مجتبی واحدی - دیدگاه نو
سالهاست فعالیت جناح های سیاسی در ایران، مبتنی بر " رقیب محوری" در داخل و " دشمن محوری" در خارج است. بخش داخلی این فعالیت ها، معمولا در ماههای منتهی به انتخابات اوج می گیرد و پس از آن با جلسات آشتی کنان جناحها ، ختم به خیر میشود. گاه در فاصله میان دو انتخابات نیز ، وابستگان به جناح رقیب را با این جملات آشنا تهدید می کنند که " نگذارید بگوییم ....اگر چنین شود یا اگر چنان نشود فلان موضوع را افشا خواهیم کرد". این روند به خصوص در دوره رهبری علی خامنه ای، تشدید شده است. شاید دلیل اولیه این تشدید، قرار گرفتن خامنه ای در راس یکی از جناحهای سیاسی و افزایش انگیزه ها برای نقد آن جناح بوده اما به تدریج این نوع سیاست ورزی ، به یکرویه تبدیل شده است. به هرحال با گذشت سه دهه از فراگیر شدن " افشاگری های سیاسی" ، اکنون راس حاکمیت ، بهره برداری حداکثری از آن را آموخته واز آن ، به خوبی برای پیشبرد اهداف خود بهره برداری می کند.
چندی قبل دو خبر تقریبا به صورت همزمان، در رسانه ها انتشار یافت که هر دو ، نام افشاگری بر خود داشت: اختصاص ساختمان مصادره ای دوهزار و پانصد متری برای برخی فعالیتهای عمومی خاتمی و تصرف ویلای سیصد میلیارد تومانی توسط رئیس معزول ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح. البته در این بازی، که جدیدترین از نوع خود بود اصولگرایان ، رفتار بهتری از خود نشان دادند. هیچیک از آنان به دفاع از فیروزآبادی نپرداخت اما اصلاح طلبانِ ذوب شده در خاتمی، بار دیگر "شیفتگیِ رسوا کننده خویش" رابه نمایش گذاشتند و توجیهاتی بسیار مشمئز کننده، برای تبرئه رهبر معنوی خویش ارائه کردند. در عینحال باید اذعان کرد که اگر چه هر دو تصرف ، قبیح بود اما قطعا ارزش مالی ملک اشغال شده توسط فیروزآبادی ، دهها برابر بیش از ارزش دفتر عقد خاتمی بود و دوره تصرف توسط فیروز آبادی نیز حدود ده برابر دوره استقرار خاتمی در ملکمصادره ای. نکته دیگر آنکه همراهی اجماعی اصولگرایان در روند افشاگری علیه فیروز آبادی نیز ، نه به خاطر فسادستیزی واقعی آنان بلکه به دلیل آگاهی آنان از نیت " بازی گردان " بود. در واقع آنان می دانستند که این افشاگری، خواست رهبر است . لذا بدونپرداختن به جزئیات ماجرا و با عبور عمدی از کنار بیست و پنج سال تصرف غیر قانونی ویلا، تنها به بزرگنمایی این ادعای واهی پرداختند که " فیروز آبادی ، به دستور رهبر برای تخلیه ویلا بی اعتنایی کرده است". مطابق معمول، این ماجرا نیز پس از بهره برداری های تبلیغاتی، به فراموشی سپرده شد بدون آنکه کسی بپرسد " بابت تصرف غیر قانونی ویلای سیصد میلیارد تومانی، چه مجازاتی متوجه این مقام بی خاصیت شده است؟"
حقیقت آنست که گمانمی کنم دو جناح حکومتی، به اقدامات تبلیغاتی نظیر کشف یکباره ویلای فیروزآبادی و ساختمان خاتمی، نیاز دارند. گوش و چشم مردم همبه تعدد چنیناخباری نیاز دارد تا ماجراهای بزرگتر در حاشیه قرار گیرد.کاری به مفاسد سی سال گذشته ندارم. فقط در همین دوسال، سوءاستفاده کلان رئیس قوه قضائیه از حسابهای شصت و سه گانه، بریز و بپاش قالیباف از طریق واگذاری املاکنجومی و حقوق های چند ده میلیونی برخی مدیران دولت روحانی، هر یکبه تنهایی می توانست موجب عصیان عمومی شود. اما هر بار ، مهارت روحانی و حامیانش در طرح شعاری فریب کارانه یا افشاگری دهان پرکن توسط مخالفانظاهری - ودر واقع شرکای حکومتی او- اذهانرا به طرف سوژه های کم اهمیت تر برده و موضوعات مهم را به حاشیه رانده است. اکنون دیگر نه تنها کسی از سرنوشت پرونده سه هزار میلیارد تومانی مربوط به دوره احمدی نژاد - پرونده موسوم به " کش ندهید" - سخن نمی گوید بلکه اطلاع رسانی تبلیغاتی حسن روحانی در مورد فرار مالیاتی آستان قدس و شرکتهای وابسته به آن، با درآمد سالیانه هزارانمیلیارد تومان که از رسانه ای شدن آن تنها یکسال می گذرد نیز از مجموع قصه های شب جناح ها حذف شده است..حتی موضوع بسیار جدید یعنی واردات غیر قانونی پنجهزار خودرو، جای خود را به جنگ رسانه ای طرفداران دو جناح در خصوص ویلای فیروزآبادی یا دفتر عقد و ازدواج خاتمی داده است. افشاگری های کم اهمیت - در مقایسه با فساد گسترده همه جناحها- نه تنها سوءاستفاده های کلان مالی و رانت خواریهای گسترده به خصوص توسط نزدیکان رهبر را به حاشیه رانده، بلکه موجب انحراف افکار عمومی از ظلم های روزانه ای شده که قوه قضائیه بر مخالفان و منتقدان، روا می دارد. بازی رسانه ای پیرامون فسادهای کوچک، هم خیال رهبر و حامیان او برای ادامه چپاول و رانت خواری های کلان را آسوده کرده، همچشمها و گوش ها را بر ظلمی که به دروایش ، وکلای زندانی، دانشجویان دستگیر شده در ماههای اخیر و دهها ظلم فاحش ، بسته است.
آنچه در اینمقاله نوشته ام نه جدید است نه مخفی از چشمانتیزبینبسیاری از صاحب نظران. اما تلاش دو جناح حکومتی در مخفی نگهداشتن حقایق مربوط به جمهوری اسلامی و در راس آنها " اصلاح ناپذیر بودن نظام" ما را بر آن می دارد که هر روز جلوه های این " اصلاح ناپذیری" و منافع دو جناح در حفظ این نظام مستبد و فاسد را یادآوری نماییم . بسیاری از افشاگری های حکومتی ، با هدف مخفی نگهداشتن فسادها و ظلم های بزرگتر صورت می گیرد . فعالان رسانه ای و سیاسی با هر تعداد مخاطب ، می توانند ضمن استفاده حداکثری از همان افشاگری های سرگرم کننده، از تحقق خواسته حکومت برای تحت الشعاع قرار دادن مفاسد و ظلمهای بزرگتر ، جلوگیری نمایند.