یورونیوز ـ جمعه ۱۶ شهریور/ ۷ سپتامبر بود که روسای جمهور روسیه و ترکیه در تهران، مهمان حسن روحانی بودند تا در خصوص آینده وضعیت سوریه با یکدیگر به گفتگو بنشینند.
اما حاضرین در این نشست نگاه مشترکی به آنچه در سوریه میگذرد و از آن مهمتر آنچه قرار است در این کشور رخ دهد نداشتند.
هرچند روحانی و پوتین بر لزوم حمله به ادلب و آنچه آنها «پایان کار تروریستها» مینامیدند تاکید داشتند، اما اردوغان در همان زمان با توییتهای خود که به زبانهای فارسی، ترکی، روسی، عربی و انگلیسی به اشتراک گذاشته بود، از مشکلات احتمالی حمله به ادلب گفت و حتی از آن بالاتر، رسما اعلام کرد که «ترکیه نمیتواند شریک این بازی یا حتی نظارهگر آن باشد.»
ما، به عنوان کشور ترکیه، از آغاز تا کنون برای جلوگیری از خون و خونریزی در سوریه تلاش و مجادله نموده ایم. بدون در نظر گرفتن هر گونه تبعیضی، برادران و خواهران سوریه ای را تحت حمایت خود قرار دادیم.
-- Recep Tayyip Erdoğan (@RT_Erdogan) 7. September 2018
با این وجود ایران و روسیه مطابق توافق آستانه (۲۰۱۷) که قرار بود ۴ منطقه غوطه شرقی، درعا، حمص و ادلب به عنوان مناطق عاری از تنش به رسمیت شناخته شوند و حالا از آن میان حالا تنها ادلب باقی مانده است، اصرار دارند که باید آخرین نقطهای که نیروهای شورشی مخالف اسد در آن حضور دارند هم پاکسازی شود.
اما در نشست تهران، تلاشهای بسیاری از سوی ترکیه صورت گرفت تا متن بیانیه پایانی قدری تغییر کند و کلمه «آتشبس» در خصوص آنچه در ادلب میگذرد اضافه شود. اتفاقی که با موافقت ایران و روسیه همراه نبود و در نهایت هم این کلمه در متن بیانیه پایانی قرار نگرفت. هرچند سخنان روسای جمهور در این نشست نشان داد که طرفین تا چه اندازه در موضوع ادلب با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در حالیکه اردوغان پیش از اعلام بیانیه پایانی به نوعی ایران و روسیه را تهدید کرده بود، در نهایت متن بیانیه پایانی را پذیرفت.
رئيس جمهوری ترکیه ساعاتی پیش از اعلام بیانیه پایانی در اظهاراتی گفت: «ادلب امنیت ملی ترکیه به شمار میرود و هر نوع حمله علیه ادلب نوعی قتل عام به شمار میرود و باعث میشود سوریهای بیشتری راهی کشور ما شوند. این در حالیست که ما همین حالا هم از ۴ و نیم میلیون پناهنده سوری پذیرایی میکنیم.»
اردوغان البته در ادامه صحبتهایش نوعی هشدار هم به ایران و روسیه داد: «این آخرین فرصتی است که در آن روح آستانه محک خواهد خورد و این تضمین کننده آینده همکاریهای ما خواهد بود. ما نمیتوانیم امنیت خواهران و برادرانمان را در ادلب به آینده موکول کنیم. از اینجا باید به دنیا بگوییم که ما اجازه نخواهیم داد که در ادلب قتل عام راه بیفتد.»
چرا ادلب برای ترکیه مهم است؟
در واقع ریشه اختلاف بر آنچه قرار است در ادلب بگذرد متمرکز بود. جایی که روسیه و ایران تاکید داشتند باید آخرین خانه گروههای مخالف اسد هم از هم پاشیده شود و اردوغان بنا به دلایل متعدد دستکم مدعی بود که این عملیات باعث گسیل مهاجرین سوری بیستری به سمت مرزهای ترکیه خواهد شد. نزدیکی جغرافیایی ادلب به مرزهای ترکیه باعث فهم بهتر نگرانی آنکارا از آنچه قرار بود مسکو و تهران در ادلب انجام دهند میشود.
اما دلیل دیگر روابطی است که ترکیه با برخی از گروههای مخالف بشار اسد در منطقه ادلب دارد. آنکارا با گروه تحریر شام روابط خوبی دارد، حال آنکه ترکیه نفوذ چندانی بر گروه رادیکالتر احرار شام که در همان منطقه حضور دارند، ندارد.
از سوی دیگر ترکیه که در حال حاضر کنترل بخشهایی از شمال و شمال شرق ترکیه را دارد، به دنبال ادامه کنترل خود بر غرب یعنی ادلب است.
همچنین باید در نظر داشت که آنکارا ۴ ایستگاه کنترل و بازرسی در استان ادلب احداث کرده است تا به حضور خود در این منطقه رسمیت بیشتری ببخشد.
با این وجود اما ساعاتی بعد اردوغان با چهرهای درهم و ناراحت در کنار روحانی و پوتینی ظاهر شد که لبخند بر لب داشتند و از آنچه حاصل شده بود، ابراز رضایت میکردند.
سوچی بدون ایران
اما اردوغان حتی بعد از ترک تهران هم دست از انتقادات خود در خصوص وضعیتی که قرار است در ادلب رخ دهد، برنداشت. این ماجرا تا روز دوشنبه ۱۷ سپتامبر ادامه پیدا کرد. جایی که قرار بود پوتین و اردوغان تنها چند روز بعد از حضور در تهران، بدون روحانی درباره وضعیت سوریه و ادلب با یکدیگر مذاکره کنند.
As @realDonaldTrump destroys US credibility & humiliates his 'allies' with "little games", we're delighted to engage with responsible powers today in Tehran to further move towards political solution in #Syria. Agreed to work to end terrorism & avoid human suffering in #Idlib. pic.twitter.com/9qvV7hZCtn
-- Javad Zarif (@JZarif) 7. September 2018
نبود ایران در این نشست، زمزمههایی از توافقات پشت پرده میان دو طرف بدون در نظر گرفتن نقش ایران را تقویت میکرد. چرا که ادلب منطقهای استراتژیک برای تهران به شمار میرفت. چرا که با توجه به این نکته که ادلب به لاذقیه بسیار نزدیک است و میتواند حلب را به لاذقیه متصل کند، برای ایران منطقه مهمی به شمار میرود.
ضمن اینکه با توجه به اینکه جنوب غربی سوریه عملا تحت سیطره اسرائيل است، تنها راهی که ایران میتواند از آن محور به دریای مدیترانه و لبنان برسد همین منطقه است. منطقهای که البته ترکیه هم روی آن حساسیت ویژهای دارد.
اردوغان و پوتین روز دوشنبه ۱۷ سپتامبر در سوچی روسیه در کنار یکدیگر نشستند و بعد از جلسهای دو ساعته رسما اعلام کردند که با یکدیگر به توافق رسیدهاند تا منطقهای عاری از فعالیت نظامی در شمال استان ادلب تشکیل دهند که کنترل آن بر عهده نیروهای نظامی روسیه و ترکیه باشد تا از این طریق نیروهای دولتی سوریه و گروههای شورشی از یکدیگر جدا شوند.
مخالفتهای جهانی با حمله به ادلب
با این وجود اما باید مولفه مخالفتهای جهانی با نیت ایران و روسیه در خصوص حمله به ادلب را هم در نظر گرفت. دونالد ترامپ و نیکی هیلی به ایران و روسیه و سوریه هشدار دادهاند که مواظب باشند در ادلب چه میکنند. دبیر کل سازمان ملل هم از این سه کشور خواسته در ادلب حمام خون به راه نیندازند. کشورهای اروپایی هم از آنچه ممکن است در این منطقه سوریه بگذرد، ابراز نگرانی کردهاند.
ضمن اینکه روسیه اعلام کرده گروههای شورشی در ادلب در حال آماده سازی اقدامات شیمیایی در این منطقه هستند تا از این طریق روسیه و سوریه را بدنام کنند. حملات شیمیایی که بسیار از سوی کشورهای غربی حساس ارزیابی شده است و ممکن است تکرار آن به هر طریقی، موجبات حملات موشکی مشابه دفعه پیش را پدید آورد.
