نگام ، طی ماههای گذشته کارگران ایرانی با کاهش ۷۲ درصدی قدرت خرید مزد مواجه شدهاند و این در حالی است که در کشور جنگ زده عراق در سال ۲۰۱۸، از ۲۵۰ هزار دینار عراق به ۳۵۰ هزار دینار افزایش یافت. باتوجه به ارزش برابری دینار در مقابل دلار، این میزان از حداقل دستمزد برابر ۲۹۵ دلار است. حال اگر دستمزد کارگر ایرانی را به همراه بُن و سایر مزایا، یک میلیون و ۴۰۵ هزار تومان بگیریم و نرخ ارز را که البته هر ثانیه تغییر میکند و بسیار متغیر است، ۱۴ هزار تومان درنظر بگیریم، حداقل دستمزد در ایرانِ امروز، فقط معادلِ ۱۰۰.۳۵ دلار است!
سارا آکالین
به گزارش خبرگزاری "ایلنا"، حتی اگر قبل از جهش ناگهانی ارز، با همان دلار ۵ هزار تومانی حساب شود، حداقل مزد فقط ۲۸۱ دلار میشود! یعنی بازهم ماهی بیش از ده دلار کمتر از عراق آشوب زده! در نظر بگیریم عراق، نمونهای از بیثباتترین و آشوبزده ترین کشورهای منطقه است که در همین ماهها و هفتههای اخیر، کارگران و کارمندان آن، بارها در اعتراض به پایین بودن دستمزد به خیابانها آمدند. از ترکیه سخن نمیگوییم که حداقل دستمزد در ترکیه ۱۷۷۷ لیره معادل ۴۷۲ دلار در ماه است! یعنی درست بیش از چهار برابر حداقل مزد کارگر ایرانی!
در این شرایط آیا بازهم میشود استدلال کرد که حداقل مزد در ایران، زیاد و دستوپاگیر است و باید جرح و تعدیل شود؟! آیا میشود گفت هشتصد هزار تومان بُنِ وعدهداده شده میتواند «تورمزا» باشد؟! آیا بازهم میشود از کارگر ایرانی خواست که ریاضت بکشد و دم برنیاورد؟!
بدیهی است که هشتصد هزار تومان نمیتواند مشکلات معیشتی کارگران را برطرف کند و آنها را به دوران رونق سفرهها بازگرداند؛ آنطور که اکثر فعالان کارگری و دلسوزان طبقهی کارگر معتقدند بایستی مزد یک خانوار چهار نفره حداقل هفت میلیون تومان باشد تا بتوان ادعا کرد که کارگر ایرانی میتواند در رفاهی معادل همتایانش در منطقه زندگی کند؛ ۷ میلیون تومان هم البته در حال حاضر فقط حدود ۵۰۰ دلار است!
حسین رجائیان، رئیس انجمن صنفی کارگران پیمانکاری معدن چادرملو میگوید: دیگر از سبد معیشت خانوار هیچی باقی نمانده؛ مصرف لبنیات ما کارگران به زیر ده درصد رسیده؛ گوشت و پروتئین را تقریباً حذف کردهایم؛ در نهایت ماهی یکبار یا نهایت دوبار، گوشت و پروتئین میخوریم؛ میوه را که کامل حذف کردهایم؛ الان هم که نزدیک شروع سال تحصیلی است و هزینههای کاغذ و قلم و لوازمالتحریر هم مزید بر علت شده؛ اینها همه، کمر کارگر را دارد میشکند.
او می افزاید: در مورد تصمیم کمیته دستمزد باید بگویم بُن و ستاد بُن نتیجه خوبی نخواهد داشت مگر اینکه «بُنکارت» بدهند؛ بن و احیای ستاد بُن و یارانه، خود باعث ایجاد فساد و رانت میشود؛ با خرید و فروش بُن، احتکار و بازار سیاه راه میافتد؛ اینطوری به اسم کارگر ولی به نفع دیگران میشود؛ ما کارگران از دستهای دلالان میترسیم! مگر اینکه به هر کارگر یک بُنکارتِ مخصوص به خودش بدهند که برود از فروشگاههای زنجیرهای و تعاونیها خرید کند؛ این روش باز امکان فساد و سوءاستفاده کمتری دارد.
رضا صالحی، رئیس شورای اسلامی کار کارخانه کاشی اصفهان می گوید: اگر این هشتصد هزار تومان بن را بدهند، حتماً اوضاع بهتر خواهد شد؛ ما کارگران الان میزان خریدمان نسبت به اسفندِ سال گذشته، از یک سوم هم کمتر شده؛ تازه در این نابسامانی اوضاع اقتصاد، همان دستمزدِ بدون ارزش را یا نمیپردازند و یا با تاخیر بسیار میپردازند.