Wednesday, Sep 19, 2018

صفحه نخست » مراسم خونریزی ویژه متعصبان! قمه زنی چطور به ایران آمد

ghamezani_091918.jpgرویداد۲۴ - مازیار وکیلی

مراسم قمه‌زنی از رسوم عجیب روز عاشورا است که هنوز و بعد از سالیان متمادی بین ایرانیان رواج دارد. هنوز که هنوز با وجود مخالفت بسیاری از مراجع مشهور شیعه با این سبک از عزاداری، مراسم قمه‌زنی در بعضی از شهرهای ایران برگزار می‌شود و طرفداران خاص خود را دارد.

در بسیاری از استان‌های ایران از جمله تهران این مراسم با شور و حرارت خاصی برگزار می‌شود و با وجود هشدار‌ها و تذکر مراجع و برخورد نیروی انتظامی هنوز در محافل عزاداری رونق دارد. درباره خاستگاه قمه‌زنی نظرات مختلفی وجود دارد. علی شریعتی اعتقاد دارد ریشه این مراسم به مسیحیت برمی‌گردد. او این مراسم را اقتباسی از مراسم مسیحیان ارتدکس دانسته که در سالروز شهادت حضرت عیسی (ع) برگزار می‌کردند. برخی دیگر اعتقاد دارند که این مراسم از جانب قزلباش‌های آناتولی در میان اعراب و ایرانیان رواج یافته است. برخی از موافقان مراسم قمه‌زنی آن را به حضرت زینب (س) منصوب می‌کنند که وقتی در مسیر کربلا تا شام، سر امام حسین (ع) را روی نیزه دید از خود بیخود شد و سر به محمل کوباند که در اثر این عمل، سرش خونی شد. دربارۀ صحت این داستان اختلاف نظر است و بسیاری از محققان آن را مستند نمی‌دانند.
رواج قمه زنی در ایران


به گفتۀ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال مآخذ این داستان دو کتاب نور العین و منتخب طریحی است که هر دو از نظر اعتبار در درجۀ پایینی‌اند. غیر از این، در هیچ یک از کتب معتبر و منابع و مقاتل اولیه چنین حکایتی ذکر نشده است. به علاوه از نظر عقلی نیز این داستان مخدوش است. در ایران، اما رواج قمه‌زنی به زمان صفویه باز می‌گردد.

در بسیاری از سفرنامه‌های اروپاییان در آن زمان به این موضوع اشاره شده است. از جمله این سفرنامه‌ها سفرنامه آدام الرئیوس است که در آن گزارشی از مراسم تیغ‌زنی عهد صفوی آمده است. عمل تیغ‌زنی در عهد ناصری بسیار رواج داشته است. عبدالله مستوفی در این باره چنین می‌نویسد: «تیغ‌زدن روز عاشورا از کار‌هایی است که این [دربندی]در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و عوام هم این عزاداری را پذیرفته‌اند و این خلاف شرع بین جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است.»

در نوشته‌های جهانگردان خارجی عهد ناصری هم ذکری از این مراسم رفته است. مثلاً دکتر فووریه پزشک مخصوص ناصرالدین‌شاه در این باره نوشته است: «مؤمنین متعصب در چنین روزی [عاشورا] فرصت را برای قمه‌زدن از دست نمی‌دهند. در اردو کسانی هستند که حتا فردا هم برای معالجۀ زخم‌های ایشان کافی نیست. شاید هم این بی‌شعور‌ها که حتا در سفر هم مرتکب این عمل زشت می‌شوند و از راه‌آمدن به این حالت در زیر آفتاب سوزان تابستان آن‌هم غالباً با پای پیاده بیمی ندارند، پوستی کلفت‌تر از مردم معمولی داشته باشند.»

هانری رنه آلمانی هم در این زمینه می‌نویسد: «روز عاشورا دستۀ دیگری هم به این دسته [سینه‌زنان] اضافه می‌شود. افراد این دسته کسانی هستند که نذر کرده‌اند در این روز خون خود را در ماتم شهدای کربلا بریزند. آن‌ها مو‌های سر را تراشیده، کفن سفیدی هم می‌پوشند و یاحسین‌گویان قمه به سر خود می‌زنند و خون از سر و روی آن‌ها جاری می‌گردد و روی کفن می‌ریزد. پس از جاری‌شدن خون، هیجانی در آن‌ها تولید می‌شود و اگر از آنان جلوگیری نشود، خود را با قمه هلاک می‌کنند. اشخاصی هستند که چوب‌هایی به دست دارند و آن‌ها را جلو قمه می‌گیرند تا ضربات به سر‌ها وارد نیایند و بدین‌ترتیب از ریختن خون زیاد جلوگیری می‌نمایند. مع‌هذا بعضی به واسطۀ خون‌ریزی زیاد از پا در می‌آیند یا اقلاً مدتی مریض می‌شوند.»

