمان بود و خوابمان میبرد و امروز بیدار میشدیم ارزشی برابر با ۱۵ هزار تومان میداشت! یعنی بیش از فقط یک و نیم دلار!
ماجرا وقتی جالبتر میشود که دو اسکناس ۵ ریالی دوران رضاشاه به قیمت ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسد و اگر کسی آن را برای فروش داشته باشد ۴۵۰ هزار تومان از وی میخرند.
حضور پهلویها تنها به عنوان دشمنی که جمهوری اسلامی برای خودش آفریده، نیست! بلکه اگر میخواهیم ببینیم چرا پهلوی هنوز در ایران زنده است، میبایست به محلههای قلب پایتخت سر زد؛ جایی که انگار زمان در رابطه با ارزشها ایستاده و تاریخچهی نحیف جمهوری اسلامی آن را تخریب نکرده است.
به گزارش کیهان لندن، در ماههای گذشته به ویژه بعد از پایان تعطیلات نوروز ۹۷ با وجود اینکه بطور کلی بازار فروش اغلب اجناس و کالاها کساد است، اما فروش اشیای زینتی و عتیقه و زیورآلات قدیمی که روی آنها تصاویر و نمادهای پادشاهی نقش بسته رونق گرفته است. این را عتیقهفروشها و طلافروشیهای فردوسی و منوچهری میگویند.
یکی از همین عتیقهفروشها که با پسرانش مغازه را میگرداند به کیهان لندن میگوید «مشتری عتیقههای زمان شاه همیشه هست؛ قبلا هم بوده اما این زمستان که شلوغ پلوغ شد و شعار دادند رضاشاه روحت شاد به بچهها گفتم بازار اینجور چیزها داغ میشود ولی همزمان گیردادنهای اماکن و نیروی انتظامی هم شروع میشود. همینطور هم شد! برای همین نه فقط ما بلکه بقیه کاسبها هم هر چه جنس داشتند که روی آنها عکس پهلوی و تاج و اینجور چیزها بود از ویترین جمع کردند. یک مدت که هر کسی میخواست میگفتیم نداریم چون واقعا آدم میترسید. فقط به آشنا و دوست میفروختیم؛ اوضاع الان بهتر شده و اگر کسی بیاید با سلام و صلوات به قیافهاش نگاه میکنیم که مأمور نباشد و بعد میآوریم که ببیند و اگر خواست بخرد.»
نه دستفروشها و نه فروشندههای عتیقه که مغازه دارند روی خوشی به عکس و فیلم گرفتن از اجناس خود نشان نمیدهند اما در ازای یک خرید محدود ارفاق کردند تا عکسهایی از اجناس آنها تهیه کنیم.
البته شبیه همین اجناس را در فروشگاه آنلاین «ایسام» نیز میشود پیدا کرد. خرید و فروش اسکناسها، سکهها و انواع نشانهایی با نماد پهلوی که از تعداد زیاد تبلیغات آن پیداست بازارش حسابی داغ شده است. بعضی از این کالاهای آنلاین خیلی گرانتر و بعضی هم ارزانتر از بازار منوچهری هستند. مثلا اسکناس نو ۵۰ ریالی پهلوی را ۷۵ تا ۹۵ هزار تومان میفروشند یا دو ریالی رضاشاه چاپ سال ۱۳۱۳ با قیمت ۳۷ هزار تومان یعنی ۳۷۰ هزار ریال به فروش میرسد.
استقبال مردم از زیورآلات و طلا و جواهراتی با تراشهی شیر و خورشید یا تاج شاهنشاهی و تصویر شاهان فقید پهلوی بسیار زیاد است و هم قدیمی و هم انواع نو آنها با سفارش قبلی خرید و فروش میشود. این را نه تنها کسبه منوچهری و چهارراه استانبول بلکه طلافروشهای راسته میدان امام حسین (میدان فوزیه) هم میگویند. فروش آنلاین زیورآلات و اشیای زینتی که در تلگرام و اینستاگرام فعال هستند نیز رونق گرفته و اغلب آگهیهای آنها با چنین نمادها و نشانهای تزیین شدهاند.
ما با یکی از این فروشندگان آنلاین تماس گرفتیم تا قیمت کالای حراجی با نشانههای پادشاهی را بپرسیم: انگشتر با نگین لاجورد ۸۸۰ هزار تومان، انگشتر یاقوت یک و نیم میلیون تومان و گردنی یاقوت یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و اتفاقاَ تاکید کرد اگر میخواهید شماره حساب بدهم چون معطل کنید نمیماند.