یکی از کوشندگان راه استقلال و آزادی، علی اصغر حاج سید جوادی، دیده از جهان فرو بست. از اولین کسان بود که در دیکتاتوری قبلی «صدای فرو ریختن سقف حکومت» و در دیکتاتوری جایگزین «صدای پای فاشیسم» را شنید و شجاعانه شنیدههای خود را با مردم و مسئولین مربوط در میان نهاد و در باب آیندهی پیش رو هشدار داد. او فعال سیاسی نبود، نویسندهای بود که مبارزه با دیکتاتوری و ظلم را سرلوحهی فعالیتهای خود قرار داده بود. هیچ گاه از آرمانهایش دست نکشید، هیچگاه زبان در کام نکشید و هیچگاه سر در برابر آستان هیچ قدرتی خم نکرد. انتخاب او یک زندگی شرافتمندانه بود. انسانی بود آزاده و مستقل، چه در زمان حضور در ایران و چه در زمان تبعید در فرانسه. عاشق وطنش بود و هر چند نزدیک به چهار دهه بود که در فرانسه زندگی میکرد، اما در فکر و ذکر و قلمش جز دغدغهی وطن نبود.
علی اصغر حاج سید جوادی مغضوب شاه و شیخ بود. از صراحت قلم و شجاعت بیان او هراسان بودند. برای آگاهی از میزان ظلم و جور در جمهوری اسلامی، کافی است نگاهی بیندازیم به سیر زندگی او. دو کتابی که به قلم همسر بزرگوار و یار و همراه فداکار ایشان، خانم کیان کاتوزیان، به نگارش در آمدهاند، بسیار گویا هستند: از سپیده تا شام (۱۳۷۸) و از کجا... تا نا کجا (۱۳۸۸). کتاب اول مروری است بر خاطرات ایران از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۶۰، و کتاب دوم شمهای است از آن چه در دوران تبعید بر این خانواده گذشته است. چه خطراتی که متوجه آنان نشده و چه مشقتها که نکشیدهاند. و همه اینها به جرم حق گویی و حق خواهی...
در سالهای اخیر، بخت آشنایی با این خانواده محترم را یافتم. علی اصغر حاج سید جوادی از آن دست افرادی بود که وقتی انسان از نزدیک با وی آشنا میشد، ارادت افزون تری مییافت. مردی دست از دنیا شسته، متواضع و صمیمی. این اواخر داشت متنی مفصل را مینوشت تحت عنوان «۴۰ سال جنایت علیه بشریت» که به کارنامهی جمهوری اسلامی میپرداخت...
این مرد بزرگ با شیوهی زیست خود، با روش و منش خود، الگویی بس نیکو را برای همهی ما انسانها به یادگار گذاشته است. علی اصغر حاج سید جوادی از مهم ترین نمادهای ایستادگی بر حق، آزادیخواهی صادقانه و انسانیت زلال بود، هست و خواهد بود.
امیر بیگلری