منشه امیر - رادیو اسرائیل
هفتههای بسیار است که فلسطنیان در غزه، روزهای آدینه در طول جدار مرزی با اسرائیل گرد می آیند و به خشونت می پردازند و قصد تجاوز به خاک اسرائیل را دارند و لاستیک آتش می زنند و نارنجک دستی پرتاب می کنند و کودکان و زنان را جلو می اندازند تا در پوشش آن ها بتوانند در طول مرز به بمب گذاری بپردازند.
نامش را هم گذاشته اند "تظاهرات آرام" و شعارشان "بازگشت به فلسطین" است و وعده داده بودند که از میان دو میلیون نفر فلسطینی های ساکن غزه، یک میلیون نفر را به مرز اسرائیل بیاورند که جدار را پاره کنند و وارد خاک اسرائیل شوند و به سوی اورشلیم به راه افتند.
اسمش را هم گذاشته اند "تظاهرات آرام و مسالمت آمیز".
به موازات این رفتار تجاوزکارانه، فلسطینیان از غزه هر روز دهها و شاید صدها بادبادک آتشزا و یا بالونهایی که با اصابت به زمین میترکند و آتش سوزی ایجاد می کنند، اسرائیل را مورد تعرض قرار می دهند.
از دیدگاه آنان، این هم کافی نیست و به حفر تونل های تهاجمی به داخل خاک اسرائیل می پردازند، به این امید که دهها فرد مسلح را به طور غافلگیر کننده وارد یک آبادی اسرائیلی سازند و به کشتار زن و کودک و شهروند عادی دست بزنند.
آن را هم کافی نمی دانند و دوباره حملات موشکی و راکتی و خمپاره ای را نیز از سر گرفته اند.
هدف آشکارشان کشتن شهروندان اسرائیلی است.
غیرنظامی می خواهند بکشند.
به زن و کودک می خواهند آسیب برسانند،
به کشاورزی اسرائیل و خانه های مردم می خواهند زیان برسانند،
زیرا زورشان به سربازان اسرائیلی نمی رسد.
ولی سران سازمان های ترور آدم هایی نیستند که مایوس شوند.
آنها هر پولی را که از خارج دریافت می کنند، صرف برپایی یک ارتش منظم می سازند.
می خواهند واحد مردان قورباغه ای برپا کنند - همانگونه که اکنون گردان بادبادکی دارند.
سران حماس می گویند تا هنگامی که محاصره دریایی و زمینی و هوایی غزه ادامه دارد، تعرض آن ها علیه شهروندان اسرائیلی متوقف نخواهد شد.
استدلالشان آن است که اگر مردم غزه در محاصره هستند، پس شهروند اسرائیلی نیز باید با محنت و ترس و بی امنیتی زیست کند.
ولی آن ها برداشتن محاصره را برای چه می خواهند؟
برای آن که بتوانند جنگ افزار وارد غزه سازند، پای جمهوری اسلامی ایران را به آن جا وارد کنند. بمب بسازند و اسلحه پیشرفته تولید کنند تا به جنگ اسرائیل بیایند و به خیال خام خودشان بکوشند این کشور را نابود کنند و فلسطینِ سراسر اسلامی را به جای آن برپا سازند.
در سال های اخیر یک شریک دست و دلباز نیز پیدا کرده اند که آن حکومت اسلامی ایران است که هربار دهها میلیون دلار پول در اختیارشان می گذارد.
ولی آیا اسرائیل قصد خودکشی دارد که این محاصره را برچیند؟
بله، اسرائیل می خواهد که محاصره پایان یابد و مردم غزه آزاد زندگی کنند و از رفاه برخوردار گردند.
اسرائیل نیز مایل است که اهالی غزه فرودگاه داشته باشند، بندر داشته باشند و آزادانه به هر نقطه ای که بخواهند رفت و آمد کنند.
ولی حتی مصر نیز دروازه های خود را به روی سران ترور در غزه بسته و آن ها را مورد محاصره قرار داده است.
زیرا مصر نیز همانند اسرائیل، بر این باور است که سرکردگان کنونی غزه یک گروه تروریست متعصب هستند که نوچه های سازمان اخوان المسلمین محسوب می شوند و با تروریست های اسلامی در شبه جزیره سینا در ارتباط هستند و با آن ها همکاری می کنند.
بله، هم اسرائیل و هم مصر، مایلند و حاضرند که فلسطنیان در غزه از همه گونه رفاه برخوردار باشند و وقتی خوب زندگی کردند، دلشان خواهد خواست که از آرامش و امنیت برخوردار شوند و این حق طبیعی آنان است.
در اسرائیل حتی نقشه های لازم برای احداث فرودگاه و ساخت بندر و بازگشایی گذرگاه های زمینی تهیه و آماده شده است.
ولی مشکل آن است که حماس همه این امتیازات را برای آن می خواهد که خود را قوی تر کند، ارتش برپا سازد، دروازهها را روی سپاه قدس بگشاید و غزه به پایگاه سوم دست اندازی رژیم ایران علیه اسرائیل مبدل گردد.
دو پایگاه دیگر، لبنان و سوریه است که اسرائیل می کوشد رژیم ایران را در استقرار در آن جا ناکام سازد.