بنجامین سفیر کبیر آمریکا در عهد ناصری هم چنین می‌نویسد: «سال ۱۸۸۴ میلادی من در تهران اقامت داشتم. دسته‌هایی در خیابان‌ها حرکت می‌کردند و احساسات تند و شدید و بی‌سابقه‌ای از خود نشان می‌دادند... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کارد‌هایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کارد‌ها را بالا برده و به سر خود می‌زدند و خون از سر آن‌ها و از کارد‌هایی که در دست داشتند، فواره می‌زد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دل‌خراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمی‌توانم آن را از یاد ببرم. کسانی‌که در این دسته‌ها سینه یا قمه می‌زنند، گاهی اوقات آن‌قدر به هیجان آمده و یا خونی که از آن‌ها می‌رود [آن‌قدر زیاد است] که بی‌حال شده و روی زمین می‌افتند و حتا ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.»

در زمان رضاشاه و پس از عهد ناصری این مراسم مانند سایر مراسم عزاداری عاشورا ممنوع اعلام می‌شود. بعد از رضا شاه و در زمان پهلوی دوم این مراسم گاهی ممنوع و گاهی آزاد است. مثلاً در سال ۱۳۴۳ چنین مراسمی ممنوع اعلام شد، اما در بعضی از سال‌ها آزاد بود و کسی از انجام آن ممانعت نمی‌کرد.

دهه هفتاد و بازگشت قمه زنان


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این مراسم محدود شد، اما در اوایل دهه هفتاد نشانه‌هایی از آن ظهور کرد که بیانگر رونق گرفتن مجدد این مراسم است. زمان انجام مراسم قمه‌زنی در صبح عاشورا است. هرچند که در گذشته روز ۲۱ ماه رمضان هم چنین مراسمی برگزار می‌شد. قمه‌زنی آداب مشخصی دارد که در مناطق مختلف متفاوت است. پوشیدن لباس سفید بلند (کفن‌مانند) و تراشیدن موی سر از رایج‌ترین این آداب است.

درباره مراسم قمه زنی همیشه اختلاف نظر‌های اساسی میان علما و فق‌های شیعه وجود داشته است. یکی از موافقان برپایی مراسم قمه‌زنی میرزای نائینی است. او در بند دوم فتوای مشهوری که پای خود تاریخ ۵ ربیع‌الاول ۱۳۴۵هجری قمری را دارد، چنین می‌نویسد: «قوی جواز بیرون‌آمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیر و قمه، در صورتی که از زیان آن محفوظ باشد، [است]. بیرون‌آمدن خون، بدون صدمۀ به استخوان پیشانی که عادتاً زیان نمی‌رساند و مانند این‌ها هم‌چنان‌که کسانی‌که استعمال شمشیر و قمه می‌کنند، طوری می‌زنند که صدمه به استخوان نمی‌رساند و اگر [قمه‌زن]گمان می‌کرد که زدن قمه به حسب عادت ضرر ندارد، و لکن بعد از زدن، به قدری خون بیرون آمد که مضر بود، بعید است حرمت آن. مانند کسی که وضو بگیرد یا به آب غسل کند یا در ماه رمضان روزه می‌گیرد، سپس روشن شده که ضرر داشته [است]. لکن احوط و سزاوار است کسانی که عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که دل‌هایشان پر از محبت حسین بن علی (ع) است و از محبت حسین (ع) بی‌خود هستند که در موقع استعمال [قمه]توجه ندارند که ممکن است زیان ببینند.»

تعظیم شعائر، حفظ سنت‌های شیعی و قدرت‌نمایی جامعۀ شیعیان از جمله دلایلی است که موافقان برپایی این مراسم برای آن ذکر کرده‌اند. اما برگزاری چنین مراسمی مخالفان زیادی هم دارد؛ ازجمله این مخالفان سید ابوالحسن اصفهانی است که در فتوای معروفش چنین آورده است: استفاده از شمشیر و زنجیر و طبل و بوق و آن‌چه شبیه آن است در دسته‌جات عزاداری عاشورا، حرام و غیرشرعی است.

