چند روز پیش، یک فایل صوتی از خامنه ای در فضای مجازی منتشر شد که در آن خامنه ای از مسوولان نظامی می خواست تا مردم معترض را سرکوب کنند.
نحوه ی سخنرانی خامنه ای غیر طبیعی می نمود، و اولین نکته ای که به ذهن اهل خبر و رسانه می رسید این بود که صحت و سقم این سخنان را مورد تحقیق قرار دهد.
کانال تلگرامِ «خبرنامه گویا» اولین رسانه ای بود که بلافاصله، ساختگی بودن این فایل را اعلام کرد.
تشخیص موضوع هم بسیار ساده بود: کافی بود تا صدای سخنرانی را زیاد کرد و به وقفه ها و پرش ها و تغییر ناگهانی تن صدای سید علی پی برد.
*****
دو گروه، خبرهای روز را دریافت می کنند:
-مردم عادی
-اهل خبر و رسانه.
در گذشته، توزیع خبر، تنها توسط گروه دوم صورت می گرفت. افراد این گروه، به طور عادی یا خبر را از طریق خبرنگار موسسه شان دریافت می کردند، یا از طریق خبرگزاری ها.
هر دوی این منابع -تا حد زیادی- مورد اطمینان بودند و اگر خبر نادرستی هم منتشر می کردند، بعد از مشخص شدن نادرستی، به تکذیب رسمی آن در همان محل انتشار می پرداختند.
در دوره ی حاضر، مردم عادی هم به انتشار خبر می پردازند. نوشته، فیلم، فایل صوتی، عکس، و هر چیز ثبت شده به صورت دیجتالی، در فاصله ای کوتاه، از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب عالم را می پیماید و به دست مخاطب می رسد.
فرقی که میان مردم عادی با اهل خبر و رسانه هست، این است که گروه اول، می تواند هر خبر دریافتی را بسته به تفکرات و علائق و تنفرات خود بپذیرد یا نفی کند. مردم عادی وظیفه و نیز تخصصی در پیگیری اخبار و تعیین درست و غلط آن ها ندارند.
اما اهل خبر و رسانه، برای حفظ اعتبار حرفه ای خود هم که شده، نمی توانند هر چیزی را بلافاصله قبول یا رد کنند و از طریق تجربه و امکانات تشخیصی، پیش از انتشار و توزیع خبر، آن را کاملا بررسی می کنند.
اگر خبر درست باشد، آن را منتشر می کنند، و اگر غلط و «فیک» باشد، آن را به کناری می نهند.
آن چه در مورد فایل صوتی خامنه ای عجیب بود، این نبود که مردم عادی، آن را به عنوان سخنان خود خامنه ای قبول کردند. عجیب این بود که برخی از اهل رسانه، که هم حرفه ای هستند و هم سابقه ی طولانی مدت در کار رسانه دارند، با وجود دانستن ساختگی بودن این فایل، دست به انتشار و توزیع آن زدند، با این توجیهِ غریب که حتی اگر این ها سخنان خامنه ای نباشد، قطعا مکنونات قلبی او را بیان می کند!
با چنین طرز تفکری، باید فاتحه ی راستی و درستی خبر را خواند، و هر آن چه را که «اهل رسانه» به عنوان مکنونات سوژه تشخیص می دهند، منتشر کرد!
*****
اما چه کسانی از پخش چنین خبرهای دروغینی بهره برداری می کنند؟:
قطعا، پخش این خبرهای دروغین، به نفع مردم و مبارزات حق طلبانه ی آن ها نیست. مبارزه ی «حق»طلبانه، به شکل «ناحق» پیش نمی رود و اگر هم برود، مسیر طولانی نمی تواند بپیماید.
دروغی که آل احمد برای کشتن صمد ساخت، باعث نفرت نسل بعدی از آل احمد و کاهش اعتبار سیاسی صمد شد.
دروغ هایی که در جریان زلزله ی طبس و آتش زدن سینما رکس برای شاه ساخته شد، باعث رحمت برای شاه و لعنت برای آخوندها شد.
در جمهوری اسلامی هم، که بنیانش بر دروغ و فریبکاری ست، حکومتی ها با انتشار خبرهای نادرست، سعی در تخریب مخالفان و تطهیر خود داشته اند که تا اینجا همه چیز بر ضد خود آنان عمل کرده است و وضعی به وجود آمده که اگر حکومت وسط روز روشن بگوید الان روز است و خورشید می درخشد، مردم به چشم های خود نیز شک می کنند.
دیدیم که کیهان شریعتمداری که سردسته ی دروغ سازان و دروغ بافان است زمانی که اکبر گنجی در زندان بود، به دروغ نوشت که او در خانه ی خودش است که ما با مقایسه ی عکس های «زندان» و «خانه» ی گنجی نشان دادیم که پرده های هر دو جا یکی ست!
مهارتی که در سر هم کردن فایل صوتی سید علی به کار رفته، نشان دهنده ی حرفه ای بودن کار میکس کننده ی صداست و چون استفاده ی نهایی از این فایل دروغین را حکومت خواهد برد، می توان حدس زد که خود حکومت این فایل را ساخته تا بعد از اعلام دروغ بودن آن، دست به تطهیر خامنه ای بزند و بگوید که بقیه ی اخبار ضد انقلاب هم مثل این خبر دروغین و بی اعتبار است.