در نتیجه شاید دولت سوریه و بشار اسد، باید این آمادگی را هم داشته باشند که آزادسازی ادلب کم هزینه هم نباشد و کشورهای غربی به ویژه آمریکا اقدامات تلافی جویانهای را برای آنچه آنها تنبیه بشار اسد میخوانند انجام دهند.
چرا ادلب برای بشار کلیدی است؟
از سوی دیگر بشار اسد به شدت دنبال کنترل کامل بر ادلب است، چرا که این موضوع را در حوزه تمامیت ارضی حیاتی میداند. ایران هم به دلایلی که ذکر شد و هم به دلیل حمایت از بشار اسد، از این خواسته او، پشتیبانی میکند و به دنبال آزادسازی ادلب از دست نیروهای شورشی است.
ضمن اینکه باید در نظر داشت که ادلب از لحاظ جغرافیایی هم اندازه کشور لبنان است. پس وقتی در مورد این منطقه حرف میزنیم باید بدانیم که از چه محدوده جغرافیایی وسیعی سخن میگوییم. دولت سوریه هم با توجه به تجربیات پیشین به ویژه در خصوص بلندیهای جولان، به دنبال این است که پیش از آنکه یک آفت تازه برای خود پدید آورد و ادلب هم مانند جولان به منطقهای مورد مناقشه تبدیل شود، جلوی آنرا بگیرد.
آیا روسیه و ترکیه ایران را دور زدهاند؟
از سوی دیگر ترکیه شرایط دشواری را تجربه میکند. اردوغان هرچند از آمریکا و غرب طلب کمک میکند، اما هم او، هم پوتین و هم روحانی، خوب میدانند که اینروزها اردوغان و ترکیه بدترین روابط با غرب را از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۳ تجربه میکنند.
ضمن اینکه باید به نکته هم عنایت داشت که ایران به دلیل تحریمهای آمریکا بیش از قبل به ترکیه و همراهیاش نیاز دارد. روسیه هم مطابق معمول با در نظر گرفتن منافع ملیاش تلاش میکند بهترین بازی را با کارتهایش انجام دهد. از یکسو تمایل بشار اسد و ایران برای پاکسازی ادلب را به رخ اردوغان میکشد و از سوی دیگر تلاشهای ترکیه برای حضور در ادلب را به ایران و سوریه یادآوری میکند.
اما در عین حال بعید است که این منطقه «عاری از فعالیت نظامی» طبق توافق روسای جمهوری ترکیه و روسیه که قرار است تا ۱۵ اکتبر راهاندازی شود، ماندگاری چندانی داشته باشد. ضمن اینکه روسیه هم بی علاقه نیست که پایگاههایش بدون مزاحم باشند و ترجیح میدهد در میان و بلند مدت، نیروهای ترک، خاک سوریه را ترک کنند.
اما شاید یکی از راستهایی که اردوغان به زبان آورده، بحث ۳ میلیون نفری باشند که در ادلب حضور دارند. غیرنظامیانی که در صورت حمله روسیه، ایران و سوریه به ادلب شرایط دشواری را برای ادامه زندگی در پیش خواهند داشت و احتمال سرازیر شدن آنها به مرزهای ترکیه بالا است. هرچند که در روزهای اخیر، ترکیه حصارها و موانعی را در مرز با سوریه نصب کرده است.
اما آیا ایران از چنین موضوعی بی اطلاع بوده است؟ بعید به نظر میرسد ضمن اینکه تحوپل چندانی در آنچه از قبل بر سر آن توافق شده بود، ایجاد نشده و تفاوتی در برنامه حمله به شورشیان در ادلب که قرار است نابود شوند پدید نیامده است.
در نتیجه بیش از همه چیز موضوع عدم حضور ایران در نشست سوچی را باید ابتکار روسیه برای بیشینه کردن امتیازات از حضور در این بازی ارزیابی کرد. اتفاقی که دستکم تا این لحظه یک باخت برای ایران به شمار نمیرود، دقیقا همانطور که یک پیروزی بزرگ برای ترکیه به همراه نداشته است. ترکیه تنهاتر از همیشه است و راهی جز کنار آمدن با واقعیات صحنه میدانی ندارد. هرچند که این واقعیات به تاخیر بیفتد.