پس از این فتوا کتاب‌های مختلفی در تایید سخنان سید ابوالحسن اصفهانی نوشته شد که یکی از معروف‌ترین آن‌ها کتاب التنزیه لاعمال الشبیه اثر سید محسن امین است که در آن این رسم (و رسوم مشابه عزاداری) را غیرشرعی و غیرعقلانی و موجب وهن شیعیان دانسته است. این کتاب بحث‌های فراوانی را برانگیخت و جنجال زیادی به پا کرد و رساله‌های فراوانی در موافقت یا رد این کتاب نگاشته شد. از جمله دلایل مخالفان برگزاری مراسم قمه‌زنی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

خلاف شرع است. به استناد قاعده فقهی حکم حرمت اضرار به نفس

بدعت است.

عیرعقلانی است.

موجب وهن شیعیان است.

موجب تبلیغات سوء دشمنان نظام اسلامی می‌شود.

در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی هم برگزاری چنین مراسمی توسط امام خمینی و آیت الله خامنه‌ای نهی شده است. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خودشان در تاریخ سوم خرداد سال ۱۳۷۳ گفته استد: «حقیقتاً هر چه فکر کردم دیدم نمی‌توانم این مطلب [قمه‌زدن]را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است به اطلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند من قلباً از او ناراضی‌ام. این را من جداً عرض می‌کنم. یک‌وقت بود در گوشه و کنار چند نفر دور هم جمع می‌شدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمه‌زنی می‌کردند و کارشان تظاهر، به این معنا که امروز هست، نبود. کسی هم به خوب و بد عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایره محدودی انجام می‌شد. اما یک‌وقت بناست که چندهزار نفر ناگهان در خیابانی از خیابان‌های تهران یا قم یا شهر‌های آذربایجان یا شهر‌های خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر برسر خودشان ضربه واردکنند. این کار قطعاً خلاف است. امام حسین (علیه السلام) به این معنا راضی نیست. من نمی‌دانم کدام سلیقه‌ها و از کجا این بدعت‌های عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعه انقلابی ما می‌کنند.»

با وجود این فتوا‌ها و نهی‌های مکرری که از سوی عالی‌ترین مقام‌های کشور و فقهای بزرگ اسلام شده است می‌بینیم همچنان چنین مراسمی برگزار می‌شود. به‌طوری که در شهریور سال ۱۳۸۸ گروهی از قمه‌زنان در شب شهادت حضرت علی (ع) با نیروی انتظامی درگیر شدند.
سوالی که هم‌اکنون می‌تواند مطرح باشد این است که چرا برخی از مردم که اغلب آن‌ها جوان هستند مبادرت به برگزاری چنین مراسمی می‌کنند؟ جواب این سوال مولفه‌های گوناگونی دارد. اما مهم‌ترین دلیلی که می‌توان برای آن ذکر کرد هنجارگریزی جوانان است که در قالب چنین مراسم خشنی بروز و ظهور پیدا می‌کند.

میل به خشونت زمانی در یک فرد پدید می‌آید و باعث می‌شود چنین رفتاری از او سر بزند که از سوی جامعه تحقیر یا طرد شده باشد؛ لذا با انجام چنین مراسمی سعی می‌کند توجه جامعه را به حضور خودش جلب کند ولو این‌که دلیل و علت چنین جلب توجهی ریشه دینی نداشته باشد. اما نکته دیگری که باید توجه مسئولان و متولیان ما را به خودش جلب کند این است که چرا علی‌رغم نهی مکرر عالی‌ترین مقام‌های نظام هنوز چنین مراسمی برگزار می‌شود؟ چرا دستگاه‌های مسئول و مرتبط با عرصه فرهنگ نتوانسته‌اند جامعه را برای عدم برگزاری چنین مراسمی قانع کنند؟ چرا هنوز برای برخورد با بانیان این مراسم احتیاج به برخورد نیروی انتظامی است؟ وجود قمه‌زنان نشان می‌دهد دستگاه‌های فرهنگی ما نتوانسته‌اند چنین مسئله ساده و بدیهی را حل کنند. پس روا است اگر بپرسیم این همه بودجه صرف چه می‌شود که هنوز نتوانسته‌اند با خرج کردن آن مسئله به این سادگی را حل کنند؟

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy