او با اعتماد به نفس به توصیف دوران کودکی پسرش می‌پردازد و می‌گوید، «او بچه بسیار خوبی بود و خیلی هم عاشق من بود. او در یادگیری عالی بود و عاشق درس‌خواندن بود. اسامه همه پولش را در افغانستان خرج کرد».

شوهر فعلی عالیه، زمانی که بن لادن سه ساله بوده او را به فرزندی قبول می‌کند،‌ عالیه می‌گوید که «او مرد خوبی بود و با اسامه نیز خوب بود».

غانم همچنین کودکی اسامه را «خجالتی و با استعداد» توصیف می‌کند و می‌گوید، او در دانشگاه عبدالعزیز در جده در رشته اقتصاد درس خواند و در آغاز بچه بسیار خوبی بود، اما در دانشگاه به فرد دیگری تبدیل شد.

مادر اسامه می‌گوید، او در اوایل ۲۰ سالگیش، در دانشگاه شستشوی مغزی شد و به فرد دیگری تبدیل شد و یکی از افرادی که روی او تاثیر گذاشت، عبدالله عزام بود.

عالیه در مورد عبدالله عزام توضیح می‌دهد که او از اعضای «اخوان المسلمین» بود که بعدها از عربستان سعودی تبعید و مشاور روحانی اسامه بن لادن شد.

در اوایل ۱۹۸۰، اسامه در جنگ شوروی در افغانستان، به این کشور سفر کرد، در ادامه این قصه، حسن برادر ناتنی اسامه می‌گوید: «در روزهای آغازین هر کسی که اسامه را می‌دید، به او احترام می‌گذاشت.»

حسن اضافه می‌کند، «ما در آغاز به او افتخار می‌کردیم، حتی حکومت سعودی نیز به او همچون یک نجیب‌زاده احترام می‌گذاشت، اما او بعدا به یک جهادی تبدیل شد.»

او می‌گوید، من به او به عنوان برادر بزرگ‌تر افتخار می‌کنم، از او خیلی زیاد یاد گرفتم، اما با این حال، من فکر نمی‌کنم به او به عنوان یک انسان افتخار کنم.»

مادر اسامه در پاسخ به این سووال خبرنگار گاردین که پرسد آیا او روزی انتظار داشت که پسرش یک «جهادی» شود، می‌گوید، حتی به ذهنم هم خطور نمی‌کرد.

عالیه غانم می‌افزاید،‌ وقتی متوجه شد که پسرش یک جهادی است، به شدت ناراحت شد و دلش نمی‌خواست که هیچ کدام از این حوادث اتفاق بیفتد.

خانواده اسامه می‌گویند که آخرین بار او را در در افغانستان در سال ۱۹۹۹ ملاقات کردند. در آن سال آنها او را دو بار در نزدیکی محل اقامتش، در قندهار دیدند.

به گفته آنها، او از دیدن خانواده‌اش خیلی خوشحال شده بود و اطراف آن محل را به خانواده خود نشان می‌داده و برای خانواده خود قربانی کشته و جشن گرفته‌ است.

غانم در اواسط دهه پنجاه به عربستان مهاجرت می‌کند و اسامه در سال ۱۹۵۷ در ریاض به دنیا می‌آید. پس از آن غانم از پدر اسامه جدا می‌شود و مجددا با محمدالعطاس ازدواج می‌کند. اوایل سال ۱۹۶۰ پدر اسامه از ۱۱ همسر خود صاحب ۵۴ فرزند می‌شود.

احمد، برادر ناتنی دیگر اسامه در مورد نگاه مادرش به اسامه می‌گوید،‌ پس از گذشت ۱۷ سال از ۱۱ سپتامبر، مادرش کارهای اسامه را انکار می‌کند و قبول ندارد که بن لادن مقصر است. او همواره اطرافیان وی را مقصر می‌داند.

مادر اسامه می‌گوید وقتی برای اولین بار خبر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر را شنیده بود، بسیار شوک شده بود. او می‌افزاید، همه ما از اول می‌دانستیم که این کار اسامه است. همان ۴۸ ساعت اول همه ما از بزرگ و کوچک احساس خجالت و شرمندگی می‌کردیم. پس از این حادثه بلافاصله همه ما می‌دانستیم که با نتیجه وحشتناک این ماجرا روبه‌رو خواهیم شد. همه خانواده ما از سوریه، لبنان، مصر و اروپا به عربستان برگشتیم.

خبرنگار گاردین در بخشی از این مصاحبه با اشاره به سال‌های جوانی اسامه بن‌لادن اشاره می‌کند و می‌نویسد، این سال‌ها همزمان شده بود با وقایع ایران قبل از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹؛ انقلابی که به عقیده خبرنگار گاردین، «هدف آن صدور انقلاب شیعه خود به کشورهای سنی مذهب بود؛ به همین دلیل تفسیر افراطی علمای این کشور از اسلام که «وهابیت» نامیده شد، الگو و الهام‌بخش بسیاری از جوانان تروریستی شد که بعدها القاعده و حتی داعش را تشکیل دادند».

گاردین می‌نویسد که خواهر ناتنی اسامه بن لادن در گفت‌وگوی خانوادگی آنها حضور نداشت.

خبرنگار گاردین در مورد حمزه، پسر ۲۹ ساله بن‌لادن نیز می‌گوید، تصور می‌شود که پسر بن لادن در افغانستان بوده است که سال گذشته از سوی دولت آمریکا به طور رسمی به عنوان چهره «تروریست جهانی» و به عنوان رهبر جدید القاعده شناخته شد.

حسن، عموی حمزه درمورد او می‌گوید که آنچه از حمزه می داند، این است که او گفته که «می‌خواهد انتقام پدرش را بگیرد».

حسن می‌گوید، اگر حمزه را دوباره ببیند، خواهد گفت، «خدا تو را هدایت کند، در مورد کاری که می‌خواهی انجام بدهی، بیشترفکر کن و کارهای پدرت را تکرار نکن. تو به بخش وحشتناک روح خود وارد می‌شوی».

اسامه بن لادن، یکی از اعضای خاندان بن لادن و بنیان‌گذار و رهبر شبکه القاعده بود.

اسامه بن لادن در رابطه با حملات تروریستی بسیاری در سراسر جهان از جمله بمب‌گذاری‌های ۷ اوت ۱۹۹۸ در سفارتخانه‌های آمریکا در دارالسلام (تانزانیا)، نایروبی (کنیا)، حمله به کشتی جنگی یواس‌اس کول و حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت.

وی در تاریخ ۲ مه، ۲۰۱۱ به دست گروه توسعه جنگاوری ویژه نیروی دریایی از فرماندهی مشترک عملیات ویژه نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا در پاکستان کشته شد.