چه کسی می تواند اجازه دهد که یک گروه تروریستی از آزادی عمل برخوردار باشد و قوی تر گردد و پایگاه های تعرضی برپا سازد تا آرزوی خام خود را برای انهدام یک کشور دیگر عملی سازد.
گفته می شود که حماس خواهان رسیدن به نوعی آتش بس است که در زبان عربی و در آئین اسلامی "هدنه" نامیده می شود. حماس می گوید که حاضر است به مدت پنج سال تا ده سال در برابر اسرائیل "هدنه" برقرار سازد. یعنی تعرض را متوقف کند.
ولی بعد از آن پنج سال و یا آن ده سال چه خواهد شد؟
دردوران نخستین اسلام، این آتش بس یا هدنه هنگامی با رقیبان و مخالفان حضرت پیامبر برقرار می گردید که سپاهیان اسلام ضعیف بودند و توان پیروزی نداشتند و هدنه برقرار می کردند تا به تقویت خود بپردازند و در نخستین فرصت حمله به رقیبان را از سر گیرند.
این است آن چه حماس در برابر اسرائیل پیشنهاد می کند.
به خوبی احساس می شود که در یک سال اخیر، سرکشی و فتنه گری و تجاوزکاری حماس در منطقه بیشتر شده است.
دلیل آن نیز بسیار واضح است و آن این که، حماس، پس از آن که از همه کشورهای عربی رانده شد، چتر حمایت حکومت اسلامی ایران را پذیرفت و سران آن زیر بال حزب الله لبنان قرار گرفتند و سیل پول و اسلحه از ایران به سوی آنان سرازیر شد.
صالح العروری که از سرکردگان عمده حماس است، میهمان دائم حکومت ایران محسوب می شود و مرتبا بین تهران و بیروت در رفت و آمد است و همدم حسن نصرالله سرکرده حزب الله لبنان محسوب می شود.
این پول و اسلحه و پشتیبانی سیاسی و معنوی، موجب شده که سرکردگان حماس بر شدت عملیات تعرضی علیه اسرائیل بیافزایند.
سران رژیم ایران و به ویژه فرماندهان سپاه پاسداران با افتخار می گویند که قادرند اسرائیل را از هر طرف محاصره کنند. آن ها، چشم امیدشان در رسیدن به این آرزو، به حماس نیز می باشد و در کنار آن به تقویت جهاد اسلامی آزادی فلسطین می پردازند که حدود بیست سال پیش توسط رژیم ایران و به عنوان رقیب حماس در سرزمین های فلسطینی نشین برپا گردید.
حماس در رشته تعرضات هفتگی و دائم خود از نوار غزه علیه اسرائیل، می گوید که تا به حال، صدها کشته وهزاران زخمی داشته است.
هیچکس جز حماس و جهاد، مسئول این جنایت و این خونریزی نیستند.
اسرائیل، تنها از خود و از مرزهای خود و از شهروندان خویش دفاع کرده که مرتبا در معرض تهدید سازمان های ترور قرار دارند.
آن ها از تعرض دست بردارند و آنگاه اسرائیل ناچار نخواهد بود به سوی آشوبگران و آن هایی که قصد تعرض دارند، آتش بگشاید.
سرکردگان حماس و دیگر سازمان های ترور احساسات بشری ندارند، انسان نیستند، می گویند جهاد کن و کشته شو، بهشت در انتظارت است.
پانزده سال پیش، اسرائیل سراسر نوار غزه را تخلیه کرد، هزاران آبادی نشین خود را از آن جا بیرون آورد، همه لشگریان خویش را از غزه فرا خواند و سراسر این خاک را به حکومت خودگردان فلسطینی سپرد تا مستقل باشد و در آن جا یک بهشت بسازد.
حماس کودتای نظامی به راه انداخت، بر قدرت مسلط شد و اهالی غزه را به اسارت گرفت و آن ها را به گوشت دم توپ مبدل ساخت تا در راه اجرای باورهای تعصب گرایانه دینی خود و انهدام اسرائیل، به تلاش بپردازد و اکنون هم اعلام می کند که به هیچ چیز جز این بسنده نخواهد کرد.
در آخرین مباحثات شورای امنیت سازمان ملل، کویت خواسته بود که برای حفاظت از جان فلسطینیان در برابر اسرائیل، یک نیروی ویژه بین المللی برپا گردد - و این در حالی که ملتی که نیاز به دفاع و حمایت دارد، ملت اسرائیل است که هر روز از جانب ترور فلسطینی تهدید می شود و مورد تعرض قرار می گیرد.
ولی نگران نباشید، اسرائیل به نیروی محافظ نیاز ندارد، خودش خوب می داند چگونه از خویش محافظت کند.
ولی شاید مردم نگون بخت غزه هستند که به نیروی محافظ نیاز دارند که آنان را از تسلط فاجعه بار حماس و دیگر سازمان های ترور رها سازد و رهبران شایسته ای به آنان بدهد که بتوانند در کنار اسرائیل و دیگر ملت ها، زندگی آرامی داشته باشند و به رفاهی برسند که آنان، مانند همه انسان های جهان، شایسته برخورداری از آن هستند.