رضا حقیقتنژاد - ایران وایر
در فاصله 24 ساعت پس از این که «محمود احمدینژاد»، رییس جمهوری پیشین ایران نامه مورخ ششم شهریور ماه امسالش را به آیتالله «علی خامنهای» علنی ساخت، دستگاه قضایی سه حکم تازه علیه نزدیکان او صادر کرد.
بر اساس آرای قضایی، «حمید بقایی» که قبلا به ۱۵سال زندان محکوم شده بود، دوباره به اتهام «توهین به اشخاص و مقامات»، به شش ماه حبس محکوم شد. «اسفندیار رحیم مشایی» هم به اتهام های «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی» و «توهین به مقامات قضایی»، به شش سال و شش ماه زندان محکوم شده است که پنج سال آن اجرا می شود. «علی اکبر جوانفکر»، یکی دیگر از نزدیکان به احمدی نژاد نیز به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی»، به پنج سال و یک ماه زندان محکوم شد.
پس از اعلام این حکم ها، کانال تلگرام محمود احمدینژاد نوشت: «در پی صدور حکم ظالمانه علیه آقای مشایی، به زودی دکتر احمدی نژاد طی نامهای به مقام معظم رهبری، ابعاد و چگونگی اقدامات خارج از قانون و ظالمانه دستگاه قضایی را تشریح خواهد کرد.»
احمدینژاد قرار است فردا جمعه در حصارک کرج سخنرانی کند. انتظار میرود او در این سخنرانی اشارهای به احکام صادره هم داشته باشد.
تاکنون نامههای متعدد احمدینژاد برای دخالت رهبر در پروندههای قضایی نزدیکانش، از جمله نامه ششم شهریور ماه او پاسخی دریافت نکرده اند و رییس جمهوری پیشین مجبور شده است نامههایش را علنی منتشر کند.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
«صادق لاریجانی»، ریيس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ۱۹شهریور ماه امسال در جلسه مسوولان عالی قضایی در واکنش به اقدامات احمدینژاد گفت برخورد با این طیف ادامه دارد: «برخی تصور میکردند اگر بست بنشینند، قوه قضاییه عقب نشینی میکند. بر همین اساس، تلاش کردند امواجی درست کنند و کینههای شخصی خود را نسبت به مسوولان قضایی مطرح کنند.»
او افزود:«در دادگاه به قاضی و دستگاه قضایی توهین کردند و هنوز هم با سخنرانی در این شهر و آن شهر، به قوه قضاییه توهین میکنند.»
این واکنش و احکام صادره به خوبی نشان میدهند که دستگاه قضایی از حمایت و پشتیبانی لازم آیتالله خامنهای برای برخورد با نزدیکان احمدینژاد برخوردار است و تلاشها و نامهنگاریهای ریيسجمهوری سابق ایران در تغییر این وضعیت به جایی نمیرسد؛ به ویژه این که جنس تحلیل صادق لاریجانی از اقدامات احمدینژاد شبیه تحلیل رهبر جمهوری اسلامی است که ششم دیماه 1396 در واکنش تلویحی به رفتارهای احمدینژاد، به او توصیه کرد: «برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرتیابی حرف نزند.»
در واقع، یک تحلیل مشترک وجود دارد که اقدامات احمدینژاد، یک تلاش شخصی معطوف به قدرت است، نه تلاش برای عدالتخواهی. اما آیا متاثر از این برداشت، ادامه برخوردهای قضایی به شخص احمدینژاد هم خواهد رسید؟ علی خامنهای البته به نامهها و دیگر اظهارات احمدینژاد واکنش نشان داده است. او ششم دیماه 1396، تلویحا از این که اظهارات احمدینژاد شبیه اپوزیسیون شده است، گلایه کرد: «کسانی هستند و انسان مشاهده میکند که... دیروز تمام امکانات مدیریتی در اختیار این ها بوده، آنوقت به قول فرنگیمَآبها، نقش اپوزیسیون به خودشان میگیرند... اینها دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند، موضع [بگیرند]... حالا ممکن است کسی خیال کند که در مردم تأثیر میگذارد؛ نه، مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را... هر بچهای هم میتواند سنگ دستش بگیرد، شیشهها را بشکند. این که هنر نیست... نمیشود که انسان یک دهه همهکاره کشور باشد، بعد یک دهه بعدی تبدیل بشود به مخالفخوان کشور... امام فرمودند که ملاک، حال فعلی افراد است... ما در این 40، 50 سالِ... چه چیزها دیدیم؛ بالارفتنها، پایینآمدنها، تُندیها، کُندیها، افراطها، تفریطها. چیزهای عجیبی دیدیم در این مدت! خیلی باید مواظب خودمان باشیم.»
