١٧ شهریور ١٣٩٧، رژیم جمهوری اسلامی، مقرهای حزب دمکرات را در کویسنجق واقع در ٤٠ کلیومتری خاک کوردستان باشور موشکباران کرد.
سوال اصلی این است چرا حزب دمکرات؟
حمله به مقرهای حزب دمکرات در عمق خاک کوردستان باشور -کوردستان عراق- بخشی از سیاست سرکوب رژیم بعد از سال ١٩٩١ بوده و فارغ از اینکه ٢١٧ نفر از اعضا این حزب و دیگر احزاب روژهلاتی در کوردستان باشور ترور شدهاند، چندین مرتبه مقرهای حزب در سلیمانیه و کویسنجق نیز مورد حمله عوامل جمهوری اسلامی قرار گرفته است، که مهمترین مورد آن لشکرکشی و حمله مقرهای این حزب در ٥ مرداد ١٣٧٥ شمسی میباشد.
در مستندی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی در رابطه با لشکرکشی ٥ مرداد ١٣٧٥شمسی تولید کرده، محمد جعفر صحرارودی، یکی از اعضا "قرارگاه رمضان" دلیل اینکه جمهوری اسلامی "ریسک" این لشکرکشی علیه حزب دمکرات را قبول کرده است را به قدرت عملیاتی این حزب در عمق خاک "ایران" و به "طول ١٢٨٠ کیلومتر" نسبت میدهد.
در شرایط کنونی و علیالخصوص بعد از شروع فصل جدیدی از مبارزات آزادیخواهانهی کوردستان که تحت عنوان "راسان" شناخته میشود، حزب دمکرات به شیوه متمرکز و برنامهریزی شدهو دست به سازماندهی جامعه کوردستان زده است و در یک سال گذشته نمونههای عینی این ارگانیزاسیون را در مناسبتهای مختلف دیدهایم. پس یکی از دلایل حمله به دفاتر حزب دمکرات در باشور به عمق پایگاه اجتماعی و نقش ارگانیزاسیونی این حزب در جامعه روژههلات برمیگردد.
دلیل دوم را باید در نگاه عوامل امنیتی رژیم به اپوزیسیون کوردی جستجو کرد. برپایه گمانهزنی عوامل امنیتی جمهوری اسلامی در حمله احتمالی به ایران، از طرف یک کشور دیگر علیالخصوص حمله احتمالی ایالات متحده به جمهوری اسلامی، بر این عقیدهاند که آمریکا به مدل ١٩٩١ عراق به ایران حمله میکند و مراکز امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی را تخریب کرده و این عامل مسبب حضور اپوزیسیون و خیزش عمومی مردم خواهد شد. بر اساس همین گمانهزنی است که جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف که با بحران بینالمللی روبرو شده است، تلاش کرده از طرق مختلف اپوزیسیون خود را سرکوب و قلع و قمع کند.
باتوجه به بحران پنجگانه پیش روی جمهوری اسلامی یعنی، بحران در روابط بینالمللی، بحران زیست محیطی، بحران اقتصادی، فساد ساختاری و عدم مشروعیت و کاهش محسوس سرمایه اجتماعی باید اظهار کرد، در شرایط کنونی جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط قرار دارد.
اگر واقعبین باشیم جمهوری اسلامی حداقل بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، جامعه ایران را تماما به شیوه توسل به زور اداره میکند، نه بر اساس اعمال حاکمیت. برای تدوام این سلطهجویی این رژیم سرمایهگذاری بسیاری در راستایی تقویت نیروهای امنیتی و نظامی خود انجام داده است و در واقع تنها فاکتوری که سقوط رژیم را به تاخیر میاندازد، مساله توانایی سرکوب مردم ایران توسط عوامل امنیتی جمهوری اسلامی است.
پس یکی دیگر از عواملهای موشکباران دفاتر حزب دمکرات در ١٧ شهریور مساله جدی بودن سقوط رژیم جمهوری اسلامی است، رژیم برای جلوگیری از این سقوط تلاش میکند، پایگاه سازمانی احزاب کوردستانی را ازبین ببرد، به این امید که آنها با چالش کادر رهبری و همچنین بحران مدیریتی در ارگانیزاسیون جامعه کوردستان روبرو شوند، تا از این طریق زمان لازم برای سرکوب داخلی در کوردستان را، بدست بیاورد. مانورهای رسانهی جمهوری اسلامی پس از موشکباران دفاتر حزب دمکرات شاهدی بر این ادعا است.
در پایان باید اظهار کرد، که عوامل سقوط رژیم جمهوری اسلامی در سطح داخلی و خارجی فراهم است، اما سران این رژیم با توسل به قدرت سرکوب مردم ایران در تلاشاند زمان سقوط خود را به تاخیر بیاندازند و بر همین اساس هم هست که تلاش میکنند نیروهای سازماندهنده جنبش علیه جمهوری اسلامی را قلع و قمع کنند.