دماوند - ساسان آقایی، روزنامه نگار در ایران، با انتشار رشته توییتی، از زد و بندهای هسته اصلی امضاکنندگان نامه مشهور به «اصلاح اصلاحات» به سیدمحمد خاتمی، پرده برداشته است. آقایی در این رشته توییت مواردی تاکنون ناگفته از باندبازی های تیم اصلی تهیه کننده آن نامه را بیان می کند؛ مواردی مانند سوءاستفاده آنها از امضاهای دیگر و جلسه محرمانه با خاتمی بدون اینکه اکثر امضاکنندگان را از چنین جلسه ای مطلع کنند. این روزنامه نگار که تاکنون چند بار بازداشت و زندانی شده، همچنین از تاکید محمد خاتمی بر «تعامل با نظام» و حتی انتقاد او از میرحسین موسوی در دیدار با هسته اصلی تهیه کننده نامه خبر می دهد.
متن کامل رشته توییت ساسان آقایی را مطالعه می کنید:
این #رشتهتوییت روایت رویدادهای بعد انتشار نامهایست که یک باند نرمالیزاسیونکار همراه با امضای گروه مستقل دیگری منتشر کرد؛ مدعیان اصلاح نهتنها دانستن را حق مردم نمیدانند، حق امضاکنندگان نامه هم نمیدانستهاند!
ابتدا شاید جالب باشد بدانید دستکم دو تن از امضاکنندگان در گفتوگوی شخصیمان تاکید کردهاند که این نامه از سوی یک عضو ادوار تحکیم وحدت برایشان ارسال اما پیش از اعلام موافقت یا عدم موافقت، با امضای نکردهی آنها منتشر شده که به دلیل رعایت مصلحت جمعی از تکذیبش چشم پوشیدهاند.
برخی دیگر که امضایشان جای شگفتی داشت هم آن را برای اتمام حجت با خاتمی دانستند. حدود ۱۰ تن آنها که با من حرف زدهاند از ماهیت و برنامه اصلی تدوینگران نامه و اینکه چه کسان دیگری آن را امضا کردهاند، اطلاعی نداشتند که بیانگر اقدام هماهنگ برای سواستفاده از امضای افراد بوده است.
نامه از سوی یک باند (که برخی زندانی سیاسی سابق و زندانخواه کنونیاند) تهیه شده. کمابیش آنها را میشناسید و حضور پررنگشان در پروژههای «سالمسازی محیط سیاسی» قابل لمس است. هستهی کانونی با حضور برخی اعضای شورای مرکزی اتحاد ملت، ۱۰ تا ۱۵ نفر بودهاند.
متن با ادعاهای بزرگی از جمله تغییر ساختاری شورای عالی، تغییر بنیادی مکانیزمهای تصمیمگیری و تشکیل پارلمان درونجناحی آماده شده تا دیگران را برای همراهی مجاب کند. امضاکنندگان همچنین گفته بودند که خواستار سهم شخصی در این تغییرها نیستند!
اما پس از انتشار نامه و ایجاد یک جریان کاذب خبری، باند پشتپردهی نامه به راه خود رفتند و برای دیگر امضاکنندگان #مستقل آن نقش سیاهیلشکر را قائل شدند. سطور بعدی روشن میکند که مدعیان #اصلاح_اصلاحات چگونه حتا از خیانت به همراهان خود هیچ ابایی نداشتهاند: طیف مستقل که با هدف اثرگذاری نامه را امضا کرده بود، بعد ۳هفته از انتشارش و بیتوجهی علنی #خاتمی به آن تصمیم گرفتند تا در نامه دومی اعلام دارند که وی خود را قائل به پاسخگویی ندانسته بنابراین اصلاحات در این چارچوب و با چنین رهبری بیمعناست، اما آنها از پشتپرده خبر نداشتند!
پس از نوشته شدن نامهی دوم، متن برای کسانی که نامهی نخست را امضا کرده بودند، ارسال شد. حدود ۲۰ امضا از نامهی دوم حمایت کردند اما درست در بحبوحهی تصمیمگیری برای امضای نامه، پیک ادواری نامهی اول، به امضاکنندگان خبر داد که #خاتمی پاسخ آنها را داده و نامهی دوم باطل است!
بخش مهمی از امضاکنندگان نامه که از اساس از این ساختوپاخت خبر نداشتند، به اعتراض برآمدند که اگر جوابی رسیده، پس کجاست؟ معلوم شد که کاروانی حدود ۷ نفر از باند خودیها دو هفته پیش به دیدار خاتمی رفتهاند و لازم ندیدهاند به سیاهیلشکرشان(از نظر آنها) حرفی بزنند!
