Tuesday, Sep 4, 2018

صفحه نخست » عطاءالله مهاجرانی قابل نقد یا ترحم، عبدالحسین طوطیایی

Abdulhossein_Totiaei.jpgسرنوشت پایگاه اجتماعی و یا سرگردانی امثال آقای مهاجرانی را بی گمان بایستی آویزه گوش آن دسته از کنشگران اجتماعی دانست که پرواز بی فرود را آموخته و اکنون با بالهایی خسته برای نشستن تاب از توانشان ربوده شده است. جناب عطاءالله مهاجرانی به دلیل مهارت زیستن در فضای خاکستری توانسته بود سالیانی بر اریکه کرسی‌های مجلس، معاونت نخست وزیری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بنشیند. او سرانجام به تاسی از نامش عزم مهاجرت به فضای مه آلود لندن را نمود تا که بیش از پیش بتواند گاهی به میخ و هرازگاه به نعل سیاسی کاری‌های خود بکوبد. جناب ایشان و به یمن محفوظاتی از دیوان مولانا و شماری چند از احادیث که بکارش می‌آمد و نیز بهره گیری از ارتعاش صدای حزن آلودش توانسته بود از کمند دو استیضاح بگریزد تا که مهارت سیاسی خودرا (بخوانید سیاسی کاری) نه به حساب پایبندی به منافع ملی بلکه نوشیدن شیر الاغ در ایام کودکی خود بگذارد. مهارتی که در طول سال‌های اقامتش در لندن نیز نشان از آن داد که وی متاسفانه به واسطه این تجربه رضاعی (شیری) تنها پرواز کردن را آموخته و از توانایی فرود سالم بی بهره می‌باشد. آقای مهاجرانی در خلال مصاحبه‌های متعدد این سال‌های اخیر با بی بی سی باز هم نشان داد که به مدد حرکات آکروباتیک یک بالرین ورزیده در پاسخ هایی که به گزارشگر می‌دهد امید بازگشت دیگر بار بر عرصه کرسی‌های گذشته‌اش را دارد. جست و خیز هایی که شاید بتواند‌ای بسا آب وزارت رفته را باز به جوی شانس اکنون خود باز گرداند. اما غافل از آن که در چراغان شفافیت‌های موجود، رنگ خاکستری پاسخ‌های ایشان در ارزیابی بییندگان تیره تراز گذشته خودرا نشان می‌دهد. متاسفانه گزارشگران بی بی سی با وجود ملاحظه تنگناهای گفتاری وی اما سرانجام با طرح سوالاتی این سیاستمدار شیر پاک خورده را به پاسخ هایی نا مغهوم وا می‌دارند. سرنوشت اینچنینی آاقای مهاجرانی به باور این قلم به تمامی کرسی داران و منتقدین ان کرسی‌ها می‌آموزد که بیش از این با شعور مخاطبان خود سیاسی کاری نکنند و نهایتا با هویتی قابل تعریف خودرا در ترازوی دقیق افکار عمومی قرار دهند.

توصیه‌ای نیز برای مدیریت بخش فارسی بی بی سی دارم که بیش از این با دعوت از این بزرگوار او را در منگنه پرسش‌های مختلف قرار ندهند. پرسش هایی که این بالرین توانا را ناگزیر از آن می‌کند که دست از هنر خود کشیده و بجای حرکات موزون، بر عرصه یخ‌های سالن پاتیناژ آن‌ها لیز بخورد. مگر که با دعوت از این چهره‌ها بنای رونق رسانه خودرا ندارید؟ واقعا از صاحب نظری که سال هاست کنج غربت گزیده تا‌ای بسا باز بر کرسی آرزوهای گذشته خود جلوس کند انتظار چه تبیینی را دارید که مخاطبانتان نمی‌ئانند؟

توصیه‌ای هم برای جناب مهاجرانی دارم که با پاسخ هایی نا مفهوم و خاکستری و با ترنم صدایی محجوب و نگاه فروتنانه‌ای که به زمین خیره می‌شود از بقایای عرض و آبروی خود بیش از این نکاهند. ایکاش که بجای این حرکات موزون و البته ارائه مفاهیمی ناموزون، در آن ایام نوزادی جرعه‌ای بیشتر شیرسیاست می‌نوشیدید. باشد که مجال آن را می‌یافتید تا در این فضای سرگردان و بال‌های خسته به ارامش فرود می‌آمدید. آقای مهاجرانی باور کنید که ایام نه چندان طولانی زندگی به این شدت از افت و خیز‌های اکروباتیک نیاز ندارد. می‌توان در این فرصت‌های پرشتاب حیات، وزارتی را در کشورمان به عافیت مدیریت کرده و یا که در برابر دوربین بی بی سی به کند و کاو پرداخته و یا حتی می‌توانید هر ساله سفری به عربستان و لابد به قصد زیارت و نه سیاحت داشته باشید. اما باور کنید تمامی این هندوانه‌ها را با یک دست که نه حتی با چند دست هم نمی‌توانید بردارید ولو اگر شیر‌های بیشتری هم نوش جان کرده باشید.

عبدالحسین طوطیایی

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy