*منبع: مجله فرهنگی - سیاسی «سیسرو»؛ آلمان
نویسنده: کیارا تیس Chiara Thies
*ترجمه و تنظیم از جواد طالعی - کیهان لندن
- در حالی که کاخ سفید واشنگتن خبر پیشنهاد مذاکره با ایران از سوی ترامپ را بارها تکذیب کرده است، این روزنامهنگار ایرانی مورد استناد نویسنده «سیسرو» مدعی است: «آمریکاییها مرتب برای مذاکره پیام میدهند، اما این پیامها از سوی ایران رد میشود».
بهترین شکل برخورد با ایران چیست؟ این پرسش میان سیاستمداران و ناظران غربی شکاف انداخته است. با اینکه استراتژیهای دیپلماتیک بسیار متفاوت هستند، ولی هیچکدام تا کنون موفق نبودهاند، چرا؟
شیارا تیس همکار بخش سیاسی نشریه آلمانی «سیسرو» که خود را در چارچوب گسترش «فرهنگ سیاسی» معرفی میکند، اخیرا در مقالهای کوشیده است پاسخی برای این پرسش بیابد. او مقاله خود را با این توضیح آغاز میکند که «در مورد ایران به نظر میرسد غرب به بن بست رسیده باشد. در حالی که ایالات متحده آمریکا توافق اتمی با ایران را لغو کرده و این کشور را با تحریمها مجازات میکند، اروپا میکوشد به این توافق ادامه بدهد. ولی به نظر میرسد هیچکدام از این دو راه نمیتوانند موفق شوند».
همکار «سیسرو» به نقل از یک روزنامهنگار ایرانی که با تغییر نام از سوی تحریریه این نشریه «آقای نادرپور» معرفی شده مینویسد: «توافق اتمی در دوران باراک اوباما برای ایران فرصتی افسانهای بود. رژیم برای تنفس و نوسازی زیرساختهای خود وقت پیدا کرد. بیش از همه، موفق به کسب پول از آمریکا شد. این پول بلافاصله به مصرف تجهیز نظامی بیشتر رسید. رئیس جمهور فعلی آمریکا دونالد ترامپ هنگامی که توافق اتمیرا لغو کرد مطمئن بود که ایرن بر سر میز مذاکره باز خواهد گشت. اما این اتفاق نیافتاد. رهبر جمهوری اسلامی علی خامنهای بار دیگر خط تندروی و ضدیت با آمریکا را نمایندگی میکند. هرچه خامنه ای بگوید اجرا میشود. رئیس جمهور حسن روحانی قدرتی ندارد و نمیتواند روند سیاسی کشور را تعیین کند».
در حالی که کاخ سفید واشنگتن خبر پیشنهاد مذاکره با ایران از سوی ترامپ را بارها تکذیب کرده است، این روزنامهنگار ایرانی مورد استناد نویسنده «سیسرو» مدعی است: «آمریکاییها مرتب برای مذاکره پیام میدهند، اما این پیامها از سوی ایران رد میشود».
کمک مالی اروپا به خلاء میریزد
شیارا تیس با اشاره به نشستی که هفتم سپتامبر امسال با حضور پوتین و اردوغان با هدف بررسی سرنوشت ادلب سوریه در تهران برگزار شد مینویسد: «نشست تهران تنها با حضور روسیه، ترکیه و ایران برپا شد. رؤسای جمهوری سه کشور در مورد یافتن یک خط مشترک در زمینه جنگ در ادلب ناموفق بودند. نه تنها آمریکا از این مذاکرات دور ماند، بلکه اتحادیه اروپا نیز که قصد دارد با پرداخت ۵۰ میلیون یورو کمک از جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی کند، در این نشست غایب بود. تنها هایکو ماس وزیرخارجه آلمان توانست در آستانه این نشست با همتای ترک خود حرف بزند. اما پرسش این است که آیا پول اروپا چنانکه طراحی شده، به دست شرکتهای کوچک ایرانی خواهد رسید؟»
همکار سیسرو اضافه میکند: «بودجه و کمکهای مالی برای زلزله کرمانشاه و کرمان حیف و میل شده است. در عوض پولهایی نصیب ارتش و بازسازی شهرهای سوریه شد. اگر اتحادیه اروپا با ۵۰ میلیون یورو به ایران کمک کند، این پول هم احتمالا به مصرف همان کارها خواهد رسید. شیرین عبادی مدافع حقوق بشر و برنده صلح نوبل معتقد است اگر اروپاییها میخواهند به مردم در ایران کمک کنند باید بطور مستقیم تولیدات شرکتهای کوچک و متوسط را بخرند.»
اما با توجه به تحریمهای آمریکا این کار همواره دشوارتر میشود.
قدرت پشتیبان شیعیان
نویسنده مقاله سپس به گسترش فساد در ایران میپردازد و به نقل از منبع ایرانی خود که «نادرپور» معرفی شده مینویسد: «فساد به همه حوزههای زندگی گسترش یافته و هر روز رسوایی تازهای افشا میشود. به این دلیل چیزی به اسم جامعه ایرانی دیگر وجود ندارد. هر کس تنها به خودش فکر میکند. در ماههای گذشته مقامات دولتی پول، مواد غذایی اصلی و دارو ذخیره کردند. حتی بازار بزرگ تهران بسته شده. قیمتها به دلیل تورم شدید چنان بالا رفته که دیگر در عمل قدرت خریدی برای مردم باقی نمانده است. کالاها نیز همواره کمتر و کمتر و نایاب میشوند. مردم، با نگرانی انتظار ماه نوامبر را میکشند که قرار است دومین موج تحریمهای آمریکا اجرایی شود. بازرگانان فعلا در سواحل کاسپین آفتاب میگیرند. شمال ایران بطور سنتی ثروتمندتر است. به این دلیل بازرگانان در آنجا هنوز خریداران بالقوه بیشتری دارند.
در بخش دیگر این مقاله میخوانیم: «حتی پیش از توافق هستهای هم تحریمهای آمریکا نتوانست قدرتطلبی رژیم را محدود کند. ایران خودش را پشتیبان قدرتمند و طبیعی شیعیان میداند. در آغاز علاوه بر ایران آنها در عراق، سوریه و لبنان حضور داشتند. به همین دلیل است که ایران در سوریه خواستار یک «کریدور پشتیبانی» برای خودش است. در این میان شیعیان کشورهای دیگر مثل بحرین، یمن، افغانستان، آذربایجان و دیگران هم به فهرست ایران افزوده شدهاند. همین موضوع، کشورهای سنّی پیرامون ایران را وادار میکند از ترس جاهطلبیهای حکومت ایران جنگافزارهای بیشتری بخرند».
نادرپور میگوید: «تهدیدهای ایران برای آمریکا و اسرائیل سادهترین راه برای فروش اسلحه در خاورمیانه است».
پرزیدنت ترامپ در مسئله ادلب یک خط قرمز تعیین کرده است: اگر در آنجا گازهای سمی مورد استفاده قرار گیرد، ایالات متحده نیز وارد جنگ میشود. علاوه بر این، او ایران و روسیه را از اینکه به بمباران منطقه دست بزنند بر حذر داشت و نسبت به چنین اقدامی هشدار داد. در نهایت اما این زندگی انسانهایی است که قربانی و فراموش خواهد شد.
اشتباه محاسبه ترامپ
در دنباله مقاله با اشاره به ریاست دورهای آمریکا بر شورای امنیت آمده است: «ظاهرا این تهدیدها کافی نیست. ترامپ در جبههای دیگر نیز تنش میان دو کشور را تشدید میکند. او میخواهد برای تشکیل یک نشست ویژه در مورد ایران فراخوان بدهد که خودش ریاست آن را به عهده خواهد داشت. از این طریق او طبعا در برابر رژیم ایران سینه سپر میکند، اما مشکل این نیست. او با این کار ترس از آمریکا و احساس ناامنی را در مردم ایران تشدید میکند زیرا در شرایطی که مردم ایران از یک جنگ دیگر، فارغ از اینکه چه کسی آن را آغاز کند میترسند، خامنهای مدتهاست دوباره سخنرانیهای ضد آمریکایی خود را از سر گرفته است».
«در ایران اعتراضات ملی ادامه دارند و همواره سازمانیافتهتر میشوند. اما ترس از خشونت سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی هنوز زیاد است. شیرین عبادی فعال حقوق بشر میگوید: «ما خواستار یک جنگ داخلی نیستیم. خواهران و برادران نباید یکدیگر را بکشند. اما اگر تورم همچنان بالا برود، ایران آرام نخواهد ماند. همین حالا کمبود ضرویترین کالاها وجود دارد».
«سیسرو» مینویسد: «دقیقا همینجاست که آمریکا میتواند وار عمل شود. بجای سخن گفتن از تحریمهای اقتصادی عمومی، آمریکا میتواند بطور هدفمند وابستگان رژیم را تحریم کند. تحریمهای عمومی تنها بر رنج مردم میافزاید. همچنین کمکهای مالی اتحادیه اروپا در نهایت فقط از قدرتمندان پشتیبانی میکند، اما رژیم را از تلاش در راه ساختن یک بمب اتمی باز نمیدارد. چیزی که در قاعده میبایست هدف نهایی چنین کمکهایی باشد».