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
بحث بالا گرفت که چرا هیچ کس در این باره خبری نداشته و چه کسانی به این افراد ماموریت دادهاند از سوی ۱۰۰ تن حرف بزنند؟ و خب کسانی که خواستار #اصلاح اصلاحات بودند از بیخوبن ضرورت پاسخگویی را انکار کردند و لازم نمیدیدند به چنین سواستفادهای از نام دهها تن دیگر پاسخ دهند.
با فشار امضاکنندگان نامهی دوم و تهدید به انتشار آن، سرانجام گروهی از باند تدوین نامه ناچار به جلسهای با معترضان شدند. این جلسه در یک تعطیلی دوشنبه(۲ هفته پیش) برگزار شد و حدود ۴ ساعت به درازا کشید. محور بحث پاسخ خاتمی به نامه بود:خاتمی شفاف گفته بود؛ ۱) عارف دستزدنی نیست و تغییر نخواهد کرد ۲) او اهل تعامل با نظام است و از این مسیر کوتاه نمیآید ۳) تغییر شورای عالی اصلاحطلبان نیز ممکن نیست. خاتمی حتا این را اشاره هم داشت که به میرحسین موسوی گفته راهش تعامل با نظام است نه راهی که #موسوی میرود.
آب پاکی که خاتمی روی دست حواریونش ریخت به همینجا ختم نشد، گفته بود که از اساس حوصلهی بیشتر درگیر شدن در بحثهای اصلاحات را ندارد و شورای عالی را تشکیل داده تا از بار مسوولیت او کاسته شود و به عبارتی بتواند کنج عافیت پیشه کند؛ نوعی بازنشستگی سیاسی!
خاتمی برای آنکه حواریونش در برابر مخاطبانشان حرفی داشته باشند، تاکید کرده بود تنها به عارف «توصیه» میکند یک نفر از اعضای ۱۰۰ نفرهی این نامه در شورای عالی عضویت پیدا کند... و در تمام یک هفتهی پس از دیدار، محفل خودیها سرگرم انتخاب این یک نفر بدون اطلاع دیگران بود!
عماد بهاور و عبدالله مومنی گزینههای جدیتر هستهی گردانندهی معرکه بودهاند که برخی از اعضای آن میگفتند با توجه به تاکید نامه بر «قبول نکردن هیچ سمتی از سوی امضاکنندگان» از اساس نباید فرد پیشنهادی از درون این جمع باشد اما در نهایت انتخاب فردی از باند خودشان تفوق یافت و همهی اینها دور از چشم اکثریت امضاکنندگان نامه رخ داده؛ در واقع نرمالیزاسیونکاران با سرقت کروات دیگران به عروسی رفته بودند! با توجه به حرفهای خاتمی، گروه مستقل و معترض امضاکننده این برداشت را داشت که هیچکدام از خواستههای نامه محقق نشده اما پاسخهای عجیبی شنیدند.
نمایندگان باند توضیح دادند که این سقفِ خواستهی نامه بوده! و موفقیت بسیار بزرگی برای جریان اصلاحات است که یک تن از آنها به شورای عالی برود. خاتمی هم همین بوده و هست و انتظار بیشتری برای اصلاح اصلاحات نمیرفت؛ در واقع اکثریت امضاکنندگان سرکار بودهاند!
آنها حضور احتمالی عضو استرلیزهشده نهضت آزادی در شورای عالی را موفقیت تاریخی دانستند اما وقتی جریان مستقل پرسید که چرا این عضو محمد توسلی نباشد، نمایندگان باند گفتند امکان ندارد خاتمی چنین چیزی را بپذیرد ودیگر اعضای شورای عالی حاضر باشند با عضو نهضت آزادی دور یک میز بنشینند!
۴ ساعت بحث در نهایت به نتیجه نرسید چون هدف گرفتن یک سهم در شورای عالی برای نرمالیزاسیونکاران برآورده شده بود و دیگر نیازی به امضاها نداشتند. آنها خواستهی معترضان را عبور از خاتمی دانسته و تلاش برای مرعوب ساختن امضاکنندگان نامهی دوم داشتند.
اینکه آیا نامهی دومی منتشر بشود یا نشود و چه کسی با سواستفاده از امضای ۱۰۰ تن به شورایعالی میرود البته اگر خاتمی این یکی را هم نرمالیزه نکند 🙂 بهزودی روشن خواهد شد. میماند اینکه چه دستهای آلودهای از زدوبند قصد دارند اصلاحات را اصلاح کنند!