او ۲۲مرداد 1395 نیز درخواست احمدینژاد برای استعفای «حسن روحانی»، رییس جمهوری کنونی ایران را بار دیگر بازی در زمین دشمن توصیف کرد: «برخی به اسم این که طرفدار ضعفا هستیم و میخواهیم اوضاع را درست کنیم، خودشان ملتفت نیستند اما عملا در چارچوب نقشه دشمن حرف می زنند و اقدام می کنند... آن ها که می گویند دولت باید برکنار شود، در نقشه دشمن نقش آفرین هستند.»
با این حال، عبارت «خودشان ملتفت نیستند»، مهم است. این عبارت نشان میدهد که کماکان از نظر رهبر جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد «ناآگاهانه» به چنین میدانی وارد شده است و سوءنیت ندارد. همین برداشت هم سبب شده است که فعلا احمدینژاد در دایره برخورد قضایی قرار نگیرد.
در عین حال، اشاره علی خامنهای به این که «مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را» نشان میدهد از نظر رهبر جمهوری اسلامی، احمدینژاد فعلا از مقبولیت یا پشتوانه اجتماعی کافی برخوردار نیست، رفتارش را اکثریت جامعه قبول ندارند و خطری از این نظر متوجه ساختار حاکمیت نیست. در چنین حالتی، او نه راضی به برخورد با شخص احمدینژاد نشان میدهد و نه نیازی میبیند با او برخورد شود.
بدین اعتبار، میتوان گفت آینده پرونده احمدینژاد تا حدود زیادی به خودش وابسته است. او در نامههایش به طور معمول سران سه قوه و گاهی سپاه و نهادهای زیرنظر رهبر را نواخته و کم تر به طور علنی و صریح انتقادات را متوجه شخص رهبر جمهوری اسلامی کرده است. اگر در نامههای آیندهاش چنین رفتاری پیشه کند، بستر لازم را برای برخورد با خودش هم فراهم خواهد کرد. ولی اگر چنین نکند، مخالفان او فعلا به همین اندازه که اطرافیان احمدینژاد را بازداشت کرده و او را کاملا منزوی و به حاشیه راندهاند، قانع هستند.
میتوان برای درک بهتر موضوع، به مدل برخورد با «مهدی کروبی» اشاره کرد. برخورد اولیه با او، حصر ریيس پیشین مجلس شورای اسلامی بود. در طول این سالها، کروبی بارها نامههای تندی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی یا درباره او نوشته است. این نامهها سبب نشده اند که مثلا از حصر به دادگاه یا زندان برود.
مخالفان کروبی به وضع کنونی که او در حصر است و در تنها میتواند نامه بنویسد، قانع هستند و اقدام خاصی برای تشدید مجازاتش نمیکنند. آن ها خوشحال هم میشوند که باز نامه بنویسد تا حصرش ادامه پیدا کند.
از این زاویه، میتوان گفت در صورتی که مدل نامهنگاری احمدینژاد به روال سابق باشد، به گونهای که جایگاه آیتالله خامنهای را مراعات و اغلب مسوولیتها را متوجه دیگر نهادها کند، وضع کنونی تداوم خواهد یافت. مخالفان او هم به همین وضع موجود، یعنی دست و پا بسته بودن احمدینژاد راضی هستند. ولی اگر جهتگیری نامهها عوض شود، برخورد با او هم وارد مرحله تازهای خواهد شد؛ به عنوان نمونه، در صورت ورود احمدینژاد به فاز تقابل مستقیم با رهبر، او به احتمال زیاد امکان و اجازه سفرهای متعدد در داخل کشور و سخنرانیهای عمومی را از دست خواهد داد. لغو عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم یک خطر دیگر است که او را تهدید میکند.
این دو موقعیت، یعنی امکان سخنرانیهای آزادانه عمومی و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از مهمترین بازوهای تبلیغاتی و سیاسی احمدینژاد در شرایط کنونی بوده اند و بعید است که او بخواهد چنین ابزارهایی را از دست بدهد. چنین وضعیتی شبیه برزخ است ولی وقتی بدانید که خروج از برزخ، به احتمال زیاد به معنای رفتن به جهنم است، ماندن در برزخ را ترجیح خواهید داد.