شفقنا - رییس اندیشکده معنویت و استاد حوزه و دانشگاه گفت: برخی از مسئولین روحانی یا غیر روحانی از طریق بیت المال به یک ثروت و تجملاتی رسیدند؛ روحانیون و عالمان این امر را می بینند و متذکر نمی شوند این در حالی است که مردم شاهدند در موارد مشابه مثل حجاب، علما متذکر می شوند، این تفاوت قائل شدن در اظهار نظرها قابل قبول نیست و باید در این مساله تجدید نظر صورت گیرد.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی در گفت وگو با شفقنا در مورد نحوه واکنش نهاد روحانیت به مسایل و مشکلات اقتصادی و مبارزه با فساد اظهار کرد: نکته ای که در این بحث مهم هست، این است که این نوع رفتارها مصداقی از منکر قرار گیرد، وقتی مصداق منکر قرار گیرد وظیفه نهی از منکر، ارشاد و جلوگیری از آنها و آگاهی بخشی به عهده روحانیت به عنوان قشری که در مسایل فرهنگی، اخلاقی و دینی مسئولیت دارند به صورت ویژه قرار می گیرد، بنابراین معیار این است که مواردی از رفتارهای اجتماعی که مصداق یک منکر قرار می گیرد، مورد توجه واقع شود. ضمن اینکه باید اشاره کنم منکر آن است که از نظر عقلی و شرعی ناپسند است و شارع و حضرت حق راضی نیست و آموزه های دینی آن را قابل قبول نمی داند.
او ادامه داد: در مورد بحث خاص ورود به مصداق ثروت و تجملات، به نظرم چند شق را باید جدا کرد، در مواردی که فرض کنیم یک شخصی روحانی نیست و مسئولیتی هم ندارد و از اموال حلال خود با تلاش و کوشش به دست آورده، شک نداریم که هیچ نهی به او تعلق نمی گیرد و کار منکری نیست مثلاً اولیای دین مانند حضرت خدیجه(ص) داشتیم که می تواند ثروت زیادی داشته باشد و از آن هم استفاده کند این فرض مربوط به کسی است که روحانی نیست و مسئولیتی هم ندارد.
او فرض دوم را در مورد فردی عنوان کرد که هم روحانی و هم مسئول است و گفت: فرض دوم این است که فرد هم روحانی و هم مسئول باشد و به خصوص این احتمال موجه هم وجود دارد که اموالش را از بیت المال به دست آورده، این مصداق هم بسیار روشن است که قابل قبول نیست و امر منکری است که در حقیقت از بیت المال، اموال و حق الناس مردم در حد متوسطی انجام وظیفه کند و درآمد داشته باشد و در تجمل و ثروت باشد. اگر این شبهه به صورت جدی وجود دارد، امر منکری است لذا هم خود روحانی مسئول نباید این کار را کند و هم کسان دیگر باید آن را متذکر شوند، نهی از منکر کنند و در مورد چنین فسادها و ورودهایی تذکر دهند و حتی اگر لازم است، پیگیری شود.
رییس اندیشکده معنویت ادامه داد: بحث دیگر این است که فرض کنید فردی روحانی و مسئول است اما اموال او از بیت المال نیست و از اموال شخصی خودش است، این هم نمی توانیم منکر شرعی حساب کنیم، اما به هر حال باید سعی کند که اخلاقاً وقتی مسئول است حداقل از طبقه متوسط بالاتر نباشد و زندگی اشرافی نداشته باشد. این مساله در آموزه های دینی ما اگر منکر نباشد، مرجوح است و در آموزه های حضرت امام هم مکرر در بحث هایی که در مورد فقر داشتند متذکر شدند چون مسئول در معرض دید مردم هست و این موجب ناراحتی در مردم می شود از این جهت که احساس می کنند نمی توانند مانند او باشند یا نمی توانند فاصله طبقاتی را حفظ کنند احساس ناراحتی و روانشناختی نا مطلوبی برای آنها ایجاد می شود و همین مساله باعث طغیان، سرکشی و قیام مردم می گردد. بنابراین زندگی اشرافی برای مسئولین روحانی و غیر روحانی قابل قبول نیست.
حجتالاسلام و المسلمین آذربایجانی گفت: برای روحانیونی که مسئول نباشند، اما در معرض دید مردم هستند و خود را به عنوان پیشوا و الگوی مردم می دانند، ورود به فعالیت های اقتصادی مرجوح است ولی به عنوان یک منکر نیست. در مجموعه می خواهم نتیجه بگیرم آنچه قطعاً منکر است و قابل قبول نیست کسانی هستند که از مسئولین روحانی یا غیر روحانی از طریق بیت المال به یک ثروت و تجملاتی رسیدند و روحانی و عالمان هم این امر را می بینند و متذکر نمی شوند و به خصوص اینکه مردم می بینند در موارد مشابه مثل حجاب و مشابه آن، متذکر می شوند، اما در تریبون ها در مورد این مساله اظهار نظر نمی کنند، این امر قابل قبول نیست و به نظر می آید که باید تجدید نظر شود.
استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی که با مشکلات اقتصادی و ضرورت مبارزه با فساد مواجه هستیم، وظیفه حوزه علمیه و مراجع عظام تقلید چیست؟ گفت: به نظر من در این مورد دو انتظار در ذهن افکار عمومی شکل گرفته است، اولین انتظار براساس همان دیدگاه های شرعی است که ما روی عدالت و مبارزه با فساد تأکید داریم به خصوص نهج البلاغه در ذهن مردم بسیار اثرگذار است و روش و رویه امیرالمومنین را به عنوان الگو قرار می دهند. دیگری رویه تاریخی روحانیت شیعه است؛ ما رویه تاریخی روحانیت شیعه را می بینیم که همیشه عالمان روحانی به عنوان مرجع و پناهگاه مردم هم در ظلم های سیاسی و هم اقتصادی بودند یعنی حاکمی که به مردم ظلم می کرده جایی که پناه می بردند نزد روحانیت و عالمان دین بوده به خصوص در دوران قاجار این مساله را می بینیم که ریشه های مشروطیت به همین بحث برمی گردد.
رییس اندیشکده معنویت افزود: در آن زمان حاکمان توسط فرماندارانی که در شهرستان ها بودند با بی عدالتی خود به مردم ظلم می کردند و این ظلم ها بخشی اقتصادی و بخشی سیاسی بوده است که در موارد پناهگاه مردم روحانیت و عالمان دین بودند. اینها ذهنیت تاریخی است که مردم احساس می کنند روحانیت همیشه مرجع و پناهگاه آنها بوده و به فریاد تظلم و ظلم خواهی آنها می رسد. به همین دلیل انتظاری که اکنون مردم دارند هم از نظر تاریخی و هم از نظر شرعی و آموزه های دینی موجه است و عالمان دینی و حوزه های علمیه در اینگونه مسایل نباید بی تفاوت باشند بلکه باید اظهار نظر کنند البته باید تبیین شود چون فضای رسانه های عمومی و شبکه های مجازی بسیار آلوده هست و تهمت زدن به انسان های بی گناه بسیار خطرناک تر است بنابراین این دو باید از هم جدا شوند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
او در مورد دوری و پرهیز روحانیت از اشرافی گری و اقدامات لازم در این زمینه گفت: به نظرم این مساله باید مقداری روشن شود، واقعیت این است، من به عنوان طلبه که بیش از ۳۰ سال است در حوزه هستم و ارتباط با قشر وسیعی از حوزویان دارم شاهدم که بیش از ۸۰ درصد طلاب و حوزویان زندگی متوسط رو به پایینی دارند، اینکه ۲۰ درصد از حوزویان به دلیل اینکه مسئولیت دارند یا به دلایل دیگری، وضعیت زندگی شان مناسب هست را نباید به همه روحانیت و طلاب تعمیم دهیم. این مساله باید برای افکار عمومی روشن شود تا گمان نکنند عموم طلبه ها اشرافی گرا هستند.
گفت: نکته دوم اینکه منشأ درآمدی که برای طلبه هاست دو منشأ است یکی شهریه هایی که از سوی مراجع به آن تعلق می گیرد و منشأ دوم درآمد به دلیل تبلیغات یا تدریسی است که انجام می دهند و مربوط به اکثریت طلبه هاست. بخش قلیلی از حوزویان به دلیل مسئولیت یا اشتغالی که دارند از وضعیت زندگی متفاوتی برخوردارند، اما اگر روحانیون حتی با کسب درآمد از مسیری غیر از مسئولیت های دولتی، به سمت تجمل گرایی بروند و فاصله طبقاتی آنان با مرد زیاد شود، آسیب زا و خطرناک است به دلیل اینکه روحانیت به عنوان پیشوای مردم هستند و باید در ابتدا الگوهای دینی را در زندگی خود ایجاد و سپس به مردم توصیه کنند؛ همان نکته ای که امام علی(ع) می فرماید: ﻣَﻦ ﻧَﺼَﺐ ﻧﻔﺴَﻪُ ﻟﻠﻨّﺎﺱ ﺍﻣﺎﻣﺎً ﻓﻠﯿَﺒﺪَﺃ ﺑِﺘﻌﻠﯿﻢِ ﻧَﻔﺴِﻪِ ﻗَﺒﻞَ ﺗﻌﻠﯿﻢِ ﻏَﯿﺮﻩ؛ در واقع به نظر می آید که لازم است حوزویان حتی در موارد حلال در زندگی خود پیش قدم باشند و باید از تجمل گرایی هایی که به خصوص فاصله زندگی آنها را با مردم زیاد می کند و ایجاد یک عقده روانی و احساس تبعیض و بی عدالتی در زندگی مردم می کند، بر حذر باشند.