هنوز یکسال از حصر خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد نگذشته بود که خبرگزاری های حکومتی، ادعا کردند " کروبی قرار است توبه نامه بنویسد". خبرنگار رادیو فردا در این مورد از من سوال کرد و اینپاسخ را شنید : " منهم حدس می زنم کروبی توبه نامه بنویسد؛ البته نه به خاطر اقدامات وسخنانی که موجب حصر او شده ، بلکه به دلیل بیست سال همکاری یا سکوت نسبت به برخی اقدامات خودخواهانه ومخرب خامنه ای".
سال چهارمحصر، گروهی از اصلاح طلبان برای فریب مردم و توجیه تشویق آنان به شرکت در انتخابات ، ادعاهایی در مورد رفع حصر و اقدامات روحانی برای آزادی موسوی و کروبی مطرح کردند. این بار نیز مورد پرسش بعضی خبرنگاران قرار گرفتم. پاسخ من این بود:" کینه خامنه ای از کروبی و موسوی در حدی است که حاضر است با اسرائیل و رضا پهلوی مصالحه کند و هر امتیازی به آنها بدهد اما با محصوران، نه!" سالهای پنجم و ششم حصر نیز طی شد بدون آنکه "کاسبان حصر" دست استفاده ابزاری از آن بردارند. مهم ترین نقش کاسبان حصر که همچنان ادامه دارد حمایت از کسی است که رای دوره اول ریاست جمهوری خود را مدیون چند فریب از جمله وعده رفع حصر بود. البته ظاهرا علی خامنه ای نیز از" بازی حصر- رفع حصر" رضایت داشت و حتی شاید ، بازیگری روحانی در این مورد با بازیگردانی رهبر بود زیرا به درستی می دانست اولا تکرار قصه پردازی ها در مورد حصر، موجب حساسیت زدایی تدریجی نسبت به آنخواهد شد.ثانیا با افزایش نارضایتی ها از روحانی و حامیان اصلاح طلب او ، محصوراننیز به دلیل انتساب به کاسبان حصر به تدریج از چشم مردممی افتند.
متاسفانه بازی مشترک خامنه ای- روحانی، تا حدود زیادی به نتیجه رسید به طوریکه اکنون با یقین می گویم میزان حساسیت عمومی نسبت به موضوع حصر، بسیار کمتر از آستانه انتخابات سال نود و دو است. در عینحال ، قابل انکار نیست که هنوز ، محبوبیت واقعی محصورین فاصله زیادی با " محبوبیت دوپینگیِ روحانی" دارد . تلقی عمومی از " نفرت خامنه ای" نسبت به محصورین نیز موجب افزایش محبوبیت محصورین شده است اگرچه انکار نمی کنم که محبوبیت کروبی و موسوی - یا حداقل حساسیت عمومی نسبت به آنها - نیز در مقایسه با سالهای ابتدایی حصر کاهش قابل توجهی یافته است.با توجه به آنچه در بالا آمد به نظر می رسد بازی حصر، همچنان در کانون توجه رهبر، روحانی و اصلاح طلبان قرار دارد.
رهبر به خوبی از علاقه گریز ناپذیر روحانی به " کاسبی حصر" واقف است در حالی که خود به دلیل کینه های شخصی ، به تداوم حصر اصرار دارد.میانه ایندو علاقمندی ، ادامه حصر و زنده نگهداشتن بازی رفع حصر است که هم حس انتقامجویی خامنه ای را ارضا می کند هم برای روحانی و اصلاح طلبانحامی او ، امکانبهره برداری فریب کارانه از آن را فراهم می سازد. از سوی دیگر به نظر می رسد در شرایط جدید داخلی و خارجی، خامنه ای و روحانی هر دو، بر روی استفاده اضطراری از موضوع حصر به توافق نانوشته رسیده اند.اکثریت اصلاح طلبان هم با چشم بستن بر واقعیت، با این بازی فریبکارانه ، همراهی می کنند. شایعه رفعحصر که از نخستین سال ریاست جمهوری روحانی، بارها در خدمت فریب مردمقرار گرفته، در روزهای اخیر بار دیگر به رسانه ها راه یافت. این بار، تلقی عمومی از نیاز نظامبه اتحاد داخلی برای مقابله با تهدید خارجی ، شایعه را باورپذیرتر کرد. اما ذوق زدگی کودکانه برخی اصلاح طلبان از این موضوع و خبرسازی آنان در مورد نقش اصلی شورایعالی امنیت ملی در تصویب رفع حصر، بزرگترین هدیه برای رهبر بود تا ضمن تداوم حصر، دامن او از ننگ آمریت حصر پاک شود.
با اطمینان می گویمعلی خامنه ای جز در شرایط کاملا بحرانی و اضطراری ، تن به رفع حصر نخواهد داد. آن شرایطنیز چیزی نخواهد بود جز واهمه از سرنگونی نظام. در آن شرایط، وارد کردن محصورانبه بازی ، در واقع تقلید رهبر از روحانی و استفاده ابزاری از کروبی و موسوی است. روحانی در سال نود و دو ، با وعده رفع حصر ، میلیونها رای جذب کرد و در سال نودو شش، با اعلامحمایت محصورین از روحانی، تلاش شد اثرگذاری " تحریمی " ها بر انتخابات کاهش یابد. ظاهرا این بار نوبت خامنه ای است که به خیال خود از " برگحصر" در بازی خودبهره بگیرد غافل از اینکه پس از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری روحانی، شخصیت دوگانه و فریب کار او برای اغلب رای دهندگان به او آشکار شده و بسیاری از آنان ، دچار احساس" غبنفاحش" هستند. ایناحساس، موجب حساسیت منفی نسبت به همه ابزارهای فریب روحانی از جمله " حصر" شده است. فراگیری نسبی شعار " اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" یکی از پیامدهای آن حساسیت بود. لذا به نظر می رسد حتی در صورت رفع حصر، کارکرد مورد نظر خامنه ای و روحانی ، محقق نخواهد شد. به ویژه اگر احساس عمومی از ایناقدام، نجات رهبر و نظاماز مخمصه و کمک به تداومحاکمیتی باشد که هر روز ابعاد جدیدی از فساد آن، آشکار می شود.
شخصا امیدوارمموسوی و کروبی، در این بازی وارد نشوند و از نقش آفرینی در پروژه نجات نظام ، خودداری کنند.حتی اگر آنان نگراندخالت خارجی و افزایش فشار بر مردم هستند برای کمکبه مردم و کاهش خطر ، بایستی به راههایی اندیشید که نتیجه آن ، تثبیت قدرت خامنه ای نباشد. آیا کسی تردید دارد که خامنه ای پس از عبور از بحران ، بر فشارهای داخلی خواهد افزود و نهادهای فاسد وابسته به او، با خیالی آسوده تر به چپاول و فسادهای خود ادامه خواهند داد؟