ایران وایر - احمدموسوی؛ شهروندخبرنگار - «رضا» ۲۱ ساله، سه دوره زیر پرچم زرد رنگ «فاطمیون» در جنگ سوریه حضور داشته است.
لشکر فاطمیون یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه «قدس» ایران است که شهروندان شیعه افغان را به جنگیدن در کنار نیروهای «بشار اسد»، رییس جمهوری سوریه علیه مخالفانش ترغیب میکند.
رضا پیش از پیوستن به لشکر فاطمیون، در تهران کارگری میکرده است. میگوید با دوستانش دنبال کار بوده که یک راننده تاکسی نشانی مرکز جلب و جذب لشکر فاطمیون را به آنها میدهد.
به گفته او، دفاتر جلب و جذب فاطمیون در ایران آشکارا مهاجرین افغان را جذب میکنند: «به ایران بیکاری بود. ایرانیها میگفتند که بروید آنجا (سوریه)، جهاد هست. دفتر جذب فاطمیون مال بسیج است. همهگی خبر دارند که ثبتنام میکنند. مدرک چیزی از ما نمیخواستند، فقط متقاضی باید زیر سن نباشد. اجازه داشتن از خانواده هم برای پیوستن به لشکر فاطمیون مهم نبود. برای هر کس که سوریه میرفت، حدود سه میلیون تومان هر ماه میدادند.»
رضا در یک پادگان نظامی متعلق به سپاه قدس، در نزدیکی ورامین، یکی از شهرهای استان تهران، ۱۸ روز آموزشهای نظامی را سپری میکند و بعد راهی میدان جنگ میشود: «فقط کار کردن با کلاشنیکف یاد میدهند. در ۱۸ روز هر قدر که آموزشها خوب باشند، اگر کسی سلاح ندیده باشد، نمیتواند با آن آشنا شود. حتی برخیها در بسته کردن سلاح هم مشکل داشتند.»
میگوید: «خیلیها مجبوری میروند به جنگ سوریه. حداقل از ایران رفتن بهتر است که کار نباشد و آخر پولهای کارگری تو را بخورند.»
اما به گفته رضا، تعدادی از افغانها بیخبر و با حیله و نیرنگ مقامهای ایرانی به جنگ سوریه فرستاده شدهاند: «به کسانی هم گفته بودند که برای کارهای ساختمانی میبریم اما آنها را بیخبر به جنگ سوریه برده بودند. این افراد آموزش ندیده بودند و به همین خاطر تلفات آنها در جنگ بسیار زیاد بود.»
خودش اما میدانسته است که به جنگ میرود. او با ۳۰۰ مهاجر دیگر افغان از طریق فرودگاه تهران عازم سوریه میشود. هنگامی که هواپیمای حامل جنگجویان فاطمیون در فرودگاه دمشق، پایتخت سوریه مینشیند، گروه فاطمیون مستقر در سوریه و مقامهای نظامی ایرانی به استقبال جنگجویان تازه نفس میشتابند: «گروه فاطمیون و ایرانیها به دنبال ما آمدند. در مقر این گروه ما را بردند. مقر آنها در شهر دمشق است و توسط موتور (ماشین) از فرودگاه تا پادگان "امام حسین" یک ساعت راه هست. سه یا چهار روز در این پادگان بودیم و بعد به شهر "تیتمور" منتقل شدیم.»
او هر سه دوره را در شهر تیتمور حضور داشته است. نخستین با در زمستان به سوریه رفته و به گفته خودش، این سفر کم خطرترین سفرش به سوریه بوده است. میگوید در آن زمان هوا به شدت سرد بود و جنگجویان عملیاتی برای آزادسازی شهر از دست گروه «داعش» نداشتند. اما در دورههای دوم و سوم برای آزادسازی شهر تیتمور جنگیده است.
رضا خوش اقبال بوده که زنده مانده ولی بهترین دوستانش پیش چشمانش در جنگ جان دادهاند و او نتوانسته است برایشان کاری کند: «در جنگ، شهید جلوی تو میافتاد. زخمی داشتیم و کمکی هم نبود. در هجوم اول که نزدیک شهر بودیم، در داخل یک باغ محاصره شدیم. آنها (گروه داعش) از سه طرف باغ ما را محاصره کرده بودند و وضعیت خیلی خراب بود. از دوستهایی که در پادگان نظامی تهران صمیمی شده بودیم، تقریبا ۱۲ نفر کشته شدند. از افرادی که خیلی صمیمی بودیم، یکی زخمی شده و چهار یا پنج نفر شهید شدهاند.»
برخلاف تعهد مقامهای ایرانی به حمایت هوایی نزدیک از جنگجویان لشکر فاطمیون اما در میدانهای نفسگیر نبرد تن به تن این جنگجویان با گروه داعش، خبری از حمایت هوایی در کار نبود. رضا میگوید که در این گونه فضای آشفته و ملتهب، تنها امید جنگیدن بود تا از مرگ حتمی فرار کنیم.
او بیخبر از پدر و مادرش، دلش را به دریا زده و سر از سوریه درآورده است. در سفر اولش، خانوادهاش مطلع میشوند که به جنگ سوریه رفته است و پس از تمام کردن دوره نخست ماموریت جنگی، به فشار والدین خود به تهران برمیگردد.
او به پدر و مادرش قول میدهد که دیگر به سوریه نرود. اما به خاطر پیدا نکردن کار در ایران، بیخبر از خانوادهاش دوباره راهی سوریه میشود. او برای اینکه آنها را نگران نکند، از سوریه به آنها تلفن میزده و وانمود میکرده که در تهران مشغول کار است.
به گفته رضا، سربازان فاطمیون هر ماه در سوریه ۵۰ تا ۱۰۰ دلار پول توی جیبی میگیرند اما خورد و خوراکشان مرتب نیست: «خوراک خوب نبود، بخور و نمیر بود. در بیش تر جاها که هجوم بود، غذا به جنگ جویان نمیرسید. هرکس برای خود غذا ببرد، اگر خراب نشد در راه، میتواند استفاده کند. در شرایط جنگی به کسی نان پیدا نمیشود.»
مقامهای ایرانی به رضا گفتهاند در دوره اول که از جنگ سوریه برگردی، یک نامه سه ماهه برای اقامت دریافت میکنی؛ در دوره دوم، اقامت یکساله میگیری و در دوره سوم میتوانی مدت ۱۰ سال با خانوادهات در ایران زندگی کنی. تاکنون مقامهای ایرانی تصمیمی برای اقامت دایمی جنگ جویان فاطمیون در این کشور نگرفتهاند.
به گفته رضا، دولت ایران در ازای هر ماه جنگ در سوریه، دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان پرداخت میکرد اما حالا به دلیل کاهش ارزش تومان در برابر ارزهای خارجی، چهار میلیون تومان در ازای هر ماه خدمت به جنگجویان فاطمیون در سوریه پرداخت میشود.
بر خلاف آن چه که مقامهای ایرانی میگویند جنگجویان فاطمیون بر اساس عقیدهشان در جنگ سوریه میجنگند اما رضا میگوید که کسب پول و دریافت مجوز اقامت به مراتب در درجه بالاتری نسبت به دفاع از حرم «حضرت زینب» برای این جنگجویان قرار دارد.: «خود ایرانیها تبلیغ میکنند جهاد هست، حرم حضرت زینب هست و میخواهند که جنگ عقیدتی باشد؛ مثلا برای ما میگویند که بهخاطر حرم حضرت زینب شما را به جنگ میبریم. اما حرم حضرت زینب کجا و تیتمور، حلب و دیگر جاهای سوریه کجا. وقتی که تازه جنگ سوریه شروع شده و جنگ به دمشق رسیده بود، جنگ عقیدتی بود. آن زمانها به خاطر عقیده به سوریه میرفتند اما حالا این قِسم نیست.»
به گفته او، حکومت ایران برخلاف رفتار با مهاجران عادی افغانستان، با اعضای لشکر فاطمیون که اغلب از مهاجران افغان در ایران هستند، رفتار خوبی دارد. اما رضا و هم قطارانش هنگامی که شهر دمشق هنوز از وجود جنگجویان داعش پاکسازی نشده بود، به دلیل هجوم سنگین این گروه، اقدام به عقبنشینی از یک منطقه جنگی کرده بودند که با سرزنش مقامهای ایرانی مواجه شدند.
شمار دقیق افغانهایی که در چند سال اخیر به ایران و از آن جا به جنگ سوریه رفتهاند، مشخص نیست اما در افغانستان، خانوادههای زیادی را میتوان یافت که عزیزانشان را در این جنگ از دست دادهاند.
پس از تمام شدن دوره سوم خدمت در سوریه، دلتنگی امان رضا را میبرد و او فورا به شهرش در شهرستان انجیل استان هرات برمیگردد. او حالا در افغانستان است اما بهخاطر خدمت در لشکر فاطمیون، با ترس و لرز زندگی میکند: «ترس دارم و تا جایی که بشود، تلاش میکنم که هویت من فاش نشود. هویت ما (جنگجویان فاطمیون) باید پنهان باشد. برای همین عکسی داخل فیسبوک نگذاشتهام. کسانی که عکس گذاشته بودند، اداره امنیت ملی بازداشت کردند و ۱۸ سال زندان بالای آنها آمده است.»
دولت افغانستان تاکید دارد که شهروندان این کشور نباید در جنگهای کشورهای همسایه و منطقه دخیل شوند. آنها همچنین معتقدند که جنگجویان فاطمیون هنگامی که به افغانستان میآیند، امنیت کشور را به خطر میاندازند. برخیها در افغانستان نیز معتقدند که گروه داعش به خاطر این که شهروندان هزاره این کشور در جنگ سوریه شرکت کردهاند، آنها را در افغانستان هدف قرار میدهد.